سود اجاره دادن خانه به مجردها
تا همین یک دهه پیش اجاره خانه به افراد مجرد با چالشهایی همراه بود و هرکسی حاضر نمیشد خانهاش را به فرد مجرد اجاره دهد اما این روزها کمتر صاحبخانهای پیدا میشود که ملاکش متأهل یا مجرد بودن مستأجر باشد. برای برخی تنها منفعت مادی مهم است و بس! کافی است سری به سایتهایی مثل دیوار، شیپور و ... بزنید تا با انبوهی از آگهیهای خانه مجردی مواجه شوید.
یکی از مشاوران املاک منطقه 12 تهران در این باره میگوید: «متقاضی خانه مجردی این روزها زیاد شده البته در بعضی مناطق تهران مثل مناطق پایینشهر یا مناطقی که بافت مذهبی دارند این مسئله کمتر به چشم میخورد اما صاحبخانهها دیگر مثل قبل برای اجاره خانه به مجردها سختگیری نمیکنند و گاهی حتی ترجیح میدهند همان اجارهای که قرار است از یک خانواده با جمعیت 3-4 نفره بگیرند از یک نفر بگیرند تا منزلشان کمتر خسارت ببیند.»
مشکلات خانه مجردی قابلتصور نیست
آزادی و استقلالطلبی مهمترین چیزی است که جوانان را به سمت زندگی مجری سوق میدهد اما زندگی مجردی مشکلاتی دارد که مهناز دختر 43 ساله، درباره تجربه نه چندان خوشایندی از آن دارد: «من در یک خانواده پرجمعیت زندگی میکنم و تقریباً از سن ازدواجم گذشته است، به همین خاطر هم تصمیم گرفتم تنهایی زندگی کنم اما بعد از مدتی پشیمان شدم و دوباره به خانه پدری برگشتم. اوایلش خیلی خوب بود، هر وقت دلم میخواست غذا میخوردم، هر وقت میخواستم میخوابیدم، تذکر و غرغر اطرافیان در کار نبود ولی بعد از مدتی احساس تنهایی و پوچی کردم. بااینکه دوست و رفیقهای زیادی داشتم اما حقیقتاً هیچکس جای خانواده را نمیگیرد. همینکه احساس کنی یک نفر در خانه منتظرت است، میتواند به آدم انگیزه دهد اما زندگی مجردی من را برای ادامه زندگی کاملاً بیانگیزه کرده بود.»
او از دردسرهای زندگی مجردی میگوید:« در خانه مجردی هم باید زن باشی و هم مرد خانه و این واقعاً خستهکننده است. من در آن دوران که مجردی زندگی میکردم تمامکارها از خرید خانه، پرداخت شارژ، تعمیر پکیج، راه انداختن کولر، آشپزی و... با خودم بود. علاوه بر اینکه مسئولیتم چندین برابر شده بود، هزینه زندگیام هم خیلی زیاد شده بود تا جاییکه گاهی مجبور میشدم از خانوادهام پول قرض بگیرم.»
مهناز که زندگی مجردی را یک تجربه ناموفق در زندگیاش میداند، میگوید: «اگرچه زندگی مجردی برای من تجربه لذتبخشی نبود اما در عوض یاد گرفتم که حذف کردن آدمها از زندگی هنر نیست چون درنهایت چیزی جز تنهایی و افسردگی ندارد، هنر این است که آدمها بتوانند با عیب و حسنهای همدیگر کنار بیایند و در کنار خانواده بمانند و استقلالشان را حفظ کنند.»
تجرد گرایی حاصل سخت کردن ازدواج است
دکتر رضا شریفی یزدی آسیبشناس، روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه درباره معضل تجرد گرایی میگوید: «واقعیت امروز جامعه ایران و مطالعات نشان میدهد که یک بخش بسیار کوچک از جمعیت ایران گرایش به زندگی مجردی دارند درحالیکه بخش اعظم این افراد کسانی هستند که مجرد مجبورند؛ به این معنا که مجردهایی هستند که فشارهای محیطی و اقتصادی باعث شده تا اینها مجرد باقی بمانند. بههرحال درصد بالایی از متولدین دهه 60 مجرد مطلق هستند اما به این افراد اغلب نمیتوان تجردگرا گفت بلکه بیثباتی شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تجملگرایی، مهریههای بالا، دخالت خانوادهها و... باعث شده این افراد مجبور شوند مجرد بمانند اما یک تعداد کمی از افراد به سمت تجرد گرایی سوق پیدا میکنند.»
دکتر شریفی یزدی تجرد گرایی را انتخاب نادرستی می داند و می گوید: «مسلماً یک انسان سالم علاقه به ازدواج و تشکیل خانواده دارد و وقتی نمیتواند به علایقش دست پیدا کند دست به انتخابی مثل تجرد گرایی میزند اما تجرد گرایی درهرصورت انتخاب بسیار بد و آسیبزایی خواهد بود.»
دلیل اصلی پدید آمدن سبک زندگی مجردی
در دنیای مدرن این پدیده، یک پدیده کاملاً طبیعی است که افراد وقتی به یکدرجهای از شرایط روحی، روانی، فکری، جسمی و بهویژه اقتصادی میرسند تمایل به زندگی مستقل پیدا میکنند اما گاهی عوامل دیگری در تمایل به تجرد گرایی دخیل میشوند، مثلاً یک جوان 30 ساله که باید همچنان در کنار خانواده زندگی کند به دلایل مختلف تصمیم به زندگی مجردی میگیرد؛ دکتر شریفی یزدی در بررسی علل ایجاد این مسئله توضیح میدهد: «یکی از دلایل گرایش جوانان به تجرد گرایی این است که خانوادهها حریم خصوصی جوانان را به رسمیت نمیشناسند و در اموری مثل رفتوآمد، طرز لباس پوشیدن، نحوه پول خرج کردن و... آنها دخالت میکنند. دومین دلیل این است که گاهی با ازدواج فرزندان بزرگتر خانواده، بار مسئولیت پدر و مادر روی دوش فرزند مجرد میافتد و ازآنجاییکه برخی از جوانان نمیتوانند بپذیرند که تمام زندگیشان را وقف مراقبت از والدینشان کنند تصمیم به زندگی مجردی میگیرند. نکته دیگری که وجود دارد این است که گاهی شکاف بین نسلی و نوع نگرش والدین به زندگی باعث تجرد گرایی میشود. مثلاً برخی از والدین تلاش میکنند تا نوع نگرش و اعتقادات مذهبیشان را به فرزندشان تحمیل کنند و از فرزندشان انتظار دارند تا تمام فرایض را دقیق انجام دهند درحالیکه برخی از فرزندان بهشدتِ والدین پایبند نیستند و این مسئله محیط خانواده را پرتنش میکند و درنهایت میتواند منجر به تجردگرایی شود.»
پیامدهای سبک زندگی مجردی برای فرد و جامعه
این روانشناس اجتماعی با اشاره به پیامدهای منفی سبک زندگی مجردی ادامه می دهد: «افرادی که زندگی مجردی به آنها تحمیل میشود یا تجرد گرایی را پیشه میکنند، بیشتر در مظان انواع آسیبهای اجتماعی ازجمله اعتیاد، رفتارهای نامتعارف و خارج از ارزشهای و هنجارهای اجتماعی، خودکشی و...قرار میگیرند. به لحاظ فردی هم مطالعات نشان میدهد افرادی که بهتنهایی زندگی میکنند امکان آلوده شدن به انواع اختلالات روانی در آنها نسبت به کسانی که در یک بستر عاطفی زندگی میکنند، بالا میرود. به همین دلیل است که اغلب افراد بعد از گذشت مدتی از زندگی مجردی دنبال همخانه میگردند؛ گویی احساس نیاز به همراه داشتن و ارتباط با دیگران در این افراد خودش را بروز میدهد.»
این کارشناس مسائل اجتماعی خانواده را پایگاهی برای کاهش آسیب های فردی و اجتماعی می داند: «اصولاً خانواده در فرهنگ ما خودبهخود کاهنده بسیاری از آسیبهای روحی، روانی، فردی، جسمی و در طیف وسیعتر آسیبهای اجتماعی است. ازاینرو، هر چه جامعه ما زمینهای را فراهم کند تا از میزان تجرد کاسته شود و افراد تشکیل خانواده دهند برای فرد و جامعه حسن بیشتری دارد. یکی از محاسن کاسته شدن تجرد برای جامعه، فرزندآوری و جوانی جمعیت است.»
بهترین برخورد با جوانی که قصد زندگی مجردی دارد
زندگی مجردی همچنان در بین برخی از خانوادهها تابو است و این مسئله در طول سالهای اخیر به دلیل زیر سؤال بردن نهاد خانواده و مغایرت باارزشهای فرهنگی و اجتماعی چندان موردپذیرش عرف جامعه نیست. ازاینرو نحوه برخورد با جوانی که قصد جدا شدن از خانواده و زندگی مجردی را دارد، چالش بزرگی است که دکتر شریفی یزدی درباره آن میگوید: «به نظر من اگر فرزند به یک سن مناسبی رسیده و خانواده نمیتواند فرزندش را اقناع کند تا در کنار آنها زندگی کند باید برای انتخابش احترام قائل شود؛ یعنی فرض کنید یک جوان 31-32 سالهای که توان اقتصادی و شغلی مناسبی دارد و فعلاً به هر دلیلی میخواهد مستقل زندگی کند، خانوادهها نمیتوانند جلودار او شوند چون عملاً در بسیاری از موارد در توانشان نیست اما این مسئله به معنای رها کردن فرزند نیست. والدین چون نمیتوانند جلودار فرزند برای زندگی مجردی شوند بهتر است از فرزندشان حمایت کنند و با رفت و آمد روابطشان را حفظ کنند تا حداقل خیالشان راحت شود.»
برای زندگی مجردی به چند نکته توجه کنید
باوجود پیامدهایی که زندگی مجردی ممکن است برای فرد و خانوادهاش در پی داشته باشد، حال اگر کسی تصمیم به انجام این کار گرفت لازم است به چند نکته توجه کند تا کمتر دچار آسیب شود: «اولین نکته این است که فرد مطمئن شود که توانمندی این را دارد که ازلحاظ اقتصادی از پس زندگی خودش بربیایید تا بعداً با چالشهای دیگری برخورد نکند. دومین نکتهای که فرد باید در نظر داشته باشد این است که نباید با رفتوآمدهای نامتعارف خانه مجردیش را به پاتوق تبدیل کند و باید دقت کند تا دوستان ناباب را در این فضا راه ندهد. سومین نکته این است که حتیالامکان اگر تمایل به زندگی مجردی دارید حتماً با یک یا دو نفر از کسانی که به لحاظ روحی و روانی به شما نزدیکترند و افرادی سالم هستند، همخانه شوید تا چیزی شبیه به خانواده را بتوانید تجربه کنید زیرا تنها ماندن در بلندمدت میتواند برای فرد مشکلات عدیدهای مثل افسردگی و انواع اختلالات روحی و روانی را به دنبال داشته باشد.»
گامهای مؤثر در مقابله با تجرد گرایی
دکتر شریفی یزدی اولین گام برای مقابله با این معضل را رفع موانع اقتصادی می داند و می گوید: «در سطح ِکلان، حاکمیت باید بتواند این زمینه را فراهم کند تا جوانان بهراحتی بتوانند شغل مناسب و مسکن داشته باشند تا مسیر آنها به سمت ازدواج راه پیدا کند که این مسئله برای کل جامعه مطلوب است. همچنین میزان پولی که قرار است حاکمیت برای مقابله انتظامی، امنیتی و قضایی با مشکلات ناشی از تجرد گرایی هزینه کند، این هزینه را بهمنظور پیشگیری صرف جوانان کند تا آنها در آینده دچار مشکل نشوند. دومین کاری که دولتها باید انجام دهند بحث فرهنگسازی است. آموزشوپرورش بهعنوان یکنهاد حکومتی باید روی افراد کار کند و ارزش خانواده و ارتباط سالم را روشن سازد تا افراد با این ذهنیت رشد کنند تا بعداً گرایش بهتری به سمت ازدواج و تشکیل خانواده پیدا کنند.»
بازندگی مجردی مشکلات حل نخواهد شد
این آسیبشناس و روانشناس در پایان تأکید میکند: «فکر نکنید که بازندگی مجردی تمام آرزوها و مشکلات حل خواهد شد. میشود انسان در دل خانواده بماند و با خانواده زندگی کند ولی درعینحال به تفریحات سالم هم بپردازد. در رابطه با شکاف بین نسلی یا به عبارتی گسست میان نسلی که در خانوادهها ایجادشده، باید هم بزرگترها و هم جوانها زبان یکدیگر را بفهمند تا بهتر بتوانند باهم گفتگو کنند و ادبیات مشترک داشته باشند که این امر به جدایی فرزندان از خانواده نینجامد.»ایرنا