«بیمار دغدغه بیماریاش کافی باشد و دغدغه دیگر نداشته باشد، این را باید دولت انجام دهد و دولت برایش ممکن است.» دقیقا یک سال از این گفته ابراهیم رییسی، رییسجمهور میگذرد.
شفاآنلاین>سلامت>«بیمار دغدغه بیماریاش کافی باشد و دغدغه دیگر نداشته باشد، این را باید دولت انجام دهد و دولت برایش ممکن است.» دقیقا یک سال از این گفته ابراهیم رییسی، رییسجمهور میگذرد.
به گزارش شفاآنلاین:سال گذشته، در همین روزهای گرم از مردادماه بود که سید ابراهیم رییسی با قلبی آسوده از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، بر صندلی ریاست پاستور تکیه زد. در آن دوران گفتههای او سرشار از وعدههای شیرین و دهانپرکن بود. اما هرچه گذشت، وضعیت رو به وخامت رفت. امید به مدیریت بهینه سیاستهای خارجی که از همان روزهای اول منتفی بود. ناتوانی دولت سیزدهم در مهار مشکلات اقتصادی نیز با گذر زمان علنیتر شد. امروز در آستانه نخستین سالگرد تصدی دولت توسط ابراهیم رییسی، موج گرانیها پس از نان، روغن و مسکن به اقلام دارویی نیز رسیده است.
چند هفته پیش، خبر افزایش ۳۰۰ درصدی
قیمت داروها و کمیاب شدن برخی اقلام دارویی در رسانهها منتشر شد. طبق معمول، مقامات دولتی و رسانههای حامیشان نیز بلافاصله موج تکذیبها را به راه انداختند. واقعیت اما چیز دیگری است. واقعیت در صف داروخانهها عیان است. «دارو نیست!» این جملات مشابه، صدای بسیاری از بیماران است که برای درمان و تهیه دارو به هر دری میزنند؛ بیمارانی که درد بیماری را همراه با ترس کمبود و گرانیهای هرروزه دارو تحمل میکنند. البته تحریم بزرگترین مانع ورود دارو است اما نکته قابل تامل این است که آیا فردی که سرطان دارد میتواند در برابر تحریمها مقاومت کند؟!
برخلاف ادعای وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که فروردین گفته بود: «امسال مجلس حدود سه میلیارد دلار ارز به وزارت بهداشت تخصیص داده که یک میلیارد دلار از سال قبل بیشتر است. بنابراین، امسال قطعا کمبود دارو نخواهیم داشت» این روزها دارو برای بیماران خاص به سختی یا به طورکلی یافت نمیشود. حتی این افراد از روند پیچیده نسخههای الکترونیکی، کمبود دارو و پوشش بخشی از هزینه دارو میگویند که با وجود بیماری خود یا عزیزانشان، این دوندگیها شرایط سختی را برایشان به وجود خواهد آورد.
در داروخانه دکتر نظریفرد چه خبر است؟
گرما و آفتاب ظهرگاهی صورتهایشان را پریشانتر کرده بود، هرکدام با آشفتگی نسخهای در دست دارند و سراسیمه به سمت درهای داروخانه حرکت میکنند. بعضی برای تهیه داروی عزیزانشان و بعضی هم برای خودشان در این داروخانه حضور دارند و اغلب هم گلهمند گرانی و کمبود دارو هستند و حتی بسیاری از دوندگی برای حمایت بیمه میگویند. آدمهایی که از یک میلیون تا چندده میلیون در ماه هزینه تهیه دارو میکنند که بیشترشان جزو بیماران خاص و سرطانی هستند. برخی با لبخند و دارو در دست از داروخانه خارج میشوند ولی بیشترشان با بغضی فرو خورده با دستان خالی داروخانه را ترک میکنند. عدهای از بیماران نیز به دلیل بخشنامه جدید وزارت بهداشت از داروهای خارجی محروم ماندند، چراکه به دلیل کمبود داروی خارجی وزارت بهداشت نیمی از داروهای وارداتی را به فقط بیماران پیوندی اختصاص داده است. به همین دلیل بسیاری از بیماران خاص با نگرانی از عوارض احتمالی داروهای ایرانی یا تاثیر کمتر آن از مصرف نمونه ایرانی داروهای خارجی گله میکنند.
داروی کلیهام نیست!
زن جوانی روی صندلی کنار دکتر نظریفرد نشسته و چشم به موزاییکهای رنگورورفته آن دوخته است. نسخه را از کیفش درمیآورد و میگوید: حدود ۲۰ روز است که دارو ندارم. ۹ سال است که درگیر بیماری کلیهام و داروی سلسپت و پروگراف خارجی مصرف میکنم ولی الان داروخانه میگوید به خاطر بخشنامه جدید وزارت بهداشت نمونه خارجی این دارو فقط به بیماران پیوندی اختصاص داده شده است. حالا بعد از ۹ سال که داروی خارجی مصرف میکنم باید نمونه ایرانی آن را مصرف کنم. به نظرم از نگاه وزارت بهداشت ما انسان نیستیم. موش آزمایشگاهی هستیم که میخواهند داروهای ایرانی را روی ما آزمایش کنند.
داروی شیمیدرمانی نیست!
چند قدم آن طرفتر زن جوانی دست دختر کوچکش را محکم در دست میفشارد و با دست دیگرش اشک چشمش را پاک میکند و با ناامیدی در جواب سوالهایی از کمبود دارو سری تکان میدهد و میگوید: چندین روز است که به همراه دخترم از اسلامشهر تا تهران برای تهیه داروی شیمیدرمانی شوهرم به تهران میآییم. همسرم ۵ سال است که درگیر بیماری سرطان است. طی این سالها مانند امسال درگیر کمبود دارو نبودم. دو ماه است درگیر یک نسخه ۶۰ تایی داروی اتوپوزاید خوراکی برای شیمیدرمانی همسرم هستم. داروخانه هم میگوید فقط ۱۰ تا از این دارو را موجود دارد. این در حالی است که عزیز من ۴۰ روز بدون دارو زندگی میکند. حالا هم به جای اینکه ۳۰ روز در ماه این دارو را مصرف کند باید ۱۰ روز آن را بخورد. متاسفانه هر لحظه امکان رشد تودههای سرطانی وجود دارد و حال شوهرم هر روز جلوی چشمان من و فرزندانم بدتر میشود. تا این لحظه تمام داروخانههای تهران را زیر و رو کردم اما هیچکدام از آنها داروی ایرانی یا خارجی مورد نیاز من را ندارند. وقتی به ۱۹۰ زنگ میزنیم هم به ما میگوید فعلا یک ماه است این دارو در دسترس نیست. هر روز دست از پا درازتر به خانه برمیگردم.
چرا داروی خارجی در ناصر خسرو است؟!
پیرمرد با مو و ریش سفید، نسخه پزشکی در دست، عرق پیشانیاش را پاک میکند، چند دقیقهای با نگرانی جلوی داروخانه چند قدمی راه میرود، او زمزمهکنان از بیماری سرطان همسرش میگوید که کمبود داروها شرایط سخت اقتصادی را برایش ایجاد کرده و ادامه میدهد: من از مسوولان یک سوالی دارم؛ چرا داروی خارجی در ناصرخسرو موجود است اما در داروخانهها نیست. فقط داروهای خارجی حال همسرم را بهتر میکند. هر دفعه که داروهای ایرانی را مصرف کرده، کمردرد و پادرد گرفته است. پزشک به ما گفته است این دردها از عوارض داروهای ایرانی است. برای حمایت بیمه هم باید یکسری پروسه اداری را طی کنم که در این شرایط واقعا کار سختی است.
قیمت گزاف داروها و ویزیت پزشک
مرد میانسالی با چند کیسه دارو به سرعت از داروخانه بیرون میآید، از حرفزدن امتناع میکند و با عجله به سمت ماشینی که پارک شده میرود و میگوید: گرانی دارو کمر ما را شکسته است. میگویند داروها ۳۰ درصد گران شده است اما آنها از وضعیت داروها به خوبی اطلاعی ندارند. دارویی که چند ماه پیش آن را به قیمت چهارصد هزار تومان میخریدم امروز یک میلیون و دویست هزار تومان بابت آن پول پرداخت کردم. ویزیت پزشک هم به موازات قیمت دارو گران شده است. ویزیت پزشک تا ماه پیش ۷۰ هزار تومان بود، اما دیروز تنها برای نوشتن نسخه صد و چهل هزار تومان بابت آن پرداخت کردم. به این گرانیها باید ماهانه ۲ میلیون تومان هزینه دارو و ویزیت اضافه کنم، مگر یک بازنشسته چقدر حقوق میگیرد!
دارو برای پیوندیها هم نیست
چند قدم آنطرفتر مرد میانسال دیگری با دو دست صورتش را گرفته و به زمین نگاه میکند، روی یکی از همین نیمکتهای اطراف داروخانه نشسته، با ناامیدی در جواب سوالهایی از کمبود دارو سری تکان میدهد و میگوید: شش سال است پیوند شدهام. اما پس از روی کار آمدن دولت رییسی چند ماهی است که گرفتار تهیه دارو شدهام. چند قدم پایینتر از داروخانه، دلالان دارو حضور دارند، از قضا داروی من را هم دارند. آن هم خارجی! قرص خارجی نمونه کانادایی که من با دفترچه بیمه به قیمت ۳ هزار و پانصد تومان از داروخانه میخرم را آنها یک میلیون و پانصد هزار تومان میفروشند. بنده به شخصه به دلیل نبود داروی مورد نیازم ماه گذشته با علم به اینکه شاید داروی آنها منقضی یا تقلبی باشد، از آنها دارو خریدم. گاهی اوقات دارو در داروخانه موجود میشود اما اعتبار نسخه ما تمام شده است، به همین دلیل دوباره باید ۳۰۰ هزار تومان هزینه ویزیت پزشک پرداخت کنم و نسخه بگیرم اما از شانس بد وقتی با نسخه جدید به داروخانه مراجعه میکنم آن دارو تمام شده است! او با چهره خندان و پیروزمندانه جعبه قرص را در هوا میچرخاند و به سمت من میآید و میگوید: دارو را گرفتم. اما فقط یک بسته به من دادند. با اینکه دکتر در نسخه دو بسته برای دو ماه تجویز کرده بود اما تنها یک بسته را به من دادند. تازه داروی اصلی سوئیسی من نیست بلکه نمونه کانادایی است.
با هم به سوی داروخانه میرویم تا دلیل آن را از پذیرش دارو جویا شویم. دکتر نظریفرد در این باره گفت: به دلیل کمبود داروی خارجی به تمام بیماران تنها یک بسته داده میشود. دکتر در پاسخ به اینکه اگر ماه دیگر دارو موجود نباشد و بیمار پیوندی داروی ایرانی مصرف کند و عوارض دامان آن را بگیرد، ادامه میدهد: از عوارض آن اطلاع دارم اما چارهای نیست!
دولت حتی نمیتواند داروی بیماران را تهیه کند!
چند دقیقه بعد مرد موتورسواری جلوی داروخانه پارک میکند و با عجله نسخهای از کیفش بیرون میآورد و به داخل داروخانه میرود، بعد از چند دقیقه بیرون میآید و به نظر منتظر، گوشهای میایستد. با صدای آرام حرف میزند و بین صحبتها مدام از دولت گلایه میکند و میگوید: دولتی که توانایی تهیه داروی شهروندان بیمارش را ندارد، چرا استعفا نمیدهد. کاش مسوولان تاریخ دقیقی از پایان این مصیبت به مردم بدهند. در حال حاضر چندین ماه است که برای تهیه داروی شیمیدرمانی به داروخانه میآیم اما با دست خالی به خانه بازمیگردم. متاسفانه نه نمونه خارجی این دارو موجود است نه ایرانی! این در حالی است که بیمار ما جلوی چشمانمان روزبهروز آب میشود.
اسپری آسم نیست
در همان لحظه مادر و دختری از داروخانه بیرون میآیند، نسخه دست دختر جوان است و مادر میگوید: من ۱۱ سال است که درگیر بیماری آسم هستم. متاسفانه با تشدید آلودگی هوا وضعیت ریه من هم حادتر میشود. این در حالی است که برای تهیه اسپری آسم هندی از ۸ صبح جلوی درب داروخانه منتظر نشستم تا الان که ساعت یک بعدازظهر است و موفق به تهیه آن شدم. اسپری آسم نمونه ایرانی ندارد. نگاهی به جعبه اسپری کنید، تاریخ انقضای آن تنها ۳ ماه وقت دارد. وقتی به متصدی داروخانه این موضوع را گفتم که اگر این دارو نبوده است پس چرا ۳ ماه وقت دارد، به من گفت خانوم برو استفاده کن و صدایت هم درنیاید!
ایرادی ندارد!
رفتوآمد به این داروخانه زیاد است و هر لحظه زنان و مردان مختلفی در آن تردد میکنند. در این میان رییس داروخانه به سمتام میآید و دلیل حضورم را جویا میشود. بعد از بیان مشکلات مردم با بیتوجهی از کنار من رد میشود و در پاسخ به اینکه چرا دارو نیست و عدهای به جای ۳۰ عدد داروی شیمیدرمانی تنها ۱۰ عدد پیدا کردهاند، میگوید: «مشکلی پیش نمیآید! دارو نیست دیگر!» و با پافشاریهای من مدیر فنی داروخانه را برای مصاحبه به سوی من روانه میکنند.
دارو نداریم!
دکتر نظریفرد مدیر فنی داروخانه دکتر رسول نظریفرد در خصوص بخشنامه جدید وزارت بهداشت گفت: به تازگی معاونت درمان وزارت بهداشت بخشنامهای درخصوص تخصیص برخی داروهای خارجی به بیماران پیوندی که وضعیت حادتری نسبت به دیگر بیماران دارند، به تمامی داروخانهها ارسال کرده است. به دلیل نبود ارز برای تهیه داروی خارجی تعداد داروهای وارداتی محدود شده است. به همین دلیل اگر فردی نسخه پزشک هم داشته باشد تنها به او یک بسته داروی خارجی داده میشود. این روزها با کمبود شدید داروهای وارداتی روبهرو هستیم. وزارت بهداشت بر این عقیده است که به دلیل قاچاق معکوس درخصوص تخصیص ارز سختگیری میکند. بنابراین بیماران باید از داروی ایرانی مصرف و کمی تحمل کنند تا بحث ارز حل شود. البته اینکه برخی از بیماران با مصرف داروی ایرانی دچار عوارض احتمالی میشوند را میدانم، اما چارهای نیست! به نظرم اگر قضیه ارز ترجیحی از دارو برداشته شود، موضوع کمبود دارو نیز حل میشود. وی افزود: در حال حاضر نمونه خارجی داروهای شیمیدرمانی وارد نمیشود. به همین دلیل بیماران تنها نمونه ایرانی داروهای شیمیدرمانی را مصرف میکنند. البته به دلیل مشکلات ارزی برای تهیه مواد اولیه هم آنها با کمبود روبهرو شدهاند. متاسفانه موضوعی که کمتر به آن پرداخته میشود مشکل اصلی کمبود در کشور است. بزرگترین مشکل ما درباره کمبود دارو، تحریم است. این روزها داروی مورد نیاز بیماران خاص به سختی پیدا میشود. مقاومت در برابر تحریمها برای بیماران شعاری بیش نیست. بیمار سرطانی که با دارو زنده است، مقاومت در برابر تحریمها را متوجه نمیشود. اگر بیماری داروی مسکن پیدا نکند برای او داروی جایگزین پیدا میشود اما داروی شیمیدرمانی و خاص داروی جایگزین ندارد. مدیر فنی داروخانه با اشاره به اینکه دو قدم پایینتر از داروخانه دو دلال حضور دارند، ادامه داد: متاسفانه نیازی نیست بیمارانی که داروی مورد نیازشان را پیدا نکردهاند به ناصرخسرو مراجعه کنند. دو قدم پایینتر از بیمارستان ما دلالهای زیادی حضور دارند که داروهای شیمیدرمانی یخچالی را با قیمت گزافی به راحتی به مردم میفروشند. متاسفانه هیچ ارگانی حاضر به مقابله با آنها نیست. صد متر بالاتر از داروخانه سازمان اطلاعات است و دویست متر پایینتر کلانتری است. اما هیچکس به دلالان دارو کاری ندارد. آنها در روز روشن داروهای تقلبی و منقضی به بیماران میفروشند. او در پاسخ به چرایی کمبود دارو گفت: به دلیل بخشنامه وزارت بهداشت داروهایی که تولید داخلی داریم، دیگر نمونه خارجی آن وارد نمیشود. تعدادی از داروها نیز در کل کشور نایاب شده است. به همین خاطر بیماران باید صبوری کنند تا دارو وارد شود. اما عموما وقتی بیماران داروی مورد نیازشان را از داروخانه پیدا نکنند، راهی بازار سیاه میشوند. معمولا بیماران در این بازار نمونه تقلبی داروها را با قیمت ١٠ تا ٣٠ برابری تهیه میکنند. وزارت بهداشت نیز در تهیه دارو کاری از دستاش برنمیآید، چراکه کشور درگیر مشکلات ارزی است. به عقیده من دلیل معضل کمبود دارو سیاسی است. اگر روابط بینالمللی ایران با دیگر کشورها خوب شود، بیماران نیز از درد دارو جان نمیبازند. در حال حاضر ۳۰ مورد از داروهای حیاتی و خاص موجود نیست، اما نیمی از آنها نمونه مشابه داخلی دارند ولی بیماران آن را خریداری نمیکنند. با این تفاسیر گویا با دست فرمانی که دولت سیزدهم در مدیریت اقتصادی پیش گرفته، ایجاد معضلات جدیتر در بازار دارو محتمل است و سرایتش به حوزههای دیگر نیز دور از تصور نیست. اما در این میان جان بیماران در خطر است. بیمارانی که شاید عزیز کسی باشند و نابودی آنها تمام خانواده را از پا میاندازد. جهان صنعت