به نسبت سال گذشته ۱۱ درصد به نرخ تعرفه خدمات روانشناسی برای روانشناسان دارای مدرک دکترا اضافه شده و برای مقطع ارشد چیزی حدود 35 درصد اضافه شده است
شفاآنلاین>سلامت> هر ساله سازمان نظام روانشناسی کشور تعرفههای روانشناسان را به دولت پیشنهاد میدهد.
به گزارش شفاآنلاین: در سالجاری هم این سازمان پیشنهاد افزایش 40 درصدی را داشت تا برای مقطع ارشد و دکترا که سال گذشته تعرفهها به ترتیب مبلغ 130 هزار تومان و 187 هزار تومان برای 45 دقیقه مشاوره بود به ترتیب 182 هزار تومان و 261 هزار تومان باشد اما در نهایت تعرفهای که از سوی دولت اعلام شد، برای مقطع دکترا مبلغ 207 هزار تومان و مقطع کارشناسی ارشد 176 هزار تومان درنظر گرفته شد، این در حالی است که فاصله تعرفه دو مقطع کارشناسی ارشد و دکترا نیز بسیار به هم نزدیک شده است.
به نسبت سال گذشته ۱۱ درصد به نرخ تعرفه خدمات روانشناسی برای روانشناسان دارای مدرک دکترا اضافه شده و برای مقطع ارشد چیزی حدود 35 درصد اضافه شده است. ناگفته هم پیداست که با این افزایش تعرفه روی تیغی دولبه راه میرویم و همانقدر که برخی انتقادهای سازمان نظام روانشناسی به این تعرفه منطقی است اما مهمترین مسأله این است که پرداخت همین ارقام نیز برای خیلی از مردم راحت نیست آنهم در روزگاری که کرونا بسیاری از مردم را با مشکلات جدی روان شناختی رو به رو کرده و افرادی که تمایل و نیاز زیادی برای مراجعه به روانشناس دارند قدرت پرداخت همین تعرفهها را هم ندارند. رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور معتقد است که به نوعی این تعرفهها به معنی اعلام رسمی بسته شدن مطب روانشناسان و کلینیکهای روانشناسی یا سوق دادن روانشناسان به تخطی از تعرفه است. محمد حاتمی در این خصوص نامهای به رئیس جمهور ارسال کرده تا در تعرفه مقطع دکترا تجدید نظر شود و در آن نوشته است: شاهد این هستیم که در مقاطع مختلف با توجه به مشکلات اقتصادی و بر اساس تورم موجود مقدار معینی را برای افزایش حقوق کارمندان یا سایر صنوف در نظر میگیرند اما این افزایش برای یک دکتر روانشناس تنها ۱۱ درصد در نظر گرفته شده است که در عمل منجر به تعطیلی مطبهای روانشناسی میشود.
هر چند سازمان نظام روانشناسی نیز بهعنوان تنها مرجع رسمی صدور پروانه فعالیت برای روانشناسان در کشور این روزها درگیر مسائل درون صنفی است و اعتراضهای زیادی از سوی نهادهای رسمی و روانشناسان به عملکرد این سازمان از وجود رانت در آن تا تأخیر در صدور پروانه فعالیت و سلیقهای بودن مصاحبهها و... وجود دارد.
دکتر حسین براهیمی مقدم، روانشناس با اشاره به اینکه تعرفههای امسال معقول نیستند، میگوید: یک روانشناس و مشاور با توجه به بار سنگین روانی که بردوش دارد و همچنین صرف زمانی به مدت حداقل 45 دقیقه برای هر مراجع، تعداد اندکی مراجع را فقط میتواند ویزیت کند، این امر زندگی خود روانشناس و مشاور را نیز به لحاظ اقتصادی به مخاطره میاندازد، هزینههای متفاوتی از قبیل برق، آب، مالیات، اجاره کلینیک و مطب، خدمات و حقوقی که باید به پرسنل پرداخت شود، باعث میشود این تعرفهها کفاف ادامه کار را ندهد و سبب میشود بسیاری از همکاران بتدریج به فکر تعطیل کردن کلینیکها بیفتند، این اتفاق قطعاً امنیت و بهداشت روان شهروندان را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. از طرفی دیگر، ناعادلانه بودن تعرفهها به این دلیل است که وضعیت اقتصادی در محلهای مختلف شهرها از جمله پایتخت یکسان نیست، به طور مثال اجاره ملک در نقاط بالای شهر و پایین شهر یکسان نیست ولی میزان تعرفهها در هر منطقه یکسان در نظر گرفته میشود. البته درصد تجربه را تا حدی درنظر گرفتهاند و این اتفاق خوبی است، هرچند سابق بر این بین استادیار، دانشیار و استاد دانشگاه و همچنین بین شهرها و مراکز متفاوت استانها تفاوتها لحاظ میشدند و به نظرم منطقیتر بود.
این روانشناس به سوی دیگر ماجرای اعلام تعرفههای جدید روانشناسی تأکید داشته و اضافه میکند: با توجه به وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم، پرداخت همین رقم تعرفه هم ممکن است زیاد باشد و منجر به این شود که بگویند باید از سبدخانوار کاسته و مشاوره بگیریم. به حق از نظر معیشتی رفع نیاز سفره مردم مهم است، در نتیجه سلامت روان مردم هم با خطر مواجه میشود. این سیکل میتواند در بهداشت روان جامعه اثرات نامطلوب زیادی را بر جای گذارد. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این است که یک پزشک در تخصصهای مختلف، ممکن است در حد 10 دقیقه بیمار را ویزیت کند، در حالی که دکتر روانشناس حداقل باید 45 دقیقه زمان صرف کند. ماحصل این میشود که، در درجه اول مراجعه مردم در زمینههای مختلف به روانشناس، کاهش پیدا کند، بهعنوان نمونه مراجعه برای مشاورههای پیش از ازدواج از ضروریات است و اگر با غفلت مواجه شود، میتواند سبب افزایش ازدواجهای ناموفق و در نهایت افزایش نرخ طلاق شود، کما اینکه در سالهای اخیر هم ما شاهد این مسأله بودیم. افزایش مشکلات تحصیلی و ضعیف شدن جامعه علمی و بهداشت روانی در سطح جامعه نیز تأثیرات نامطلوبی را بهدنبال دارد.
ابراهیمی مقدم پیشنهاد میدهد: برخلاف خیلی از مشاغل که تمایلی به استفاده از بیمه ندارند، روانشناسان اصرار دارند که بیمهها روی کار آمده و با تقبل بخشی از هزینهها سبب شوند مردم راحتتر بتوانند از خدمات مشاورهای استفاده کنند و روانشناسان نیز به تعرفههایی که درباره آنها صحبت شد، دست پیدا کنند. متأسفانه هنوز در بین عدهای از افراد که برخی هم صاحب منصب هستند، این تفکر غلط وجود دارد که روانشناسی جزو کارهای شیک و لاکچری محسوب میشود. تا زمانی که این تفکر وجود داشته باشد، جامعه ما از جنبه سلامت روان بشدت ضرر خواهد کرد، کما اینکه در حال حاضر میبینیم آمار اختلالات روانشناسی و روانشناختی در کشور ما خصوصاً بعد از کرونا زیاد است. لذا حتماً باید به این مهم بیش از پیش توجه شود، افزایش ناچیزی هم که برای تعرفهها اتفاق افتاده، به هیچ عنوان برای هیچ کدام از طرفین یعنی روانشناسان و مراجعه کنندهها مطلوب نیست و منجر به این میشود که در آینده شاهد باشیم این رشته آنچنان که باید و شاید پا نگرفته و رشد مناسبی نداشته باشد.
راه حل برون رفت از مشکلات امروز کلینیکهای روانشناسی
دکترسعید بهزادی فرد روانشناس نیز با بیان اینکه باید به موضوع معاش و اقتصاد از چند منظر نگاه کرد، توضیح میدهد: از منظر معیشت در هر شغلی باید قبول کنیم که امنیت روانی باید وجود داشته باشد، نکته دیگری که این موضوع را مهم میکند این است که وقتی کسب و کاری خروجی قابل قبول، مطابق زحمتی که برایش کشیده شده نداشته باشد، فرد تشویق میشود مسیرهای دیگری را که سهلالوصولتر هستند، فشار روانی کمتری دارند و زمان کمتری برای رسیدن به هدف نیاز دارند و در نهایت هم خروجی کاملاً بهتری دارند انتخاب کند. در خیلی مشاغل نیازی نیست که فرد تحصیلات طولانی مدت داشته باشد یا سرمایه کلانی برای اجاره یا خرید ملک هزینه کند و در نهایت هم خروجی بهتری دارد.
او در ادامه میافزاید: اگر ارادهای برای اینکه سامانه و سیستم کمک به مردم با علم روانشناسی، وجود داشته باشد و یک فرد متخصص عالم و با مجوز بخواهد به مردم کمک کند، باید مورد حمایت هم قرار بگیرد، این یک طرف ماجراست، در سوی دیگر که اهمیت بالاتری دارد، فرد یا خانوادهای قرار دارد که باید هزینه کند و ممکن است درگیر آب و نان، اجاره خانه و لباس باشد و قابل درک است که هزینههای مربوط به روانشناسی بهصورت اتومات از سبد اقتصاد خانواده حذف میشود. همیشه معتقدم دولت بهصورت مؤثر، کارشناسانه و مفید به این مسأله ورود کند تا کارها حل شود، در غیر این صورت بر اساس قوانین فیزیک، مسأله به بینظمترین شکل ممکن پیش میرود و سبب میشود در آینده همه جامعه، هزینه آن را پرداخت کنند.
به گفته بهزادی فرد، اگر یک کودک یا نوجوان در سیستم خانواده درمانی، مشاوره دریافت کند، مسیر درست را پیدا کند و آدم شادی شود، در آینده با تعداد کمتری معتاد روبهرو خواهیم بود. وی میگوید: یکی از راهکارها میتواند موضوع بیمه باشد، کما اینکه در حال حاضر هم بسیاری از سازمانها، این دغدغه را دارند که برای کارکنان خود خدمات روانشناسی ارائه دهند، از جمله برگزاری کارگاهها، برگزاری دورهها در محل سازمان و درخواست از روانشناس برای حضور در سازمان در روزهای مشخص تا پرسنل بتوانند در یک اتاق امن مشاوره بگیرند، در نهایت هم سازمان به لحاظ مالی، هزینه مشاورهها را برعهده میگیرد یا اینکه بخش عمدهای از آن را میپردازد، اساس بر حمایت است و بیمه هم صنعتی حمایتی است، علاوهبر اینکه میتوان به صنعتی پول ساز به آن اشاره کرد، برای افراد نوعی امنیت و حمایت هم ایجاد میکند. همه جامعه باید متوجه این نکته باشند که چنانچه غذای روح وجود نداشته باشد و جامعه به سمت بیاخلاقی و کاهش سلامت روان پیش رود، روزی آثار و تبعات آن گریبان همه را خواهد گرفت.
پیشنهادهایی برای آینده
مراجعه به روانشناس ماننده مراجعه به یک پزشک متخصص نیست و یک رابطه درمانی نسبتاً طولانی و زمانبر برای درمانگر و مراجع است. در درمانهای کوتاهمدتتری که برای زودتر به نتیجه رسیدن فرایند درمانهای اختلالی ابداع شده نیز چیزی حدود 20 جلسه زمان نیاز است تا مشکلات رفع شود و معمولاً مراجعهکننده باید در مدت درمان هفتهای یکبار مراجعه کند. حتی اگر رقم 207 هزار تومان را برای این منظور در نظر بگیریم این به آن معناست که یک مراجعهکننده حداقل باید به مدت سه تا چهار ماه و هر ماه مبلغ حدود 800 هزار تومان را هزینه کند که این مبلغ برای بسیاری از خانوادهها امکانپذیر نیست. از سوی دیگر بهدلیل بالا رفتن هزینههای محل کلینیک و... حالا بسیاری از روانشناسان از نرخهای دستوری پیروی نمیکنند. ضمن اینکه بر اساس معیارهای استاندارد درمانگری هر درمانگر در طول روز بهصورت محدودی میتواند مراجعهکننده ببیند تا فرسایش شغلی ایجاد نشود. باز از سوی دیگر مسأله مهم این است که امروزه بسیاری از روانپزشکان خارج از تعرفه مربوط به روانشناسان فرایند روان درمانی را در مطبهای خود در کنار ویزیت دارو انجام میدهند که باعث شکاف دیگری در این موضوع میشود. در حال حاضر در برخی مطبها یا حتی کلینیکهای روانشناسی ممکن است مراجعه کننده با رقمهایی بالای 500 هزار تومان برای هر جلسه نیز مواجه شود! عدم وجود مراکز دولتی مؤثر در حوزه خدمات روانشناسی نیز مزید بر علت است تا مردم در زمینه دریافت خدمات روان شناختی با مانع مواجه باشند. همه اینها حکایت از این دارد که در کنار اعلام تعرفههای خدمات روانشناسی و مشاوره از سوی دولت نیاز است تا ساز و کارهای عمومیتر و سهل تری برای دسترسی به روانشناس در اختیار مردم باشد؛ خصوصاً آنکه روانشناس نماها این روزها در فضای مجازی و با ارائه خدمات آنلاین بدون هیچ نظارتی به کار خود مشغول هستند!
مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور نیز چندی پیش ضمن تأکید بر لزوم تحتپوشش بیمه قرار گرفتن خدمات مشاوره و روانشناسی، گفت: به نظر میرسد سیاستگذاران در برنامهریزی سیاستهای کلی تأمیناجتماعی باید نگاه جامعی به این موضوع داشته باشند.
بهزاد وحیدنیا با بیان اینکه براساس اعلام وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی در سال گذشته، حدود ۳۰درصد افراد جامعه بهنوعی اختلال روانی را تجربه کردهاند و این موضوع در افرادی که مبتلا به کرونا بوده یا تجربه کرونا را داشتهاند معادل ۴۰درصد بوده است، گفت: در دنیا برای دوران کرونا، پساکرونا و مشکلات و اختلالات روانی و بخصوص بحث استرس و اضطراب مطالعات جدی انجام شده است. سازمان بهزیستی نیز از ابتدای پاندمی کرونا سامانه خودارزیابی روانشناختی را فعال کرده و حسب مطالعاتی که در سال گذشته صورت پذیرفت، ۳۰درصد افراد استرس، اضطراب و افسردگی متوسط و شدید را تجربه میکنند. روزنامه ایران