کد خبر: ۳۰۵۸۲۴
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۷ - ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ - 2022June 06
افسردگی پس از زایمان نه به دلیل بارداری ناخواسته و اجباری اتفاق می‌افتد و نه در پی باخبر شدن از داشتن نوزاد ناقص و مشکل‌دار به وجود می‌آید بلکه درصد بالایی از زنان، پس از زایمان به دلیل تغییرات هورمونی دچار یک دوره خفیف غم و اندوه می‌شوند.
شفاآنلاین>سلامت>اغلب تصور می‌کنیم اتفاقات و تجربیات تلخ مثل طلاق، خیانت، مرگ عزیزان، ورشکستگی و ... باعث افسردگی می‌شوند اما گاهی یک اتفاق شیرین مثل تولد نوزاد هم می‌تواند باعث ایجاد اندوهی خفیف موسوم به افسردگی پس از زایمان در مادر شود.اگر ندانیم با زنی که به این افسردگی دچار شده چه رفتاری داشته باشیم ناخواسته باعث تشدید این علائم می‌شویم.

به گزارش شفاآنلاین:افسردگی پس از زایمان نه به دلیل بارداری ناخواسته و اجباری اتفاق می‌افتد و نه در پی باخبر شدن از داشتن نوزاد ناقص و مشکل‌دار به وجود می‌آید بلکه درصد بالایی از زنان، پس از زایمان به دلیل تغییرات هورمونی دچار یک دوره خفیف غم و اندوه می‌شوند.

برخی زنان به دلیل تجربه تلخ افسردگی در بارداری اول نگران هستند که این خاطره ناخوشایند مجدداً برای فرزند دوم تکرار شود و گاهی حتی به‌این‌علت برای همیشه قید آوردن فرزند دوم را می‌زنند؛ از این‌رو در گفت‌وگو با دکتر الهام روحی روان‌پزشک و متخصص اعصاب و روان در خصوص این بیماری و مدیریت علائم ناشی از آن به گفت‌وگو پرداختیم.

تفاوت غم و اندوه با افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان تفاوت‌هایی با علائم تکرار شونده این بیماری  دارد. دکتر روحی در توضیح افسردگی پس از زایمان می‌گوید: «دو نوع اختلال خلقی بعد از زایمان وجود دارد؛ یک نوع از این اختلالات، غم و اندوه بعد از زایمان است که یک دوره کوتاه یک هفته تا 10 روز دارد که دارای علائمی ازجمله گریه، تحریک‌پذیری، از دست دادن اشتها، عدم تمرکز و مشکل در خواب است که به دلیل تغییرات هورمونی بعد از زایمان به‌طور طبیعی فرد با آن مواجه می‌شود؛ نوع دوم تغییرات خلقی، افسردگی پس از زایمان است. افسردگی پس از زایمان ممکن است از دوران بارداری شروع شود اما معمولاً در یک ماه اول بعد از زایمان به وجود می‌آید و گاهی تا یک سال بعد از زایمان هم ادامه پیدا می‌کند.»

این متخصص اعصاب و روان ادامه می‌دهد: «معمولاً علائم غم و اندوه سه روز پس از زایمان شروع می‌شود، روز پنجم به حداکثر می‌رسد و تا روز دهم برطرف می‌شود؛ با این اوصاف ما انتظار داریم که بعد از یک هفته الی 10 روز روحیه خانمی که زایمان کرده به عالت عادی برگردد اما بعد از گذشت این مدت گاهی می‌بینیم علائم غم و اندوه در فرد بیش‌ از حد می‌شود به‌گونه‌ای که گریه‌هایش بیشتر می‌شود، در ارتباط با کودک، غذا خوردن و خوابیدن دچار مشکل می‌شود، احساس ناامیدی، بی‌ارزشی، بی‌انگیزگی می‌کند و سریع عصبانی می‌شود، افکار منفی چه از گذشته و چه درباره آینده به ذهنش می‌آید و در نهایت هیچ‌چیز او را خوشحال نمی‌کند؛ این علائم در حقیقت نشانه‌های افسردگی است که وقتی در زمان مشخص پس از زایمان به وجود بیایید به آن افسردگی پس از زایمان می‌گویند.»

وی تأکید می‌کند: «گاهی شدت افسردگی پس از زایمان در زنان به‌قدری شدید می‌شود که افکار آسیب به خود و فرزند در ذهن فرد خطور می‌کند یعنی فرد فکر می‌کند باید خودش و فرزندش را بکُشد که در این صورت حتماً باید به‌صورت اورژانسی برای درمان ارجاع شود و حتی گاهی شوک تجویز می‌شود که فرد آسیبی به خود و فرزندش وارد نکند. به هر ترتیب، چنانچه علائم افسردگی شدت پیدا کرد یا ادامه‌دار شد، حتماً برای درمان به یک روانشناس (در موارد خفیف) یا روان‌پزشک (در موارد شدید) ارجاع شود.»

عوامل تأثیرگذار در ایجاد افسردگی پس از زایمان

این روانپزشک معتقد است که درصد کمی از زنان دچار افسردگی می‌شوند: «معمولاً 50 تا 80 درصد زنان دچار ملال پس از زایمان و علائم ناشی از غم و اندوه می‌شوند و حدود 10 تا 15درصد زنان افسردگی پس از زایمان را تجربه می‌کنند اما در خصوص بعضی از زنان که دچار جنون پس از زایمان می‌شوند احتمالش در حد 1 الی 2 درصد است.»

دکتر روحی  می‌گوید اگرچه درصد کمی از زنان دچار افسردگی پس از زایمان می‌شوند اما برخی عوامل می‌توانند در ایجاد این اختلال تأثیرگذار باشند: «اگر شخص سابقه افسردگی، اختلالات خلقی قبل از قاعدگی، مشکلات بین فردی (مثل اختلال شخصیت، مشکل زناشویی و...) یا تجربه افسردگی پس از زایمان در دوره حاملگی‌های قبل را داشته باشد احتمال اینکه دچار افسردگی پس از زایمان شود بیشتر است. علاوه بر عوامل فردی، عوامل محیطی، فرهنگی و اجتماعی مثل اشتغال زن، شرایط کرونا و کاهش تعاملات اجتماعی، عدم توجه به زن پس از زایمان نیز می‌تواند در ایجاد افسردگی پس از زایمان تأثیرگذار باشد.»

دکتر روحی برخی عوامل را در افزایش شدت افسردگی پس از زایمان دخیل می داند: «معمولاً اطرافیان علائم افسردگی پس از زایمان را جدی نمی‌گیرند و بیش از آنکه در این دوران بحرانی حواسشان به مادر باشد، سرگرم بچه می‌شوند. بی‌توجهی اطرافیان به مادر و نگرانی‌هایی که مادر بابت فرزندش دارد مثل احتمال زردی، مشکل خواب، دردهای شکم و ... باعث می‌شود تا فرد احساس تنهایی و ناراحتی بیشتری کند.»

درمان‌های افسردگی پس از زایمان

اگر فرد پس از زایمان دچار غم و اندوه شود مواردی مثل استراحت، صحبت درباره تنش‌ها و دوری از آن‌ها، خواب کافی، بیرون رفتن از خانه و تغذیه مناسب در بهبود علائم کمک‌کننده است اما چنانچه فرد پس از زایمان دچار افسردگی شود برحسب شدت افسردگی نیاز به درمان‌های مختلفی دارد. روحی در این‌باره توضیح می‌دهد: «اگر شدت افسردگی کم باشد روان‌درمانی به‌تنهایی کفایت می‌کند اما اگر شدت افسردگی زیاد باشد بین دارو درمانی و روان‌درمانی انتخاب با خود بیمار است که البته اغلب در موارد شدید دارودرمانی اولیه وجود دارد و در کنار آن از سایر درمان‌های غیر دارویی مثل نوروفیدبک، تی دی سی اس و آر تی ام اس استفاده می‌شود.»

تأثیر مخرب افسردگی مادر در نوزاد

افسردگی پس از زایمان نه‌تنها بر مادر بلکه بر نوزاد نیز تأثیرگذار است. متأسفانه برخی زنان از ترس تجویز قرص برای درمان این اختلال و تأثیر آن بر نوزاد از مراجعه به روان‌پزشک اجتناب می‌کنند؛ روحی دراین‌باره توضیح می‌دهد: «درمان‌های دارویی که برای افسردگی پس از زایمان وجود دارد داروهایی هستند که ترشح بسیار ناچیزی در شیر مادر دارند و بدون هیچ‌گونه عارضه جانبی می‌توان در دوران شیردهی آن‌ها را استفاده کرد. طبیعتاً وقتی مادر درمان می‌شود و به یک مادر باحوصله و توانمند تبدیل می‌شود خیلی بهتر می‌تواند از عهده تربیت فرزندش بربیایید؛ بنابراین، خیلی مهم است که افسردگی پس از زایمان درمان شود. بسیاری از روانشناسان بر این عقیده هستند که افسردگی اختلالی است که زمینه آن از یک سال اول عمر شروع می‌شود بنابراین، شکل‌گیری دید نوزاد نسبت به دنیا، افراد و جهانی که به آن پا گذاشته تا حد زیادی بستگی به واکنشی دارد که از طرف مادر دریافت می‌کند؛ به همین دلیل، درمان افسردگی پس از زایمان کمک می‌کند تا نوزاد سلامت روان خوبی را تجربه کند.»

با همسری که دچار افسردگی پس از زایمان شده چگونه باید برخورد کرد؟

تحقیقات نشان داده که افسردگی زنان به‌طور قابل‌توجهی با حمایت همسر بهبود می‌یابد اما اغلب چیزی که شما در دوران افسردگی پس از زایمان همسرتان با آن مواجه هستید این است که اگر به او بگویید دوستش دارید ممکن است حرف شما را باور نکند، اگر به او بگویید مادر خوبی است ممکن است فکر کند برای اینکه حالش بهتر شود این را می‌گویید، اگر بگویید نگران هیچ‌چیز نباش فکر می‌کند که نمی‌دانید چقدر احساس بدی دارد، اگر بگویید که باید تا دیروقت سرکار باشید ممکن است فکر کند دیگر او را دوست ندارید و...پس در چنین شرایطی در مواجه با همسری که دچار افسردگی پس از زایمان شده چه برخوردی باید کرد؟

روحی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «کاری که در شرایط افسردگی پس از زایمان لازم است انجام شود آموزش روانی به همسر و اطرافیان است تا بتوانند به‌راحتی شرایط را درک کنند. یکی از روش‌های مؤثر در مواجهه با افسردگی پس از زایمان شنونده بودن و ایجاد فضای امن توسط همسر است یعنی سعی کنید در این دوران به حرف‌های همسرتان گوش کنید، احساسات او را تأیید کنید و تا جایی که می‌توانید همدلی کنید، همسرتان را سرزنش نکنید چون افسردگی پس از زایمان نه تقصیر آن‌هاست و نه شما، به شریک زندگی خود کمک کنید تا بفهمد چیزی که تجربه می‌کند گذرا است و جای نگرانی نیست.»

روحی نقش اطرافیان را در کمک به بهبودی فرد بسیار مؤثر می داند: «اطرافیان به‌ویژه همسر می‌توانند با کمک در کارهای خانه و نگهداری کودک به مادری که به‌تازگی زایمان کرده کمک کنند تا او با استراحت بیشتر، خواب منظم، ورزش و بیرون رفتن از خانه سریع‌تر بهبود یابد و به حالت عادی برگردد.»

این متخصص بیماری های اعصاب و روان ادامه می دهد: «گاهی برخی زنان و حتی مردان به دلیل تغییر شرایط ایجادشده پس از زایمان دچار افسردگی می‌شوند؛ ازاین‌رو، فراهم کردن شرایط برای بیرون رفتن‌های دو نفره و حفظ روابط زناشویی می‌تواند کمک کند تا طرفین تغییرات را به‌صورت تدریجی بپذیرند.»

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: