به گفته رئیس مرکز تحقیقات سالمندی رشد جمعیت سالمند در آینده
نزدیک تغییرات بسیار جدی خواهد داشت. در حالی که در طول ۴۰ سال گذشته درصد
سالمندان ما دو برابر شده و از ۵ درصد به ۱۰ درصد رسیدهاست؛ در آینده این
رشد جمعیت سالمند طی ۲۰ سال اتفاق خواهد افتاد؛ به عبارت دیگر تا ۲۰ سال
آینده ۱۰ درصد جمعیت فعلیسالمندان به ۲۰ درصد میرسد و در سال ۱۴۳۰ جمعیت
سالمندان به بیش از ۳۰ درصد خواهد رسید و در سال ۱۴۳۰، تقریباً ۲۶ میلیون
نفر سالمند خواهیم داشت؛ در حالی که خدمات و زیرساختهای موردنیاز آنها در
حال حاضر فراهم نیست.
رئیس مرکز تحقیقات سالمندی با بیان اینکه
برنامههای موجود برای سالمندان تناسبی با رشد جمعیت آنها ندارد، تأکید
میکند: «یکی از چالشهای ما، تربیت نیروی متخصص در حوزه سالمندی است؛ در
حال حاضر بر اساس استانداردهای جهانی باید بیش از ۲ هزار متخصص طب سالمندی
داشته باشیم، در حالی که در کشور فقط ۲۳ متخصص طب سالمندی داریم و وزارت
بهداشت رشته طب سالمندان را حذف کردهاست و دیگر تربیت نیروی جدید نداریم و
در سالهای آینده باید مراقب سالمندان را از کشورهای دیگر وارد کنیم.»
محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی با تأکید بر لزوم آموزش
«طب سالمندی» به تمام پزشکان و در تخصصهای مختلف میافزاید: «هر پزشکی در
رشته خود باید آن میزان کاری را که مربوط به طب سالمندی است، آموزش ببیند.
وزارت بهداشت و نظام پزشکی باید تمام افراد عضو خود را در حوزه طب سالمندی
توانمند کنند. باید منابع این کار نیز دیده شود و بحثهای قانونی آن ریل
گذاری شود.»
حسین قناعتی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به وضعیت
سالمندی در کشور با بیان اینکه شاخصها و آمارها نشان از آغاز روند سالمندی
در کشور دارند، میگوید: «اگر وضعیت به همین صورت پیش رود، حدود سال ۱۴۱۰
در کشورمان انفجار سالمندی رخ خواهد داد و بین ۲۵ تا ۳۰ درصد جمعیت کشور در
سنین ۵۰ سال به بالا قرار میگیرند. همچنین برآورد شدهاست که در ایران در
سال ۱۴۳۰ جمعیت بالای ۷۰ سال به ۳۰ درصد خواهد رسید که در این صورت جزو
یکی از پیرترین کشورهای جهان محسوب خواهیم شد.»
از نگاه قناعتی باید
توجه کرد که آلمان طی ۷۵ سال، فرانسه طی ۸۰ سال و بریتانیا طی ۹۰ سال روند
سالمندی جمعیت را طی کردند، اما در ایران ظرف ۳۰ سال به مرحله سالمندی
میرسد که به معنای سرعت زیاد سالمندی جمعیت در ایران است. وی با اشاره به
نیاز بیشتر سالمندان به خدمات توانبخشی و سلامت نسبت به سایر گروههای سنی
میافزاید: «سالمندان به دلیل فیزیولوژی بدنشان بیماریها و صدمات بیشتر و
متفاوتتری را خواهند داشت. به عنوان مثال نرخ شکستگیها در سالمندان با
ضربههای کم بیشتر خواهد بود و با افتادن ممکن است دچار شکستگیهای ناگواری
شوند.»
طبق تأکید این متخصص همچنین مدت زمان درمان آنها بیشتر بوده و
کمتر میتوانند به سطح عملکردی قبلی خودشان بازگردند و میزان بیماری در
افراد سالمند دو برابر افراد جوانتر است. همچنین میزان تجویز و مصرف دارو
در سالمندان بالاتر است. بنابراین سالمند شدن جمعیت فشار مضاعفی را بر نظام
سلامت وارد میکند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران هم با بیان اینکه
در دانشگاه علوم پزشکی تهران رشته طب سالمندی را داریم که باتوجه به نیاز
آینده آن را تقویت میکنیم، میگوید: «این رشته با این هدف است که بتواند
نیازهای بهداشتی افراد سالمند را تنظیم کند. در عین حال ۱۱۰ مرکز بهداشتی
تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی تهران است که این مراکز خدمات مراقبتی مانند
کنترل فشار خون و قند خون را در سالمندان به صورت روتین انجام میدهند.»
محمدعلی محسنی بندپی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی هم با
تأکید بر اینکه از معدود کشورهایی هستیم که قرار است طی ۳۰ تا ۳۵ سال به
جمعیت سالمند بالای ۳۰ درصد برسیم، میافزاید: «یکی از چالشهای ما محدودیت
زمانی برای برنامهریزی برای سالمندان است. اگر کشورهایی مانند سوئد و
فرانسه توانستند بحث سالمندی را کنترل کنند برای دههها فرصت داشتند، اما
ما برای سه برابر شدن جمعیت سالمندیمان تنها ۳۰ سال فرصت داریم. چالش دیگر
بحث نبود منابع کافی و پایدار برای این حوزه است. باید منابع مدیریت و
برنامهریزی حوزه سالمندی پایدار باشد و نباید در این منابع دخل و تصرف
شود. در عین حال این منابع باید نشاندار و ستارهدار باشد و در جای دیگری
هزینه نشوند. در عین حال فرصتهایی مانند شورای ملی سالمندان و همچنین حضور
افراد نخبه را در بین سالمندانمان هم داریم که باید از ظرفیت آنان
استفاده کنیم.»