30سال پيش در مقالهاي خواستار اجراي مهاجرت معکوس شدم. همانجا عرض کردم و باز حالا نيز عرض ميکنم؛ فقط بخشنامه وقانون جوابگو و مجري اين سياستها نيست
شفاآنلاین>سلامت>از ديرباز در مثل گفته ميشد «اجاره نشيني خوشنشيني» و براساس اين باور، مستاجر فردي بود که هرسال در جايي مسکن گزيند و سال بعد روز از نو روزي از نو. بعضي از صاحبخانهها با سختگيريهاي آزاردهنده حتي در تعداد فرزندان و سن وجنس آنها نيز دخالت کرده واين معيارها را مباني تعيين اجاره بها قرار ميدادند.
رشد بيضابطه و دلخواه اجاره بها از يکطرف و تورم و گرانيهاي ترمز بريده از طرف ديگر باعث شد که يکي از وارونگيهاي اجتماعي در کشور ما رخ دهد. بسياري از خانوادهها بهخاطر رشد بيضابطه اجاره مسکن از آنجا که در مناطق مورد نظر آنها اجارهبها رشد غيرمعقول يافته بود مجبور به مهاجرت جبري به حاشيه شهرها و محلات اقماري و خارج از مناطق مرکزي شدند. زندگي وهمزيستي در کنار اقشار مهاجر از روستاها و شهرهاي کوچک وتقابل فرهنگي خانوادههاي به حاشيه رانده شده آسيبها وعوارض جديدي را به ليست آسيبهاي اجتماعي موجود اضافه کرد؛ انتقال خرده فرهنگها و مبادله مفاهيم گويشي و پوششي منجر به تولد و ظهور پاره فرهنگهاي جديدي شدند که خانوادههاي ميزبان ديگر نه روستايي بودند که باورهاي بومي خودرا بههمراه داشته باشند؛ ونه در بين طبقات شهري جايي داشتند.
براساس اعلام شهردار محترم تهران، 51 درصد از اهالي تهران مستاجر هستند و با قيمتهاي موجود مسکن، ديگر خريد خانه براي آنها تبديل به رويايي دور از دسترس شده است. مسکن مهر يا نهضت خانهسازي نيز در صورت تحقق کامل همه اهداف وبرنامههايش نيز با توجه به رشد جمعيت و سياستهاي تشويقي در رابطه با اين برنامهها درصورت تحقق صد درصد؛ شايد گوشهاي از نيازهاي مستاجران نوپديد را پوشش دهند.
30سال پيش در مقالهاي خواستار اجراي مهاجرت معکوس شدم. همانجا عرض کردم و باز حالا نيز عرض ميکنم؛ فقط بخشنامه وقانون جوابگو و مجري اين سياستها نيست؛ بلکه آماده سازي زيرساختهاي آموزشي وبهداشتي ودرماني؛ مهمتر از همه کارآفريني واشتغالزايي اولين مفروضات در تحقق سياستهاي مهاجرت معکوس است. اخيرا با خريد و رهن و يا اجاره آپارتمانهاي مشترک مواجه هستيم؛ 2خانواده بهاتفاق هم آپارتماني حداکثر پنجاه يا شصت متري تهيه کرده و مشترکا در آنجا زندگي ميکنند. البته اکثريت اين همزيستيها بين خواهران و برادران يا اقوام درجه يک صورت ميپذيرد. غير از آسيبهاي حاشيهنشيني و مهاجرت به روستاها وشهرهاي نزديک به شهرهاي بزرگ بامخوابي نيز از عوارض رشد بيحساب و کتاب اجارهها در شهرها وحتي روستاهاي نزديک به شهرها مثل فرحزاد، کن، شهريار، فرديس وپرديس و... موجب رشد بيرويه اينگونه مناطق شده ودشواريهاي اياب وذهاب و تحصيلات فرزندان وعزيمت به محل کار نيز سادهترين فشارهاي وارده برمستاجران است. درخاتمه بهطور جدي از سازمانهاي متولي در زمينههاي تعيين اجاره بها استدعا دارم اين يک رويداد را مثل هميشه و سابق بهعهده خود مردم بگذارند. تجربه سالهاي گذشته به ما آموخته که دولت اگر بخواهد در بعضي از امور دخالت کند فشار و آسيبهاي بروز مشکلات ناشي از دخالتها بعضا موجب آشفتهتر شدن اوضاع وگرانتر شدن نرخها و قيمتهاي اقلام مورد نظر ميشود.مجید ابهری آسیبشناس اجتماعی/ روزنامه آرمان ملی