بازنشستگان ایرانی که با کمک کارفرمایان این سرزمین منابعی را برای روزهای بازنشستگی کنار گذاشتهاند دل پرخونی از دولت سیزدهم دارند.
شفاآنلاین>سلامت>کاش نظام سیاسی ایران با اندیشه فعالیت نهادهای خصوصی در همه فعالیتها سر سازگاری داشت و راه را برای فعالیتهای خصوصی ناصاف و پر از سنگلاخ نمیکرد.
در این صورت نهادهای خصوصی میتوانستند بنگاههای نظرسنجی تخصصی و ملی تاسیس کرده و درباره مناسبات دولت با شهروندان و هر مقولهای که به تنگنا خورده است نظرسنجی کرده و نتایج آن را در اختیار افکار عمومی قرار میدادند. علاوه بر این نهادهای خصوصی میتوانستند صندوقهای بازنشستگی پرشمار با مزیتهای گوناگون تاسیس کنند و بازنشستگان را پوشش میدادند. در این وضعیت که برای ایرانیان آرزو شده است کانالهای خصوصی تلویزیونی و رادیویی نیز تاسیس میشد و اطلاعات واقعی در اختیار شهروندان قرار میگرفت.
در حال حاضر و با حسرت باید گفت در ایران تاسیس نهادهای یادشده ناممکن شده و به همین دلیل مناسبات نهاد دولت با گروههای اجتماعی از نفهمیدن حرفهای یکدیگر شروع میشود و به منازعه کشیده میشود.
بازنشستگان ایرانی که با کمک کارفرمایان این سرزمین منابعی را برای روزهای بازنشستگی کنار گذاشتهاند دل پرخونی از دولت سیزدهم دارند.
دولت سیزدهم بدون توجه به قانون و روند شتابان نرخ تورمی که سرچشمهاش دولت بوده است نرخ افزایش مستمریبگیران را بسیار کمتر از نرخ تورم پارسال تعیین کرده و با راهبرد و اندیشه طبقاتی دیدن شهروندان به بازنشستگان آسیب مادی و روانی وارد کرده است. دولت شاید باور دارد اعتراضهای مستمریبگیران یک دوره هیجانی دارد و آتش این هیجان سرد شده و آنهایی که به خیابانها آمدهاند نیز به خانههایشان برمیگردند.
جدای از درستی یا نادرستی این تحلیل، باید به دولت یادآور شد این رفتار در یاد و ذهن بازنشستگان میماند و از حسرت به خشم پنهان و بیاعتمادی فزاینده به این دولت میرسد. این یک رخداد ناراحتکننده و تاریخی خواهد شد که دولتی ضمن ارج نهادن به بازنشستگان در حرف اما در عمل رفتاری توهینآمیز داشتهاند.
دولتی که ادعا میکند توانسته است بیشتر از دولت پیشین نفت صادر کند و پولش را نیز نقد دریافت میکند باید حق بازنشستگان را بدهد.جهان صنعت