خبرهای منتشر شده از افزایش تعداد تختهای بیمارستانی نشان از حال نه چندان مساعد نظام سلامت کشور دارد
شفاآنلاین>سلامت>«در 10 سال آینده سه خطر اصلی سلامت جامعه ایران را تهدید میکند؛ سالمندی، افزایش تعداد بیماران سرطانی، قلبی و عروقی و سکتهها که ناشی از ریسک فاکتورهایی از جمله افزایش مصرف دخانیات، قند و نمک و فقر تغذیهای است و سوم آلودگی هوا و عوامل خطر محیطی.»
به گزارش شفاآنلاین: این را احمد مهری، پژوهشگر ارشد حوزه سلامت میگوید؛ اما در آن سوی ماجرا سیل افزایش بیماریهای غیرواگیر و سرطانها سیاستگذاران را به سمت و سوی اضافه کردن ظرفیت تعداد تختهای بیمارستانی و افزایش ظرفیتهای پزشکی هدایت کرده است.
خبرهای منتشر شده از افزایش تعداد تختهای بیمارستانی نشان از حال نه چندان مساعد نظام سلامت کشور دارد. افزایش بار مراجعه بیماران به مراکز درمانی و مصدومان سوانح و تصادفات جادهای تمام معادلات نظام سلامت را دستکم در سالهای اخیر بر هم زده است. نگاه درمان محور و افزایش تولید بیمار موجب شده پای بیماران روز به روز بیشتر به تختهای بیمارستانی باز شود. موضوعی که از یک سو موجب شده برخی از منتقدان نسبت به توزیع ناعادلانه تختهای بیمارستانی و ظرفیت پر تختهای بیمارستانی دولتی و دسترسی به پزشک متخصص در برخی مناطق کشور اعتراض کنند، از طرفی عدهای نیز بر این باورند که درمان محور بودن سلامت و تکیه بیشتر بر درمان نسبت به پیشگیری برای همه افرادی که به هر دلیل در محرومیت برای دستیابی عادلانه، سریع و برابر به درمان، هستند، نشان از بیعدالتی اجتماعی دارد. جمله معروف «پیشگیری مقدم بر درمان است» بیانگر این واقعیت است که درمان آخرین سنگر بهداشت به حساب میآید این یعنی پیشگیری با این مفهوم که قبل از پیدایش بیماری از بروز آن پیشاپیش پیشگیری کنیم باید در ابتدای راه باشد. در بودجه تخصیص یافته به فصول بهداشت و درمان در سال 1401 حدود 75 درصد اعتبارات سلامت به فصل درمان اختصاص یافته؛ 23 تا 24 درصد به حوزه بهداشت و یک تا دو درصد نیز به فصل تحقیق و توسعه تخصیص یافته است. این در حالی است که کارشناسان معتقدند اولویت دادن پیشگیری بر درمان باعث کاهش هزینههای مختلف تحمیلی بر حوزه سلامت کشور خواهد شد.
تبعات بیتوجهی به نظام شبکه بهداشت وعدم پاسخگویی به نیازهای اولیه مردم از جمله بحث غربالگری سرطانهای شایع، فشار خون، قند خون و پوکی استخوان و جای خالی خودمراقبتی و بهداشت دهان و دندان دانشآموزان برای جلوگیری از پوسیدگی دندانها، سهم مراجعه بیماران به مراکز درمانی را افزایش داده است درحالی که توجه به سهم ورزش، سبک تغذیه و چکاپهای دورهای در پیشگیری از بروز این بیماریها میتواند بسیار مهم و اساسی باشد یا بهبود وضعیت راهها و امکانات وسایل نقلیه سهم مراجعه آسیبدیدگان سوانح رانندگی و تصادفات را کاهش میدهد. در دیگر سو نیز مهمترین علت مرگ و میر مردم، بیماریهای قلبی و سکته مغزی است که هر دو قابل پیشگیری هستند. در این میان 50 درصد مردم از ابتلا به پرفشاری خون، بیاطلاع هستند و بسیاری نیز متوجه افزایش وزن خود نیستند.
چرا سلامت، درمانمحور است؟
به گفته احمد مهری، کارشناس ارشد حوزه سلامت، نظام شبکه بهداشت، مخالف درمان محور بودن نظام سلامت از جمله افزایش ظرفیت تختهای بیمارستانی و تربیت پزشکان بیشتر است. او که به نبود تمرکز بخش درمان به سطح یک ارائه خدمات درمانی انتقاد دارد افزایش بار بیماریهای غیرواگیر را ناشی از چند دلیل میداند. مهری میگوید: 50 درصد سرطانها بعد از تشخیص زودهنگام قابل درمان هستند بنابراین تمرکز نظام سلامت باید متوجه درمان اولیه، تشخیص زودهنگام و مداخلات سریع باشد؛ برای مثال سرطانهای سینه و کلورکتال چنانچه زود تشخیص داده شوند شانس درمان بالا میرود.»
گرچه به اذعان این فعال حوزه سلامت، درمان جزو کلیدی نظام ارائه خدمات سلامت است اما او معتقد است که منظور از درمان، توجه و تمرکز بیشتر نسبت به ارائه خدمات سطح یک درمان یا درمان اولیهای است که منجر به از بین رفتن بقا و توانایی بیمار نشود.
اینکه «برای مدیریت وضعیت نامطلوب موجود چه باید کرد؟» سؤالی است که مهری به عنوان کارشناس حوزه سلامت به آن پاسخ میدهد: «در اپیدمی کرونا اهمیت توجه به سطح یک ارائه خدمات و نقش مراقبین سلامت و پزشکان عمومی از طریق بیماریابی و تشخیص زودهنگام بیماری بیش از پیش آشکار شد اما چنین رویکردی در پیشگیری از بیماریهای قلبی و عروقی وجود ندارد، ریسک فاکتورهایی از جمله بالا بودن فشار و چربی خون به دلیل آنکه چند سال طول میکشد منجربه بروز سکته شود از نگاه سیاستگذار و قانونگذار از حساسیت چندانی برخوردار نیست.»
این اپیدمیولوژیست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی میگوید: «مطالعات مختلف نشان داده هزینهکرد یک تا 3 دلار در حوزه بهداشت، آموزش و پیشگیری از سوانح و حوادث و آموزش و پرورش منجربه صرفهجویی (پیشگیری) 7 تا 20 دلار هزینهها در بخش درمان خواهد شد. اشغال هر تخت آیسییو طبق گفته وزیر بهداشت دولت قبل، بین 5 تا 7 میلیون تومان هزینه دارد. اگر این عدد را تنها برای یک بیمار بستری در آیسییو در روز در نظر بگیریم میبینیم هزینهکرد چنین سرمایه گذاریهایی در حوزه پیشگیری از بیماریها تا چه میزان میتواند از تولید بیماری جلوگیری کند. یعنی اگر سیاستگذاران به اهمیت تشخیص زودهنگام، آموزش خودمراقبتی و آگاهی توده مردم پی ببرند قطعاً نشانههای خطر افزایش بار بیماریها کم خواهد شد.»
مهری نحوه قانونگذاری نظام سلامت را یکی از چالشهای جدی این حوزه میداند و میگوید: قانونگذاران در مجلس شورای اسلامی به دنبال افزایش ظرفیت پزشک هستند در حالی که عملکرد نظام سلامت در توزیع عادلانه پزشک ایراد دارد. در مطالعهای با حجم نمونه وسیع در یکی از استانها نیازهای مراجعه افراد به یکی از مجتمعهای بیمارستانی را بررسی کردیم که نشان میداد بین 50 تا 70 درصد بیماران مراجعهکننده خدماتی را نیاز داشتند که در سطح یک ارائه خدمات پزشکی عمومی قابلیت ارائه این خدمات وجود داشت یعنی نگرانی و عدم آگاهی مردم به ایجاد تقاضای القایی دامن زده است.
مهری در ادامه نسبت به نبود رویکرد کیفی در ساختار شبکه بهداشتی درمانی کشور گلایه کرده و عنوان میکند: «یکی از چالشهای اصلی ساختار شبکه بهداشتی درمانی کشور نداشتن توانمندی آموزشهای صحیح در این حوزه است. به عبارتی آگاهی لازم از سوی افراد توانمند به مردم ارائه نمیشود یا در نظام آموزش و پرورش مربی متخصص بهداشت حضور ندارد و اغلب زنگ سلامت دانشآموزان را به دروس دیگر اختصاص میدهند. به اذعان تمام کارشناسان حوزه سلامت، اوضاع آموزش سلامت در مرکز بهداشتی، آموزش و پرورش و سوانح و حوادث جادهای به شدت نامطلوب است.»
این کارشناس حوزه سلامت در ادامه به برخی ریسک فاکتورهای مهم در ابتلا به بیماریهای غیرواگیر اشاره میکند و میگوید: «بخشی از جامعه به دلیل فقر از غذای سالم دور هستند بهطوری که 56 درصد جامعه کمبود ویتامین D دارند. همچنین نزدیک به 58 میلیون نفر نیز کمبود کلسیم دارند. طبیعتاً اگر تمام شهرهای ایران را مجهز به پیشرفتهترین بیمارستان 300 تخت خوابی کنیم باز هم در ارتقای سلامت مردم کاری نکردهایم، چرا که مردم دارند روز به روز بیمارتر میشوند و آمارها همچنان مسأله نگران کنندهای است.
از جمله برنامههایی که باعث کاهش شدید هزینههای درمانی در کشور میشود، پزشکی خانواده است. مهری در این زمینه میگوید: «طبق برنامه نظام ارجاع باید پزشک عمومی و خانواده در منطقه ماندگار شود که بتوانیم ارجاع را برقرار کنیم. استقرار نظام ارجاع یعنی تشخیص زودهنگام و آموزش خودمراقبتی و توانمندشدن مردم برای پیشگیری از ابتلا به بیماریها. در غیر این صورت با تلنبار شدن عوامل خطر ابتلا به بیماری یکمرتبه بیماریها افزایش یافته و نتیجه آن خالی شدن جیب سلامت کشور خواهد بود.»
او میگوید: قرار است وزارت آموزش و پرورش گامهای خوبی در زمینه توسعه ورزش و تغذیه بردارد که میتواند نویدبخش اصلاح سبک زندگی دانشآموزان باشد.
پیشنهاد این کارشناسان حوزه بهداشت برای کاهش ناامنی غذایی در مناطق محروم و کاهش سهم قابل توجهی از بیماران، ارائه بسته غذایی سالم به قشر محروم جامعه با بهرهمندی از ظرفیت برخی بنیادها است.روزنامه ایران