ساعت ۵:۳۰ بامداد دیروز قطار مسافربری مشهد- یزد در کیلومتر ۵۰ طبس به یزد با ۳۴۸ سرنشین از ریل خارج شد
شفاآنلاین>سلامت> ساعت ۵:۳۰ بامداد دیروز قطار مسافربری مشهد- یزد در کیلومتر ۵۰ طبس به یزد با ۳۴۸ سرنشین از ریل خارج شد. شدت حادثه به قدری بود که از ۱۱ واگن، شش واگن به شدت آسیب دیدند و تا عصر دیروز شمار قربانیان فاجعه به ۲۱ تن رسید و ۸۶ تن هم مصدوم و تحت درمان هستند. علت اولیه حادثه به گفته معاون مسافری شرکت راهآهن برخورد قطار با بیل مکانیکی اعلام شده است.
به گزارش شفاآنلاین:بیل مکانیکی کنار خط بوده ولی فاصله خود با ریل را رعایت نکرده که در نتیجه با لوکوموتیو و واگن اول برخورد کرده که به علت سرعت بالا، پنج واگن دیگر هم از ریل خارج شدهاند. از سوی دیگر رستم قاسمی وزیر راهوشهرسازی نیز در اطلاعیهای اعلام کرد به زودی علت و مقصران حادثه اعلام میشود.
رییس
سازمان بازرسی کل کشور نیز به بازرس کل استان خراسانجنوبی دستور داد تمام ابعاد این موضوع بررسی و اعلام شود.
محمدحسن نامی رییس سازمان مدیریت بحران کشور هم اظهار داشت: «باید در این باره اعضای کمیسیون پنجنفره تشخیص سوانح ریلی پاسخ تخصصی را پس از بررسیهای لازم اعلام کنند. اما به طور کلی علت این حادثه هنوز مشخص نیست. در واقع علت قطعی حادثه پس از بررسی کمیسیون پنجنفره سوانح ریلی اعلام میشود و تا زمانی که جلسه کمیسیون سوانح ریلی برگزار شود هر آنچه که به عنوان دلیل وقوع حادثه اعلام میشود گمانهزنی است و باید پس از بررسیهای لازم علت قطعی اعلام شود.» رییس سازمان مدیریت بحران کشور درباره احتمال عامدانه یا خرابکارانه بودن این حادثه نیز تاکید کرد: «چنین احتمالاتی به هیچ عنوان مطرح نیست و صحت ندارد.» همچنین به دستور رییسجمهور و تایید وزیر کشور به احترام جانباختگان حادثه قطار مشهد – یزد و ابراز همدردی با خانواده حادثهدیدگان و مردم یزد روز پنجشنبه ۱۹ خردادماه در یزد عزای عمومی اعلام شده است. رییس دادگستری خراسانجنوبی نیز گفت: دستور بازداشت شش نفر که در حادثه واژگونی قطار دخیل بودهاند، صادر شده است. به گفته این مقام مسوول پرداخت خسارت به اولیایدم و مصدومان در اسرعوقت و بدون رسیدگی قضایی انجام میشود. اگرچه علت دقیق حادثه در حال بررسی است اما موضوع خروج قطار از ریل مساله جدیدی نیست و در چند سال اخیر در مسیرهای ریلی مختلف تکرار شده است که از جمله آنها میتوان به حادثه قطار سمنان- مشهد یا قطار تبریز- مشهد، قطار زاهدان- تهران، تهران-ارومیه، همدان- مشهد و حادثه امروز مشهد-یزد اشاره کرد. از میان حوادث ریلی اخیر دو مورد به صورت ویژه مورد رسیدگی قرار گرفت که یکی از آنها حادثه ریلی قطار تبریز- مشهد بود. اما هنوز از سرانجام برخورد با مقصران و مسببان آن خبری نیست. به همین دلیل به گفته آسیبشناسان اجتماعی تکرار چنین حوادثی و بیفرجام ماندن پرونده مقصران و مسوولان مربوطه احساس عدم امنیت را در جامعه تشدید میکند. بنابراین در برخی کشورها اگر چنین سانحهای رخ دهد مسوول یا مسوولان مربوطه بلافاصله استعفا داده و کنارهگیری میکنند، زیرا قبول اشتباه و استعفا در چنین مواقعی تاثیر مثبتی روی افکار عمومی میگذارد. اما در ایران متاسفانه چنین رویهای جاری نیست. حتی در مواقعی مشاهده شده مسوولان از خود رفع مسوولیت میکنند.
مسوولان احساس مسوولیت نمیکنند
دکتر صادق زیباکلام فعال سیاسی- اجتماعی با اشاره به اینکه مسوولان در ایران به طور عمده زیر بار مسوولیتشان نمیروند گفت: با توجه به اینکه حوادثی مانند خروج قطار از ریل در کشورهای دیگر نیز رخ میدهد، اما فرق بزرگ آنها با ما در مسوولیتپذیری مسوولانشان است. به نظرم مسوولان ایران خیلی متاسف و نگران چنین رخدادهایی نیستند، چراکه احساس مسوولیتپذیری جدی و پاسخگویی به افکار عمومی را ندارند. به غیر از آقای دکتر مصطفی معین که طی دورانی که وزیر علوم بودند، پس از حمله به کوی دانشگاه استعفا دادند، اما بعد از آن دیگر یادمان نمیآید مسوولی به واسطه حوادث اینچنینی احساس مسوولیت کرده و استعفا دهد.
وی افزود: بنابراین تاکنون هیچ مسوول، سازمان و ارگانی زیر بار مسوولیت حوادث نرفته و هیچگاه مسوولیت حوادث پیشآمده را به گردن نمیگیرند. به همین دلیل رفتار مسوولان در برابر هر حادثهای افکار عمومی را بیشتر جریحهدار میکند تا آرام، زیرا انگار نه انگار حادثهای رخ داده و تعدادی انسان به واسطه خطای دیگران کشته شدهاند. به عقیده من هیچ احساس مسوولیتی از سوی دولت نسبت به این دست حوادث وجود ندارد. طی روزهای اخیر حوادث زیادی اتفاق افتاده است؛ از ریزش متروپل تا همین خروج قطار از ریل. اما در تمام این حوادث هیچ مسوولی، مسوولیت حوادث را نپذیرفته که استعفا بدهد. بنابراین احساس مسوولیتپذیری مسوولان در ایران با مسوولان اغلب کشورهای دنیا متفاوت است که باید حتما تغییر کند و پاسخگوی مردم و افکار عمومی باشند.
حوادث تلخ ناشی از فرسودگی مدیریت کشور است
دکتر علی صوفی دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات نیز با اشاره به اینکه موضوع فقط مربوط به فرسودگی واگنها نیست بلکه فرسودگی مدیریت به شدت قابل بحث است، گفت: امروز با فردی صحبت میکردم که میگفت حتما اجل مسافران قطار مشهد- یزد رسیده بوده! این در حالی است که مشخص نیست چرا اجل ایرانیها به حوادث اینچنینی گره خورده است. به نظرم این روزها پیشبینی چنین حوادثی دور از انتظار نیست، زیرا وقتی تخصص و صلاحیت را در مسوولان نادیده بگیریم، تاثیر آن به مرور در کشور نمایان میشود. در قضیه متروپل نیز کاملا ناکارآمدی و ضعف سیستم مدیریت معلوم بود. به عقیده من مدیریت کشور در حد استانداردهای بینالمللی نیست.
چهبسا میزان آن خیلی کمتر از حد معمول جهانی است. بنابراین بروز چنین حوادثی نشانگر این است که حوادث بدتری در راه است، زیرا فقط در این وقایع فرسودگی تکنولوژی مدنظر نیست بلکه موضوع مهم فرسودگی مدیریتها در کشور است. وی افزود: متاسفانه بخش قابل توجهی از مسوولان براساس شایستهسالاری یا تخصص بر سکوی قدرت تکیه نمیزنند، بلکه جایگاه آنها بیشتر به واسطه رابطه است. به همین دلیل مسوولان حاضر تصمیم به استعفا ندارند. البته نقطه عطف چنین وضعیتی در دوران آقای احمدینژاد بود و بعد از آن نیز این رویه ادامه داشته است. طی این سالها شایستهسالاری از بین رفته است. همچنین قوانین، قواعد و استانداردهایی که باید برای گزینش مسوولان لحاظ شود را دور زده و میزنند. بنابراین برخی مسوولان در مقابل مردم احساس مسوولیت جدی نمیکنند. اگر چه مسوولان بیشتر پاسخگوی دولت هستند نه مردم! در نتیجه فشارهایی که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر مردم وارد میشود، نیز برای آنها اهمیتی ندارد. این فعال سیاسی اظهار کرد: مسوولان برگزیده دولت هستند، دولت نیز به هر شکلی درصدد ماندن در قدرت است. بنابراین استعفا برای مسوولان معنایی ندارد، زیرا آنها با تامین هزینههای سنگین به جامعه و کشور بر کرسی قدرت میمانند. مردم نیز چارهای جز تحمل بحرانهای مختلف ندارند. این در حالی است که اتفاقهای اخیر آسیبهای روحی و روانی بسیاری به بدنه جامعه وارد کرده است بیآنکه پاسخ قاطع و شفافی به افکار عمومی داده شود.
سرخوردگی عمومی
دکتر امیر لطفیحقیقت روانشناس و جامعهشناس نیز با اشاره به تبعات روحی و روانی رخدادهای اخیر بر جامعه گفت: متاسفانه پشتسر هم بودن حوادث تلخ تبعات روحی و روانی زیادی بر بدنه جامعه وارد میکند. طی سالهای گذشته بیاغراق هفتهای بدون حوادث و مرگ هموطنان نگذشته است. اگر روزی حوادث تلخی بر سرمان آوار نشده بود، خبرهای گرانی، مرگهای خودخواسته، کودکهمسری، قتلهای خانوادگی، اسیدپاشی، نوسانات قیمت دلار، مسکن، اجاره و… دست از سر مردم بر نداشته است. بنابراین با وجود چنین حوادثی مردم درگیر خستگی و پریشانی و افسردگی عمومی در جامعه شدهاند. چهبسا در حال حاضر ایران جزو کشورهای خشن جهان از لحاظ میزان عصبانیت و افسردگی محسوب میشود.
وی افزود: این روزها افراد دچار سرخوردگی عمومی شدهاند، زیرا انتظارات آنها از مدیریت بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی برآورد نمیشود. براساس تحقیقات، امروزه احساس یاس و دلمردگی در جامعه بسیار تشدید شده است. متاسفانه ناامیدی عمومی در جامعه سایه انداخته است. هر چند برخی از مسوولان و رسانههای رسمی و دولتی مدام از حال خوب مردم و وضعیت معیشت آنها سخن میگویند اما کاش این مسوولان از خانههایشان بیرون میآمدند و نگاهی به جامعه میانداختند تا ببینند مردم در چه شرایطی زندگی میکنند. بنابراین انتظار مردم از مسوولان نسبت به مدیریت بحرانها محقق نمیشود، چراکه مسوولان بعد از هر بحرانی فرافکنی میکنند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه برخی مسوولان در ایران همانند انرژی هستند و از نوعی به نوع دیگر تبدیل میشوند، بیان کرد: مسوولان و مدیران مربوطه متاسفانه پس از وقوع حوادث تلخ استعفا نمیدهند بلکه از پستی به پست دیگر منتقل میشوند. بنابراین پدیده ناکارآمدی مسوولان عامل ایجاد تاثیرات منفیتر بر روح و روان جامعه بوده و هست. البته متاسفانه مسوولیتها در ایران بر مبنای صلاحیت افراد تقسیم نمیشود، بلکه بر مبنای روابط است که نتیجه هم همین است که میبینیم!جهان صنعت