به گفته ایشان «بیشاز 40درصد خانمهای بدحجابی که ناجا با آنها برخورد داشته و پرونده دارند، کارمند نهادهای دولتی و حاکمیتی هستند. از این رو در اولین ابلاغ، طرح حجاب و عفاف که باید از سوی وزیر کشور صورت گیرد، موضوع تذکر و امر به معروف در ادارات دولتی اجرا میشود.»
نکته اول این که اگر چند کارمند خانم در بیرون از محیط اداره حجاب مناسب نداشتند، نمیتوانیم بدحجابی آنها را به تمامی کارمندان زن جامعه تعمیم دهیم. احتمالا همه این خانمها در محل کار حجاب اسلامی را رعایت میکنند اما چون علاقه یا اعتقادی به حجاب کامل ندارند، بیرون اداره طوری دیگری میپوشند. بنابراین حساسیت روی حجاب کارمندان زن عجولانه به نظر میرسد.
دوم اینکه بین «کارمند خانم بدحجاب» با «خانم بدحجاب کارمند»، تفاوت وجود دارد.
«کارمند خانم بدحجاب» یعنی یک کارمند زن که طول مانتوی او از حد متعارف اداری کوتاهتر است، مانتوی چسبان میپوشد، سرآستین مانتویش کوتاه است و مقداری بالاتر از مچ مشخص است، صورتش را کاملا نمیپوشاند و چند تار مو از کنار مقنعه بیرون میزند.
این کارمند خانم ذاتا بدحجاب نیست بلکه از قوانین پوشش بیاطلاع است. بنابراین وظیفه حراست مجموعه است که با بیانی محترمانه قوانین حجاب اداری را برایش تشریح کند و با یک تذکر مسئله را حل نماید. البته همه کارمندان در ابتدای استخدام تعهدنامهای را امضا میکنند که مسئله حجاب هم در آن ذکر شده است اما بعدا فراموش میکنند که چه چیزی را امضا کردهاند.
«خانم بدحجاب کارمند» یعنی خانمی که پیشاز استخدام نیز بدحجاب بوده و حالا که در یک نهاد دولتی استخدام شده عادت بدحجابی را ترک نکرده است و با همان شخصیت بیرون اداره اما کمی جمع و جورتر در محل کار دولتی تردد میکند. شاید دیگران را هم به بدحجابی تشویق کند. اینجا دیگر وظیفه «هسته گزینش» دستگاه است که از اول باید تکلیف را مشخص میکرد تا کار به اینجا نمیکشید. کارمندان پیش از استخدام، علاوه بر جلسه سوال و جواب عقیدتی، یک تحقیق محلی هم دارند. در این تحقیق که توسط کارشناس گزینش آن نهاد در محله سکونت افراد انجام میشود، معمولا اطلاعات درستی به دست میآید که نمونهاش همین موضوع حجاب است. اگر گزینش کارش را درست انجام دهد دیگر این چالش به داخل اداره کشیده نمیشود و از اینکه یک خانم بیحجاب در یک نهاد دولتی در حکومت دینی استخدام شود، جلوگیری خواهد شد.
همچنین گفته میشود که بخش دیگری از اجرای قانون عفاف و حجاب، جدایی اتاق کارمندان آقا و خانم است. نکته این است که کارمند آقا و خانم در یک محیط سربسته با طول و عرض مشخص با یکدیگر معاشرت شغلی دارند و مجبورند برای انجام کار مردم و کشور با هم در تعامل باشند. بنابراین کشیدن دیوار جدایی بین دو همکار غیرهمجنس غیر از اینکه کار یک نظام اداری را سخت کند، نتیجه بهتری نخواهد داشت. سخت بدین معنی که هر یک برای گفتن جملهای باید مرتب از پشت میز بلند شوند و به اتاق دیگری بروند و یا با تلفن با هم صحبت کنند. بنابراین در اصل مسئله تغییری ایجاد نمیشود.
بهترین راه برای حاکمیت و ستاد امر به معروف در خصوص عفاف و حجاب کارمندان دولتی، فکر کردن به «دورکاری» است؛ هم برای کارمندان آقا هم برای کارمندان خانم. طرح دورکاری، راه مناسبی برای حل بسیاری از مشکلات نهادهای دولتی در ایران است که از ترافیک، مصرف انرژی تا مسئله عفاف و حجاب را پوشش میدهد.
اجرای قانون عفاف و حجاب در ادارات، از نظر علمی قابل اندازهگیری است، یعنی از نظر این قانون کارمندان به دو دسته باحجاب و بدحجاب تقسیم میشوند و این قانون قصد دارد کارمندان بدحجاب را باحجاب کند. اما به نظر نمیرسد که کارمندان خانم در ادارات بدحجاب باشند زیرا حراست با این مسئله برخورد میکند اما اگر استدلال ستاد امر به معروف برای اجرای این طرح، آن 40 درصد خانمهای کارمند بدحجاب هستند که بدحجابیشان در خارج محیط اداری محرز شده است، اجرای قانون در داخل ادارات چه مشکلی را حل میکند؟
سعید درویشی
آفتاب یزد