به گزارش شفاآنلاین:براساس آنچه از سوی این متخصصان اعلام میشود، تعداد دانشآموزانی که دچار سوءتغذیه شدهاند، در حال افزایش است؛ سوءتغذیهای که تنها به دریافت میزان کمی از کالری محدود نمیشود و شامل تغذیه ناسالم و دریافت مقدار کالری بیش از نیاز هم میشود. پیش از این در اواسط اسفند سال 99بود که مدیرکل وقت دفتر سلامت و امور تندرستی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد حدود 7درصد دانشآموزان دچار لاغری شدید هستند.
محمدمحسن بیگی، همان موقع اعلام کرد کودکان در مناطق محروم از نظر اقتصادی و اجتماعی، مشکلات تغذیهای دارند. این مشکل هم بیش از همه در دانشآموزان مناطق محروم استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان، هرمزگان، خراسان جنوبی، آذربایجان غربی و بخشهایی از خوزستان دیده میشود و در دختران بیش از پسران شایع است. وزارت آموزش و پرورش در سالهای گذشته، طی طرحهایی مانند توزیع شیر و مکمل ویتامین دی، تلاشهای جسته گریختهای برای مقابله با سوءتغذیه دانشآموزان داشت؛ طرحهایی که در میانه راه متوقف شد و نبود اعتبارات و افزایش قیمت لبنیات، بهانه اجرایی نشدن آن بود.
پیش از این، وزارت آموزش و پرورش، چندینبار نسبت به وضعیت
تغذیهای و کمتحرکی دانشآموزان هشدار داده بود. یکی از این هشدارها در
هفتم اسفند سال گذشته بود که معاون تربیتبدنی و سلامت آموزش و پرورش اعلام
کرد، تعداد دانشآموزان دارای اضافه وزن و چاقی در چند سال اخیر، 10درصد
افزایش پیدا کرده است. او همان موقع، یکی از راهحلها را اجرای وقف و جهاد
ورزشی عنوان کرده بود؛ طرحهایی که با اجرای آنها دانشآموزان بدون هزینه
از امکانات ورزشی استفاده کنند.
هفته گذشته هم همین مسئول در وزارت آموزش و پرورش بار دیگر نسبت به
نرخ سوءتغذیه دانشآموزان و همچنین فقر حرکتی این گروه، اعلام نگرانی کرد.
صادق ستاریفرد، به همان آمار 10درصدی نرخ اضافه وزن و چاقی دانشآموزان
اشاره کرد و گفت که این اتفاق طی 5سال اخیر رخ داده و حالا سوءتغذیه هم
نگرانکننده شده است. او به این نکته هم اشاره کرد که فقر حرکتی
دانشآموزان، چاقی و کمتحرکی آنها و همچنین تغییر سبک زندگی به سمت
کمفعالیتی و بازیهای دیجیتال، معضلات جدی برای دانشآموزان ایجاد کرده
است.
مسئولان این وزارتخانه همواره نسبت به وضعیت تغذیهای
دانشآموزان اعلام نگرانی میکنند؛ درحالیکه بهگفته متخصصان تغذیه، خود
این وزارتخانه نقش مهمی در ارتقای سواد سلامت تغذیهای این گروه دارد.
جلالالدین میرزای رزار، رئیس هیأتمدیره انجمن تغذیه ایران است و در
دورهای که رئیس انستیتو تغذیه ایران بود، همکاریهایی با این وزارتخانه
برای مقابله با چاقی و سوءتغذیه دانشآموزان داشت.
او در توضیح بیشتر به همشهری میگوید: «زمانی که بهعنوان رئیس انستیتو تغذیه کشور فعالیت میکردم، تفاهمنامهای با موضوع ارتقای فرهنگ سلامت میان انستیتو و وزارت آموزش و پرورش امضا شد.» براساس اعلام او، در کشور 14میلیون دانشآموز حضور دارند که با درنظر گرفتن خانوادههای آنها و اولیای مدارس، جمعیت هدف برای ارتقای فرهنگ سلامت، به 50تا 60میلیون نفر میرسند: «ارتقای فرهنگ درست تغذیه با تمرکز بر این گروه هدف، میتواند منجر به انقلابی در این عرصه شود.
در گذشته عادتهای غذایی کودکان از سن پیشدبستانی درنظر گرفته میشد، اما حالا این سن به مهدکودک رسیده است؛ یعنی بررسیها نشان داده الگوهای غذایی از همین سنین شکل میگیرد و بهتدریج تا پایان مقطع تحصیلی ادامه پیدا میکند و بعد از آن برای تمام عمر، نهادینه میشود.»
او ادامه میدهد: «یکی از مهمترین موضوعاتی که در تفاهمنامه
یادشده مورد توجه قرار گرفت، بازبینی متون درسی بود. قرار بود تمام مفاهیمی
که به نوعی به تغذیه مربوط میشود از سنین دبستان تا انتهای آموزش متوسطه
دوم، در اختیار انستیتو قرار بگیرد و براساس آن بازبینی یا مطالب جدید
اضافه شود.
تمام برنامهها هم تدوین شد و مفاهیم پایهای تغذیه ازجمله تغذیه سالم و میزان کالری و... درنظر گرفته شد. همه این اتفاقات شکل گرفت؛ چراکه ما متوجه شدیم افرادی که حتی تحصیلات دکتری در دانشگاه صنعتیشریف دارند و جزو نخبهها شناخته میشوند، اطلاعات پایهای درباره تغذیه درست ندارند؛ بنابراین به این نتیجه رسیدیم که بهترین فرصت برای یادگیری این مفاهیم دوران تحصیل در مدارس است.»
او میگوید، زمانی که افراد تحصیلکرده از این مفاهیم بیخبرند، دیگر چه انتظاری از افراد کمسواد یا با موقعیت اقتصادی پایین میتوان داشت: «ما جامعه هدف را 50، 60میلیون نفر درنظر گرفتیم که اگر این افراد به مسائل تغذیهای آگاه باشند، در یک دهه، تا 60درصد میتوان بار بیماریهای غیرواگیر را کاهش داد و در زمینه کاهش اضافه وزن و چاقی، دیابت، فشار خون، سرطانها و بیماریهای قلبی - عروقی انقلابی را رقم زد.»
طرح شاد وزارت آموزش و پرورش در دوران کرونا، برای جبران ممنوعیت
برگزاری کلاسهای حضوری درس، راهاندازی شد. حالا رئیس هیأتمدیره انجمن
تغذیه ایران این طرح را یکی از طرحهای قابل توجه برای ارتقای فرهنگ
تغذیهای دانشآموزان، عنوان میکند: «در ادامه همکاریها با آموزش و
پرورش، در قالب طرح شاد، هر روز پوستری با موضوع تغذیه منتشر میشود.
در این میان یک ویدئوی آموزشی 2دقیقهای با موضوع نحوه اندازهگیری بیامآی (توده بدنی) تولید شد که 19میلیون بار دانلود شد و 14میلیون دانشآموز اطلاعاتشان را در این زمینه برای نخستینبار در یک ابرسرور، ثبت کردند. این اطلاعات بسیار قابل توجه بود. قرار بود همین بررسی پس از تعطیلات نوروز امسال هم تکرار شود تا بتوان به اطلاعات دقیقتری رسید که با تغییر مدیریت انستیتو کار بر زمین ماند.
او میگوید: «اطلاعات این ارزیابی در اختیار معاونت تربیتبدنی آموزش و پرورش است، اما همان مرحله اول ارزیابی هم نشان داد که شیوع اضافه وزن و چاقی، عدد بسیار بالایی در میان دانشآموزان دارد. ما نگران شیوع انواع بیماریها در آینده هستیم؛ چراکه عادتهای غذایی نادرست با تبدیل شدن به ذائقه، تا پایان عمر فرد را همراهی میکنند.»
این متخصص تغذیه، آموزش و پرورش را بهعنوان یکی از ارکان اساسی
در ارتقای سطح آگاهی تغذیهای دانشآموزان میداند و درباره افزایش 10درصدی
چاقی و اضافه وزن این گروه میگوید: «2سال بهدلیل شیوع کرونا، مدارس
تعطیل بود و در همین مدت شاهد بودیم دانشآموزان 8تا 10کیلو اضافه وزن پیدا
کردند، آنها بهشدت بیتحرک شدند و همین معضل مضاعفی شد؛ چراکه پیش از آن
هم دانشآموزان با چاقی و اضافه وزن مواجه بودند. در همان دوره کرونا،
برنامه مشترکی تحت عنوان کوچ برای افزایش فعالیت فیزیکی دانشآموزان درنظر
گرفته شد که میتوانست در افزایش فعالیت فیزیکی کودکان مؤثر باشد.» براساس
اعلام او، در کنار اینها باید بوفه مدارس هم مورد توجه جدی قرار گیرد؛
چراکه تغذیه سالم در مدارس، باید از همان بوفهها شکل بگیرد.
براساس آمار وزارت آموزش و پرورش، به ازای هر 4دانشآموز، یک نفر
مبتلا به چاقی و اضافه وزن است. بررسیهای این وزارتخانه نشان میدهد بیش
از 65درصد مادران این دانشآموزان، دچار چاقی و اضافه وزن هستند. همچنین
برآورد میشود که در آینده، 75درصد جامعه دچار معضلات چاقی و اضافه وزن
خواهند بود.
محمدرضا وفا، استاد دانشگاه علومپزشکی ایران و متخصص تغذیه و
رژیمدرمانی به همین آمارها اشاره میکند و به همشهری میگوید: «مفهوم
نادرستی درباره اضافه وزن و چاقی وجود دارد؛ مردم تصور میکنند چاقی
نشانهای از وضعیت خوب دریافت موادغذایی است؛ درحالیکه اینطور نیست. چاقی
2وجه دارد؛ یک، چاقیای که در شهر وجود دارد و اغلب برای کسانی اتفاق
میافتد که از نظر اجتماعی - اقتصادی در وضعیت خوبی بهسرمیبرند.
در این مناطق میزان غذای دریافتی کودکان بالاست و به همین دلیل فرد دچار اضافه وزن میشود و دوم، چاقی مربوط به مناطق محروم اقتصادی است. حاشیهها یا مناطق جنوبی کلانشهرها اغلب درگیر این معضل هستند. آنجا چاقی متفاوت از مناطق برخوردار و مرفه است و بهدلیل دریافت موادغذایی با کالری بالا ایجاد نمیشود، بلکه در این مناطق افراد ناچارند بهاصطلاح شکمشان را سیر کنند؛ به همین دلیل کالری دریافتیشان از چربی و کربوهیدرات است.»
این استاد دانشگاه توضیح بیشتری میدهد و میگوید: «این مسئله در کشورهای فقیر دنیا هم دیده میشود؛ به هر حال چه فردی که در وضعیت مالی خوبی قرار داد و چه فردی که وضعیت مالی نامطلوبی دارد، هر دو، میزان کالری دریافتیشان بالاست، اما منبع کالری، متفاوت است؛ یکی چربی و کربوهیدرات است و دیگری پروتئین.»
بهگفته وفا، در هر دو گروه، بدخوری دیده و از آن بهعنوان سوءتغذیه یاد میشود: «تفاوت تغذیهای این دو گروه این است که افراد چاق مرفه، کمبود مغذیهایی مانند روی، آهن، ویتامین آ و سی و سایر ویتامینهای کلیدی را ندارند، اما در گروه دوم که معمولا در دختران عوارض بیشتری دارد، فقر آهن و سایر ویتامینها دیده میشود که منجر به کوتاه قدی میشود؛ یعنی ما با جمعیتی روبهرو هستیم که هم چاق هستند و هم کوتاهقد. در این گروه، مشکلات متابولیکی هم بیشتر دیده میشود.»
این متخصص تغذیه، به اهمیت آموزش برای جلوگیری از ابتلا به انواع بیماریها در این دانشآموزان در آینده اشاره میکند. بهگفته او، هر چند که واقعا مشخص نیست میزان آموزش چقدر میتواند برای گروههایی که از نظر اقتصادی شرایط ضعیفتری دارند، کمککننده باشد، اما برای گروه مرفه، قطعا میتواند مفید باشد: «با آموزشهای ساده میتوان افراد را در انتخاب استفاده از موادغذایی کمک کرد.
در کنار اصلاح الگوی غذایی، افزایش تحرک و فعالیت بدنی کودکان، میتواند به بهبود وضعیت جسمانی و سلامتیشان هم کمک کند.» بهگفته او، سرانه فعالیت ورزشی در میان دختربچهها بیشتر از پسربچههاست: «تا زمانی که وضعیت اقتصادی در خانوادههای کمبرخوردار اصلاح نشود، نمیتوان انتظار بهبود شرایط در میان کودکانشان را داشت.»
ابتلا به انواع بیماریهای غیرواگیر مزمن برای این دانشآموزان
در آینده، موضوع دیگری است که این متخصص، مورد توجه قرار میدهد. بهگفته
او، چاقی، مادر تمام بیماریهای مزمن است که یکی از مهمترین آنها هم
بیماریهای قلبی - عروقی است که یکی از عوامل مهم مرگ در جهان شناخته
میشود. در کنار آن بیماریهای متابولیک که شایعترین آن دیابت است و به
سرطان و... هم میرسد، دیده میشود؛ بنابراین به استناد پژوهشهای انجام
شده، تمام مشکلات متابولیک و بیماریهای مزمن، ریشه در چاقی دارند. حتی
پوکی استخوان، کبد چرب، دیابت نوع یک، فشار خون و... هم به همین مسئله
مربوط میشوند؛ بنابراین هر قدر بتوان در دوران کودکی جلوی چاقی را گرفت،
به جمعیت بیماران در آینده افزوده نمیشود.
این استاد دانشگاه در ادامه به ماجرای امنیت غذا اشاره میکند. بهگفته او، تمام ارگانها و سازمانهای مسئول که در این زمینه نقش دارند، باید درگیر این ماجرا شوند؛ از وزارت صمت برای واردات و تولید موادغذایی و تنظیم بازار گرفته تا وزارت بهداشت و آموزش و پرورش: «بسیاری از الگوهای غذایی ناسالم را میتوان با آموزش حل کرد، اما گاهی لازم است تمام وزارتخانههای درگیر، برنامه منظمی زیرنظر نهاد رسمی ملی داشته باشند. هماکنون مهمترین سازمان رسمی مرتبط با این موضوع در کشور، دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت است، اما از نظر ساختاری، جایگاه درستی ندارد.
این نهاد، دفتر کوچکی در وزارت بهداشت است که با سایر ارگانها ارتباط
خاصی ندارد؛ درحالیکه در کشورهای همسایه، دفتر تغذیه زیرنظر بالاترین
مقام سیاسی کشور، اداره میشود. هر چند که بهتازگی تغییرات مدیریتی خوبی
در این بخش اتفاق افتاده، اما لازم است که در سطح کلانتر، فکری برای امنیت
غذایی صورت بگیرد و باید ساختار آن اصلاح شود. دانشآموزان امروز، جوانان
فردا هستند و برای برخورداری از جامعه سالم، باید این گروه رشد سالمی داشته
باشند.»
این متخصص تغذیه هم نسبت به وضعیت غذایی دانشآموزان اعلام
نگرانی میکند: «بررسیها نشان میدهد تمام بیماریهای مزمن ریشه در دوران
جنینی و نوزادی دارند، حتی گفته میشود از یکی، دو ماه قبل از بارداری
تغذیه مادر بر جنین تأثیرگذار است. اگر در دوران بارداری مادر سوءتغذیه
داشته باشد، جنین عوارض زیادی پیدا میکند و در آینده احتمال ابتلا به
انواع بیماریها در او بیشتر میشود؛ بنابراین باید از همان ماهها و
سالهای ابتدایی زندگی، مراقب تغذیه بود.»
او از انجام نشدن پژوهشهای تغذیهای در کشور انتقاد میکند: «یکی از مهمترین نهادها برای ارزیابی وضعیت تغذیه کشور، انستیتو تحقیقات تغذیه و دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت است. قرار بود هر 10سال یک بار، بررسی جامعی در این زمینه صورت گیرد، اما چندین دوره است که بهدلیل کمبود بودجه، این بررسیها انجام نمیشود.»
البته این استاد دانشگاه، قیمت اقلام غذایی را هم یکی از دلایل
سوءتغذیه بهویژه در مناطق کمبرخوردار میداند و میگوید: «در شرایط بد
اقتصادی، برخی از سازمانها مانند کمیته امداد امام خمینی(ره) یا خود وزارت
بهداشت، طرحهای مشارکتی با تمرکز بر خانوادههای آسیبپذیر جامعه دارند؛
یعنی برایشان سبدغذایی درنظر میگیرند. به هر حال تعداد خانوادههای
نیازمند به این بستهها در حال افزایش است.»
در کشور 14 میلیون دانشآموز وجود دارد که با در نظر گرفتن
خانوادههای آنها و اولیاء مدارس، جمعیت هدف برای ارتقای فرهنگ سلامت، به
50 تا 60 میلیون نفر میرسد. ارتقای فرهنگ درست تغذیه با تمرکز بر این گروه
هدف، میتواند منجر به انقلابی در این عرصه شود. در گذشته عادتهای غذایی
کودکان از سن پیشدبستانی در نظر گرفته میشد، اما حالا این سن به مهدکودک
رسیده است
زمانیکه افراد تحصیل کرده از این مفاهیم بیخبرند دیگر
چه انتظاری از افراد کمسواد یا با موقعیت اقتصادی پایین میتوان داشت. ما
جامعه هدف را 50، 60 میلیون نفر در نظر گرفتیم که اگر این افراد به مسائل
تغذیهای آگاه باشند، در یک دهه، تا 60 درصد میتوان بار بیماریهای
غیرواگیر را کاهش داد و در زمینه کاهش اضافه وزن و چاقی، دیابت، فشار خون،
سرطانها و بیماریهای قلبی - عروقی، انقلابی رقم زد
دو سال به
دلیل شیوع کرونا، مدارس تعطیل بود و در همین مدت شاهد بودیم دانشآموزان 8
تا 10 کیلو اضافه وزن پیدا کردند، آنها به شدت بیتحرک شدند و همین مساله
معضلی مضاعفی شد. چرا که پیش از آن هم دانش آموزان با چاقی و اضافه وزن
مواجه بودند
چاقی دو وجه دارد. یک؛ چاقی که در شهر وجود دارد و اغلب برای
کسانی اتفاق میافتد که از نظر اجتماعی - اقتصادی در وضعیت خوبی به سر
میبرند، در این مناطق میزان غذای دریافتی کودکان بالاست و به همین دلیل
فرد دچار اضافه وزن میشود. دوم؛ چاقی مربوط به مناطق محروم اقتصادی است
چاقی مادر تمام بیماریهای مزمن است که یکی از مهمترین آنها هم
بیماریهای قلبی - عروقی است که یکی از عوامل مهم مرگ در جهان شناخته
میشود. در کنار آن بیماریهای متابولیک که شایعترین آن دیابت است و به
سرطان و ... هم میرسد، دیده میشود.روزنامه همشهری