نرخ تورم در ترکیه هم رکورد ۲۳ ساله خود را شکسته و به ۵/۷۳ درصدی رسیده است. اشتباه نکنید این یک گزارش اقتصادی نیست، یک گزارش اجتماعی است که قرار است به زاویه نگاه ما به مشکلات این روزها بپردازد
شفاآنلاین>سلامت>این روزها اگر به گفتوگوهای جمعی خودمان بیشتر دقت کنیم، چند واژه بشدت آشنا میبینیم که تقریباً از زبان اغلبمان شنیده میشود. کلیدواژههای این گفتوگوها بیشتر حول محور گرانی، تورم، دلار، طلا، مسکن و گاهی مهاجرت است! حالا اگر به نقشه اقتصادی اغلب کشورها چه آنها که توسعه یافتهتر و چه آن تعدادی که عقب مانده و ضعیفاند، نگاه کنید به نکته کلیدی مشترکی میرسید که همه ما را امروز درگیر خود کرده است.
به گزارش شفاآنلاین: تورم بیسابقه و گرانیهای افسارگسیخته حالا مرزهای کشورهای محدود را پشت سر گذاشته و وارد فاز جدیدی شده است که دیگر نمیتوانیم گلایه کنیم فقط مخصوص ما است! امریکا در 40 سال اخیر بیسابقهترین رکود اقتصادی را پشتسر گذاشته، نرخ بنزین، حمل و نقل، قطعات و انرژی تصویر جدیدی از گرانیها را پیش روی مردم امریکا گشوده که اگرچه برای مردم ما عادی شده اما درد «نوسان نرخها» حالا به یک درد مشترک جهانی تبدیل شده است. یک نظرسنجی جدید از مؤسسه «راسموسن» نشان میدهد که تقریباً از هر ۱۰ رأیدهنده احتمالی امریکایی، ۹ نفر نگران افزایش تورم هستند. در اروپا هم پیشبینی شده نرخ تورم در کل اتحادیه اروپا امسال به ۶.۸ درصد برسد. از آن طرف نرخ تورم در بریتانیا به ۹ درصد رسیده. روسیه نیز با تورم ۱۷.۸ درصدی روبهرو است.
نرخ تورم در ترکیه هم رکورد ۲۳ ساله خود را شکسته و به ۵/۷۳ درصدی رسیده است. اشتباه نکنید این یک گزارش اقتصادی نیست، یک گزارش اجتماعی است که قرار است به زاویه نگاه ما به مشکلات این روزها بپردازد. آیا راهحل جوامع دیگر هم فرار ازمشکلات موجود و به نوعی مهاجرت است؟! پاسخ به این سؤال البته نیاز به یک تحقیق بینالمللی دارد، اما در این گزارش سعی شده تا در گفتوگو با برخی از شهروندان کشورهای درگیر به این سؤال پاسخ داده شود که آیا میمانید و مقاومت میکنید یا با اعلام شکست ترجیح میدهید رؤیاها و آرزوهایتان را درجای دیگری دنبال کنید؟ مسأله اصلی این گزارش چیزی به نام «چسبندگی مهاجرت» است که درگیرش شدهایم؛ عدهای که رفتهاند بارها اذعان کردهاند که بدون مشکل نیستند، آن دستهای که در تدارک رفتن هستند بر موج نا امیدی دامن میزنند تا گویی کسانی که میمانند حس بازنده بودن داشته باشند! بخشی از پیمایشهای سال ۱۴۰۱ رصدخانه مهاجرت ایران نشان میدهد که تمایل به مهاجرت به صورت بسیار زیاد در میان پزشکان و پرستاران و همچنین استادان و محققان نسبت به سایر گروهها یعنی «دانشجویان و فارغالتحصیلان» و «فعالان حوزه کسب و کارهای نوپا (استارتاپها)» و در تراز ۵۰ درصد است. این شاخص برای گروههای دانشجویان و فارغالتحصیلان و استارتاپیها در تراز ۴۰ درصد بوده است.
تورم داریم، زندگی هم میکنیم
سلطان امره، شهروند ترکیهای است. او تورم را در این 20 سال اخیر در ترکیه بیسابقه میداند. او میگوید: «در ترکیه هر کس هرکاری که بخواهد نمیتواند انجام دهد، مثلاً اجاره خانهها فقط 20 تا 50 درصد زیاد میشود و مالکان نمیتوانند مستأجرها را بیرون کنند. حمل و نقل عمومی بهشدت گران شده، اما برای بازنشستهها و دانشجویان رایگان است و من هم که کارمند هستم هزینهاش را کارفرما پرداخت میکند. همه اجناس بشدت گران شده ،اما این دلیل نمیشود که ناامید شوم یا بخواهم کشورم را ترک کنم. ما اینجا حتی خودروی شخصی نداریم، وسایل خانهمان را 30 سال است تغییر ندادهایم. با خواهر و بردار مجردم در یک خانه زندگی میکنیم. درآمدمان را وسط میگذاریم و خرج میکنیم.»
علی کبیری، ایرانی ساکن دوبی است که بیش از 20 سال است در این کشور کار میکند. او گرانیهای این مدت را بیسابقه میداند و میگوید که بنزین یک بار گران شده و دوباره هم قرار است بالا برود. اجناس چندین برابر شده و حتی حقوقها افزایش نیافته است، اما فرهنگ مردم چه بومی و چه غیربومی به شکلی است که سعی میکنند کمتر ناله کرده و غر بزنند و از روزشان لذت ببرند. مشکل خرید مسکن اینجا هم وجود دارد اجارهها بالا رفته و نرخ خانه چندین برابر شده است. امتیازی هم اگر باشد برای بومیها است تا مهاجران.»
مهدخت امرودی، شهروند ساکن آلمان هم از افزایش نرخ انرژی در این کشور میگوید که با این همه هیچ افزایش حقوقی شامل حالشان نشده. او میگوید: «نرخ سوخت بالارفته، اما دولت یارانه سوخت میدهد. در بین خوراکیها، غلات گران و روغن تقریباً سه برابر شده است، اما بعضی فروشگاهها با نرخ ارزانتر میفروشند. نرخ وسایل بهداشتی و آرایشی هم نسبت به قبل بالا رفته که همه اینها اعتراض مردم را بهدنبال داشته، اما اینکه فکر کنید مردم دست از زندگی کردن کشیده باشند و مدام غر بزنند اینطور نیست.»
کاوه روح افزا، ساکن انگلیس میگوید: «اینجا فرهنگ رقابتی حاکم نیست، برای همین راحت زندگی میکنیم، حتی اگر کسی وسیلهای نخواهد به جای اینکه دور بیندازد راحت به دیگری میبخشد تا دوباره استفاده شود و کسی هم ناراحت نمیشود. مردم درگیر مصرفگرایی نیستند. دغدغه شان مدام خرید و ذخیره کردن نیست.» شهین میری ساکن دانمارک هم میگوید: «ما الان در حاشیه شهر زندگی میکنیم ،چون اینجا کسی با محل زندگی قضاوت نمیشود. من و همسرم استاد دانشگاهیم و انتخابمان زندگی ساده و بدون ریخت و پاش بوده است.»
مهاجرت نوعی استعمار نوین جهانی است
اردشیر گراوند، جامعهشناس در خصوص موضوع چسبندگی مهاجرت میگوید: «شما ببینید در 30-40 سال اخیر، بخشی ازنیروی انسانی از این کشور رفته است. خب هزینه تأمین نیروی انسانی بالا است. مهاجرت حالت چسبندگی دارد، یعنی شما وقتی میبینید اطرافیانتان رفتهاند، به مهاجرت ترغیب میشوید که این هم برای جامعه مهاجر پذیر و هم مهاجر فرست تبعاتی دارد. جوامع مقصد اغلب سعی میکنند فرد نخبه را نگه داشته و مابقی را برگشت بزنند یا مثل طرح جدید دولت انگلیس به روآندا بفرستند. درحالی که همین الان دولت انگلیس طرحهای مهاجرتی ویژهای برای نخبگان دانشگاههای برتر دنیا و سرمایه گذاران ارائه داده است.»
او با تأکید بر اینکه مهاجرت نوعی استعمار نوین جهانی است، میگوید: «دولتها در 40-50 سال پیش به حمله نظامی متوسل میشدند، کمی بعد از نظر صنعت وابستگی ایجاد کردند و حالا با ناامن کردن خاورمیانه حجم زیادی از نیرویهای انسانی را جذب میکنند که در واقع جذب علم و تجربه و پول است، اگر بخواهیم مردم در برابر آنها مقاومت کنند، باید برنامهای قابل اجرا ارائه دهیم و با مردم گفتوگو کنیم تا با این مدل همراهی کنند. الان قشر خاصی که حدود 10 درصد جامعه است اما بنیه علمی، مالی و تجربی دارد، میل به مهاجرت پیدا کرده که این میتواند بعدها ما را گرفتار کند. شما ببینید زمانی آلمان و حتی ژاپن با خاک یکسان شدند، اما کمترین مهاجرت در این کشورها رخ داد، چون برنامه وجود داشت. الان زمان داشتن برنامه است، حتی اگر کار سختی باشد.»ایران