متروپل روی سر آبادن و همه ما آوار شد و طبیعتا واکنشهای اولیه، احساسی و از سر اندوه و خشم بود، اما بعد از چند روز لازم و ضروری است که عوامل مختلف موثر در بروز این فاجعه را بررسی کنیم
شفاآنلاین>سلامت> متروپل روی سر آبادن و همه ما آوار شد و طبیعتا واکنشهای اولیه، احساسی و از سر اندوه و خشم بود، اما بعد از چند روز لازم و ضروری است که عوامل مختلف موثر در بروز این فاجعه را بررسی کنیم. بررسیهای فنی و مبتنی بر اصول ساختمانسازی یا وارسی مجوزها و هشدارها که به جای خود، لازم است این واقعه ناگوار را از منظر سیاسی هم زیر ذرهبین قرار دهیم.
به گزارش شفاآنلاین: در همین راستا هم دیروز روزنامه جمهوری اسلامی، در یادداشتی چفت و قفل نداشتن حکمرانی را عامل جولان باندهای مافیا و پیدایش عبدالباقیها و شهرام جزایریها و بابک زنجانیها دانست. سرمقالهنویس جمهوری اسلامی از ناسالم بودن حکمرانی گفته و تاکید کرد که «پیام فرو ریختن متروپل این است: حکمرانی باید از دست حکمرانان ناسالم نجات یابد.»
با در نظر گرفتن این ضرورت مهم، باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا آنچه فیالحال از آن رنج میبریم حکمرانی بد است؟ در این صورت چطور باید خود و کشور خود را از این خسران نجات دهیم؟ پیش از اینها اما باید معلوم شود که حکمرانی خوب اساسا چیست و ما با معیارهای مربوطه چقدر فاصله داریم.
طنز تلخ
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب حکمرانی خوب در ایران را یک طنز تلخ میداند. او گفت: «وقتی افراد درباره حکمرانی خوب و مطلوب یا اینطور مسائل صحبت میکنند به طور معمول یک سری کلیات شکیل و مردمپسند بیان میکنند و آن را مولفههای حکمرانی خوب دانسته و از تلاش برای پیاده کردن آن میگویند. اما فکر میکنم که در ایران صحبت از حکمرانی خوب مطلوب به یک طنز شباهت دارد و نوعی سرگرمی و سر کار گذاشتن مردم و افکار عمومی است.»
وی توضیح داد: «حکمرانی خوب یک سری شرایط و مقدماتی را لازم دارد که در کشور ما موجود نیست. مثلا حاکمیت قانون، حاکمیت قانون چقدر در ایران جدی است؟ سوال دوم یا مقدمه دوم حکمرانی مطلوب این است که نهادهای قدرت پاسخگو باشند. در جمهوری اسلامی ایران نهادهای قدرت چقدر پاسخگو هستند؟ پیشنیاز حکمرانی خوب این است که مدیریت مبتنی بر قانون باشد. میتواند کارهایی را انجام دهد که قانون به آن اجازه داده، لذا وقتی این مسائل در ایران مبهم است و نه پاسخگویی مشخص است و نه حکمرانی در چارچوب قانون مشخص است، وقتی حدود اختیارات مشخص نیست و… صحبت از حکمرانی مطلوب و ویژگیهای آن بیشتر حالت سرگرمی و طنز دارد.»
تعارض در حکمرانی
سیدمصطفی هاشمیطبا فعال سیاسی اصلاحطلب اما اصلیترین مشکل جامعه و کشور ما را تعارضات موجود در حکمرانی میداند. او گفت: «بحث حکمرانی خوب بسیار مفصل است و به این راحتی نمیتوان راهکارهای دستیابی به آن را ارائه کرد. من معتقدم که ما دچار یک سری تضادهای مختلف در بحث حکمرانی هستیم که اصلیترین مشکل ما است. مثلا ما از یک سو یک سیاست ضدامپریالیستی و ضدآمریکایی و به تعبیری انقلابی داریم و از طرف دیگر در بحث اقتصاد دچار مصرفزدگی هستیم.»
وی توضیح داد: «اگر ما در سیاست خارجی انقلابی هستیم باید در مسائل داخلی و اقتصادی هم انقلابی عمل کنیم. مثلا چطور ممکن است در یک کشور انقلابی برجهای ۲۰ طبقه و ویلاهای پنج هزار متری ساخته شود. در واقع ما دچار یک تضاد اجرایی هستیم که جواب نمیدهد. اگر ما در خارج از کشور انقلابی هستیم باید درگیر شویم. مثلا ما الان با همه همسایگان مشکل داریم. یعنی تقریبا همه همسایگان ما- پاکستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان، ترکیه، عراق و کشورهای جنوب خلیجفارس- با ما تضاد دارند و ما هم با آنها تضاد داریم. وقتی ما در اجتماع صد هزار نفری به آلسعود فحش میدهیم یعنی اینکه با هم دشمن هستیم و این معنایی غیر از دشمنی با همسایگان ندارد، غیرهمسایهها هم که به جای خود. آیا ما این چهره انقلابی را در داخل هم داریم؟ نمیشود در سیاست خارجی انقلابی باشیم اما در داخل این وادادگی را داشته باشیم و هر کسی هر کاری خواست انجام دهد و روابط به جای ضوابط حاکم باشد.»
هاشمیطبا با تاکید بر اینکه «حکمرانی به این شیوه ممکن نیست» گفت: «ما باید از این تعارض خارج شویم. منظور این نیست که اگر در داخل هم رویکرد انقلابی داشته باشیم مسائل حل میشود اما حداقل این است که در داخل کشور یکدست میشود. اگر ما انقلابی هستیم چرا ۲۰ میلیارد دلار مواد غذایی وارد میکنیم؟! اگر مردم انقلابی هستند باید به شکم خود سنگ ببندند. بارها گفتهایم که وقتی با دیگران درگیر میشویم امکانات داخلی کم میشود. معیشت بهتر نمیتواند با یک سیاست تهاجمی با دنیا همراه باشد. همه این کارهایی که رییسی میکند یا روحانی کرد هم جواب نمیدهد. مدام از معیشت بهتر میگویند اما این ممکن نیست. وقتی ما تحت فشار قدرتهای بزرگ هستیم و در داخل وادادگی داریم این وضعیت معیشتی فعلی بروز میکند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: «این تضاد را باید حل کرد. یا باید در داخل هم انقلابی شد و به مردم هم صریح گفت که معیشت بهتر ممکن نیست. امکانات کشور را نباید هدر داد. ما الان روزی ۱۰۰ میلیون لیتر بنزین مصرف میکنیم اما این رویکرد یک کشور انقلابی نیست. مردم کشور انقلابی تحمل میکنند. الان ما در داخل مصرفگرا و در خارج انقلابی هستیم و این دو رویه با هم همخوانی ندارد.»
هاشمیطبا همچنین گفت: «ما مثلا کشور انقلابی هستیم اما بین 20 تا 30 میلیارد نخ سیگار قاچاق وارد میکنیم و این غیر از آن چیزی است که قانونی وارد میشود. همه هم میدانند که چطور وارد میشود. آیا در یک کشور انقلابی چنین اتفاقی میافتد و کسی هم نمیتواند جلوی آن را بگیرد؟! قاچاق از سر و دیوار میریزد و همه هم محکوم میکنند اما باز وجود دارد! کشور انقلابی ارز در بازار میفروشد؟! بنابراین اولا باید دید انقلابی چیست و بعد تصمیم گرفت. نمیشود گفت که ما انقلابی هستیم و در دهن همه میزنیم و FATF را قبول نداریم و تعاملات بانکی با دنیا را با مشکل مواجه میکنیم ولی در داخل دنبال بهبود معیشت مردم هستیم. طبیعی است که نمیشود. جمعیت در حال افزایش و درآمد سرانه در حال کاهش است، طبیعی است که وضعیت بهتر نشود. تضاد طبقاتی بیشتر میشود و … راهکار ما خروج از تعارضات فعلی است. حکمرانی با این تعارضات ممکن نیست.»
ضعف کارآمدی
بیژن مقدم فعال سیاسی اصولگرا نیز به وجود اشکالاتی در مسیر حکمرانی خوب باور دارد اما تاکید میکند که منظور از این بحث نیاز به تغییر در ساختارهای نظام جمهوری اسلامی نیست. وی گفت: «مساله اصلی کشور ما که تازگی هم ندارد، نبود کارآمدی است. ما در برخی بخشهای کشور نشانههای ضعیفی از کارآمدی میبینیم نه اینکه کارآمدی صفر باشد. بنابراین همه تلاش ما باید رفع این نقص باشد.»
وی افزود: «وقتی کارآمدی را بالا ببریم به این معناست که خیلی از مولفهها رعایت شده و به یک حکمرانی خوب نزدیک شدهایم اما وقتی کارآمدی ضعیف باشد به این معنا است که به اهداف نمیرسیم و دلیلش مشکلات موجود در آن مسیر است. این مشکلات نیز یا مربوط به ساختارها و زیرساختهاست یا مربوط به افرادی است که به کار گرفته میشوند. ما تقریبا در خیلی از بخشها هم مشکلات ساختاری داریم و هم نیروهای متخصص به کار گرفته نشدهاند. به همین جهت است که میبینیم مثلا شعار اصلاح نظام بانکی بیست سال مطرح میشود اما چون زیرساختها فراهم نیست این اتفاق در پنج دولت رخ نمیدهد. از طرفی افرادی در مسوولیتهایی به کار گرفته میشوند که واقعا تجربه و تخصص کافی برای آن مسوولیت را ندارند و آزمون و خطا میکنند و حضورشان غیر از خسارت چیزی ندارد. البته به این معنی نیست که همهجا اینطور است اما صدای اینها بیشتر است. وقتی کسی جایی کاری را خراب میکند یا نقصانی به وجود میآید ضعفها نمایان میشود.»
مقدم ادامه داد: «مثلا هزاران ساختمان بدون اشکال در این مملکت داریم اما با ریزش پلاسکو یا متروپل ضعفها معلوم میشود و مردم هم دیگر پذیرای توضیحات نیستند. در نتیجه اینطور میشود که کسی نمیتواند محکم پای کاری بایستد و دستگاههای دیگر هم از آن حمایت کنند. مثلا در داستان متروپل که هنوز ابعاد آن مشخص نیست میگویند تذکر دادهایم و نامه هم نوشتهاند اما سازه در حال کار بوده و متوقف نشده است. اشکال این است که باید یک بار دیگر مورد بررسی قرار گیرد. ضمن اینکه تکواحدی نمیتوان عمل کرد. مثل اینکه شعار شفافیت بدهیم اما نظام بانکی در دسترسی به دارایی مردم دچار مشکل باشد، بنابراین امکان بررسی شفاف ندارد و مبارزه با فساد هم ممکن نمیشود. تا وقتی اینطور عمل کنیم از هرجا که وارد شویم اشکال در بخش دیگری مشخص میشود.»
وی تاکید کرد: «دستگاههای مختلف باید به این سوال پاسخ دهند که برای کارآمدی چه کردهاند. کارآمدی در هر بخش و دستگاهی یک معنی دارد و در عین حال همه باید با هم کارآمد و هماهنگ باشند تا حکمرانی خوب ایجاد شود. به نظر من حلقه مفقوده ما همین کارآمدی است و باید پیدا شود چه به افراد و نیروها برگردد و چه به ساختارها. حالا برخی تا بحث اینچنینی مطرح میشود سراغ ساختارهای اصلی نظام جمهوری اسلامی میروند! در حالی که این بحثها همه جای دنیا وجود دارد و اشکالاتی ایجاد میشود.»
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: «اینجا تا یک ساختمان میریزد، میخواهند که نظام جمهوری اسلامی عوض شود! درحالی که همه جا اشکال وجود دارد. ما برای رسیدن به حکمرانی خوب باید کارآمدی را افزایش دهیم. باید دستگاه به دستگاه این را پیگیری کرد و با حل مشکل در یک بخش مساله حل نخواهد شد. مجموعه کارآمدی دستگاهها، نظام را کارآمد میکند. در این صورت گردش کارها بیشتر شده، خیلی از مسائل حل میشود و مردم با مسائل واقعبینانهتر برخورد میکنند.»
حلقه مفقوده
بیژن مقدم حلقه مفقوده در حکمرانی در ایران را کارآمدی میداند و از به کار بردن واژه حکمرانی بد ابا دارد، دلیلش هم این است که این سخن به معنی نیاز به تغییر ساختارهای نظام جمهوری اسلامی تلقی نشود؛ همانطور که روزنامه جمهوری اسلامی در سراسر یادداشت دیروز خود تاکید میکند که چنین مقصودی ندارد. ما نیز قطعا قصد زیر سوال بردن ساختارهای کلان نظام سیاسی را نداریم و حتی مثل زیباکلام از تحقق حکمرانی خوب ناامید نیستیم. این اما در اصل ماجرا و شرایط حال حاضر تغییری ایجاد نمیکند. مساله این است که ما تا حکمرانی خوب (که قطعا یکی از اصلیترین حقوق مردم است) فاصله قابل اعتنایی داریم.
حکمرانی طبق جدیدترین تعریف بانک جهانی، محقق نمیشود مگر با اتخاذ سیاستهای پیشبینی شده، آشکار و صریح دولت (که نشاندهنده شفافیت فعالیتهای دولت است)؛ بوروکراسی شفاف، پاسخگویی دستگاههای اجرایی در قبال فعالیتهای خود، مشارکت فعال مردم در امور اجتماعی و سیاسی و نیز برابری همه افراد در برابر قانون. بدیهی است که اگر حکمرانی در این مختصات بود، یک ساختمان ۱۰ طبقه را با آن همه تخلف و با وجود آن همه هشدار نمیساختند که کار به اینجا برسد. بر این اساس خوب است که تعارف را کنار گذاشته و به جای اشاره به یکی از ضعفهای موجود اعم از کارآمدی و تعارضات در رویکردها و امثال آن، فقدان حکمرانی مطلوب را مشکل اصلی کشور اعلام کنیم و برای رفع این نقیصه نیز بکوشیم. روزنامه جهان صنعت