در عین سختی فراوان و وجود اضطراب حداکثری این رشته، حتی حداقلهای ثبات و امنیت شغلی برای شاغلین آن فراهم نیست و بسیاری از این متخصصین بدون قرارداد یا حداکثر تحت قرارداد شرم آور موسوم به ۸۸ مشغول به کار هستند.
شفاآنلاین>سلامت>اورژانس در بیمارستانها و مراکز درمانی تمام دنیا یکی از حیاتیترین در آن واحد پراسترسترین بخشها است. جایی که بیماران بدحال بدون هیچ حساب و کتابی،با مشکلات متعدد و متفاوت پزشکی و با درجه وخامت غالبا شدید، بدان مراجعه میکنند. جایی که شاغلین آن باید دانش علمی نظری پزشکی و مهارت عملی برای اقدامات حیاتبخش درمانی برای انواع بیماریها را در کنار قدرت روانی بالا توامان داشته باشند.به همین خاطر تخصص طب اورژانس شاید سختترین و مستهلک کننده ترین رشته تخصصی پزشکی باشد و این شرایط پر از صعوبت و اضطراب لزوم حمایت تمام و کمال از شاغلین این رشته را در تمام زمینهها خصوصا ثبات شغلی، درآمد کافی، داشتن زمان کافی و شرایط مناسب برای استراحت کافی و بازآرایی قوای ازدست رفته و ... نشان میدهد.اما با کمال تاسف در عمل نه تنها چنین حمایتهایی از متخصصین طب (اورژانس) وجود ندارد که در کمال تاسف شرایط اکثریت متخصصین آن از متوسط وضعیت سایر رشتههای پزشکی -که خود نیر تعریف چندانی ندارد و نامناسب هست- هم نابسامانتر است.اولین مساله اینکه در عین سختی فراوان و وجود اضطراب حداکثری این رشته، حتی حداقلهای ثبات و امنیت شغلی برای شاغلین آن فراهم نیست و بسیاری از این متخصصین بدون قرارداد یا حداکثر تحت قرارداد شرم آور موسوم به ۸۸ مشغول به کار هستند که اولا هیج قسمت ثابتی به عنوان حقوق و مزایا ندارد، ثانیا هیچ نوع سختی کاری را شامل نمیشود و درنهایت تنها درصدی از کارکرد ساعتی پزشکان را پس از عبور از انواع پلکانهای من درآوردی و بعد از ماهها تاخیر پرداخت میکند و شاید بتوان گفت کار در کسوت متخصص طب (اورژانس) بدون شرایط استخدام رسمی یک موقعیت بسیار وحشتناک و آسیبزننده است.ضمن اینکه ضرائبی مثل کار در ساعات شب که به درستی برای کارکنان اورژانس در نظر گرفته شده، برای متخصصین طب (اورژانس) قفل شده است!این در شرایطی است که بیمههای پایه نیز در شاهکاری! عجیب نسخ متخصصین طب را بیرون از اورژانس به رسمیت نمیشناسند! و آن را پوشش نمیدهند و به این ترتیب متخصصین طب عملا از مطبداری و ویزیت بیماران سرپایی محروم میگردند.تمام اینها باعث میشود درامد ماهانه این متخصصین از میانگین پایین درامد سایر شاغلین بیمارستانی حتی با مدرک پایینتر هم کمتر باشد که این مساله خود باعث ایجاد یاس و سرخوردگی هرچه بیشتر در متخصصین این رشته خواهد بود.ساعتهای مداوم کار در محیط پرفشار اورژانس که حداقل آن دوازده ساعت کار بدون استراحت یا گاهی بدون فرصت خوردن و نوشیدن است و اینکه در آن واحد بیمارانی باید بیماران بدحالی با مشکلات مختلف پزشکی را ویزیت کنند، سختی این رشته را مضاعف و میزان فرسودگی موجود در آن را بیشتر هم میکند.نکته آزاردهندهی دیگر این است که درعین وجود مهارت و دانش همزمان در رشتههای مادری چون داخلی، قلب جراحی، زنان و ... در متخصصین طب اورژانس و اقدامات ارزشمند آنان در نجات جان بیماران آنهم در سختترین شرایط ممکن، چون اکثریت بیماران بعد از اقدامات حیاتبخش و ثبات دهندهی اولیهی آنان به سرویسهای دیگر منتقل میگردند، خطا و اشتباهات احتمالی رخ داده در طی فرایند درمان با کمال بیانصافی به نام آنها که معمولا بعد از اقدامات اولیه ارتباطی با بیمار ندارند نوشته شده، انگهای غیرعادلانهای را نصیبشان میکند.زنجیرهی طولانی این تصمیمات غلط وزارت بهداشت باعث ایجاد خستگی مفرط، ناامیدی مطلق و فرسودگی بیش از پیش متخصصین طب شده است و به همین خاطر سال به سال شاهد کاهش اقبال به این رشته هستیم و در دوره اخیر آزمون دستیاری نزدیک به نود درصد ظرفیتهای این رشته خطیر خالی مانده است.در واقع چرا باید داوطلبان دستیاری به رشتهای روی خوش نشان دهند که در آن پس از صرف چهار سال از عمر گرانمایه به سمت شرایط کاری سختتر با عایدی پایینتر از قبل، سوق داده میشوندمسالهی شرایط نابسامان و غیرعادلانه متخصصین طب قطعا کلیت جامعه را نیز در مورد دریافت خدمات درمانی در اورژانس مراکز درمانی متضرر خواهد نمود و مسوولیت تمام این اتفاقات دردناک طبعا بر عهده این وزارت خواهد بود.این مساله لزوم توجه و رسیدگی سریع و موثر به این رشتهی تخصصی را نشان میدهد تا با قید فوریت به مساله ایجاد امنیت شغلی و پرداخت حقوقهای مناسب با این سطح از فشار و سختی کار ورود نماید و با تامین آن، گامی واقعی برای تامین رضایت و ماندگاری متخصصین این رشته بردارد. در عین اینکه باید امکان ویزیت بیماران سرپایی و کار مطبی را نیز برای این متخصصین فراهم سازد و بیمهها را مجبور کند چنانکه شرط عقل و منطق است نسخ این متخصصین را در همهی موارد و نه فقط در محیط اورژانس! تحت پوشش قرار دهند.مساله مهم دیگر این است که امکان هیچ نوع تحصیلات تکمیلی در این رشته وجود ندارد و از سویی مطالب آموزش داده شده طی دوره دستیاری طب اورژانس بسیار بیشتر از نیازهای لازم یک پزشک برای صرف اداره اورژانس یک مرکز درمانی است و این مساله باعث میشود میزان زیادی از تواناییهای این متخصصین عملا بلااستفاده بماند و هرز برود.به این ترتیب شاید بهتر باشد به جای پرورش متخصصین طب اورژانس در یک دوره دستیاری چهار ساله یا حداقل در کنار آن، برای صِرف گرداندن اورژانسهای مراکز درمانی امکان یک دوره کوتاهتر مثلا یک دوره نیم تا یک ساله تکمیلی برای پزشکان عمومی فعلی شاغل در اورژانس یا علاقمند به کار در آن فراهم گردد تا مهارتهای لازم و دانش کافی برای سر و سامان دادن اولیه بیماران اورژانس و ثابت کردن شرایط آنان قبل انتقال به سرویسهای دیگر را آموزش ببینند و ضمن دریافت حقوق کافی اورژانس را بگردانند.به این ترتیب از متخصصین طب اورژانس میتوان برای نظارت و رهبری این پزشکان دوره دیده شاغل در اورژانس مراکز درمانی به صورت حضوری یا آنکال -بسته به بزرگی و ازدحام اورژانس- استفاده نمود. ضمن اینکه میتوان امکان ادامهی تحصیل را نیز برای متخصصین طب در زیر شاخههای رشتههای داخلی و جراحی فراهم نمود و در کل میبایست شرایط مناسبتری در این تخصص مهم و حیاتی فراهم نمود که آسیب به متخصصان آن به جز آسیب و نابودی یک نیروی ارزشمند تحصیل کرده که روی او سرمایه گزاری شده و عنصری بسیار ارزشمند است، میتواند به کلیت سلامت و درمان جامعه آسیبهای جدی بزند.
بابک خطی، طبیب و فعال اجتماعی