کد خبر: ۳۰۵۱۰۵
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ - ۰۴ خرداد ۱۴۰۱ - 2022May 25
ما در کشور با نسل جوان مواجهیم و گفته می‌شود 50تا 60درصد جمعیت کشور زیر 30سال هستند.

شفاآنلاین>سلامت> علم روانشناسی در ایران از حدود دو، سه دهه پیش با اقبال بیشتری مواجه شده است و از اواخر دهه  70 سازمان ملی جوانان مجوزهایی به افراد ذیصلاح برای فعالیت در این رشته داد و در نهایت هم حدود سال 82، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره شروع به‌کار کرد. با این همه اما مشکلات مردم همچنان سر جای خودش باقی مانده.

 ما در کشور با نسل جوان مواجهیم و گفته می‌شود 50تا 60درصد جمعیت کشور زیر 30سال هستند. جوان یعنی یک دنیا مسئله، آرزو، مشکل و  ... و حالا با توجه به مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که در جامعه حاکم است، موضوع دیگری مطرح می‌شود و آن هم فضای مجازی است. شرایطی ایجاد شده که افراد بدون داشتن سواد رسانه‌ای به برخی از گروه‌ها اعتماد می‌کنند، در کنار آن هم به‌دلیل سهل‌انگاری رسانه‌های کشور ازجمله صدا و سیما، این افراد در رسانه‌ها پررنگ‌تر می‌شوند و در نهایت مجموعه این اقدامات منجر شده تا به روانشناسی زرد دامن زده شود. نیروی جوان به هر حال غریزه جنسی داشته و نیاز به هویت‌یابی دارد، اگر نیازهای او به درستی رصد نشود، افرادی در فضای مجازی پیدا می‌شوند که او را منبع کاسبی‌شان قرار می‌دهند. حتی گاهی به ما گزارش داده می‌شود که از این افراد سوءاستفاده‌های جنسی می‌شود. تعدادی  از جوانان ما اشتغال ندارند، برخی دخل و خرجشان به هم نمی‌خورد، دلمردگی‌هایی دارند، عده‌ای ازدواج نکرده‌اند یا در ازدواجشان مشکل دارند، همه اینها سرفصل سخنرانی‌های این افراد است. ما شاهد هستیم برخی از روانشناسان زرد، از رشته‌های فنی به سمت رشته‌های روانشناسی آمده‌اند و مطالعاتی کرده‌اند اگر چه هرمطالعه‌ای منجر به درمانگری نمی‌شود. این افراد نیازسنجی می‌کنند، ضعف‌های موجود در جامعه را می‌شناسند و با تسلط بر مباحث دینی، فرهنگی و... کلام‌شان را به روز می‌کنند. این افراد نبض جامعه را خوب می‌شناسند، بدون اینکه راهکار علمی برای آن داشته باشند، برای راهیابی به برخی از رسانه‌ها هم از دین استفاده می‌کنند. این افراد چطور می‌توانند به آنتن‌های پربیننده صدا و سیما دسترسی پیدا کنند؟ صدا و سیما باید این افراد را رصد کند. برخی از آنها حتی به‌کار درمان هم ورود پیدا کرده و تعرفه‌های خیلی بالایی هم می‌گیرند. من شاهد بوده‌ام که یکی از این افراد که اتفاقا حضور پررنگی در صدا و سیما دارد، برای حضور در یکی از کارگاه‌ها بر سر قیمت‌ چانه‌زنی می‌کرد و رقم‌های بسیار بالایی اعلام می‌کرد.

اما چرا مجموعه این اتفاقات رخ می‌دهد؟ یکی از آنها نبود دستگاه‌های نظارتی کارآمد در رسانه‌ها و در سطح جامعه است. مثلا خود سازمان نظام روانشناسی و مشاوره که اقدام به انتشار این فهرست کرده و کار بسیار خوبی هم بوده، چقدر بودجه و امکانات برای پیگیری دارد؟ چطور می‌تواند یک یک این افراد را رصد کند؟ گام بعدی برخورد حقوقی با این افراد و اطلاع‌رسانی برای بالا بردن فرهنگ و سواد رسانه‌ای مردم است. این افراد به‌دلیل ناآگاهی مردم، تا این میزان می‌توانند فعالیت‌هایشان را در فضای مجازی گسترش دهند. مردم ما به راحتی اعتماد می‌کنند، حالا تصور کنید این فرد در صدا و سیما هم مطرح شود، دیگر به زحمت می‌توان اعتماد مردم را خدشه‌دار کرد. مجموعه این عوامل پیامی را به بخش علمی روانشناسی دارد و آن اینکه ما غفلت کرده‌ایم و حضور فعالی در فضای مجازی نداشته‌ایم. هر چند که تقصیری نداریم، پروتکل‌های اخلاقی حرفه‌ای این اجازه را به روانشناس نمی‌دهد که به این شکل در فضای مجازی فعالیت کند. ما شاهد هستیم که این افراد از زندگی شخصی خود عکس و ویدئو می‌گذارند، برنامه‌های زنده برگزار می‌کنند و... اینها مغایر با پروتکل‌های اخلاقی و حرفه‌ای است. با این حال می‌توان به شکل دیگری حضور پررنگی داشت.
دستگاه نظارتی و قوه قضاییه باید پروتکل‌هایی داشته باشد و از قوانین بازدارنده و حقوقی برای برخورد با این افراد استفاده کند. متأسفانه ما به تعداد محلات روانشناس زرد داریم. از سوی دیگر، باید نهادهای بالادستی، مثل وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، بهداشت، وزارت علوم، ارشاد، صدا و سیما و... نیازسنجی‌های لازم به‌خصوص برای قشر جوان را انجام دهند. ما شاهد هستیم که در برخی از برنامه‌های پرمخاطب تلویزیونی هم ریزش مخاطب اتفاق افتاده است، دلیل آن هم به روز نبودن است. درحالی‌که درفضای مجازی همه‌‌چیز به روز است و این افراد هم از همین وضعیت استفاده می‌کنند. اما باید آگاه بود که این توصیه‌ها و حرف‌ها مُسکن‌های موقت است و شاید در لحظه اثربخشی داشته باشد اما طولانی‌مدت نخواهد بود. به هر حال در آینده نه چندان دور شاهد صدمات این جریانات زرد خواهیم بود. البته نکته دیگر، ماجرای تعرفه‌های روانشناسی و مشاوره است که باعث شده 50درصد از مردم توانایی پرداخت تعرفه‌ها را نداشته باشند. این موضوع ناراحت‌کننده است. بیش از دو دهه است که ما در مجلس رفت‌وآمد می‌کنیم تا بتوانیم این تعرفه‌ها را تحت پوشش بیمه قرار دهیم. همه اینها در حالی است که نرخ آسیب‌های روانی در جامعه بالا رفته و به مرور زمان تبدیل به بیماری‌های مزمن می‌شود. اما درصورت درمان بالای 90درصد از این بیماری‌ها رفع می‌شود.ناصر قاسم‌زاده- دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان جامعه
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: