حرکات کوچک و علائم غیرکلامی بزرگی وجود دارند که از ما سیگنالی را به دنیای پیرامون ارسال میکنند. برخی ارتباطات غیرکلامی به سهولت به چشم میآیند: برای مثال شما اخم میکنید یا لبخند میزنید، چون عصبانی یا خوشحال هستید. ارتباطات غیرکلامی دیگری هم هستند که به چشم نمیآیند، اما ناخودآگاه توسط مخاطبان ما درونی میشوند: لبخند زدن در حالی که باقی اجزای صورت بیحرکت باشد شما را نامطمئن جلوه میدهد.
برخی حرکات به تنهایی انجام میشود، مثلاً شما قبل از شروع صحبت فوراً موهایتان را مرتب میکنید. برخی دیگر به طور مرتب تکرار میشوند: شما حین صحبت مدام لباستان را به اصطلاح صاف و صوف میکنید.
به عنوان کسی که مدتی با منابع انسانی کار کردهام، به شما هشدار میدهم ارائهتان از پارکینگی که دوربینهایی در آن نصب شده و سالن بزرگی که در آن با حضور مسئول پذیرش منتظر جلسه نشستهاید آغاز میشود.
با توسعه شبکهسازی تجاری آنلاین، بدون این که بدانید چه کسی چه کسی را میشناسد، کل دنیا به یک صحنه تبدیل شده است. در ادامهی این مطلب ۱۲ سیگنال منفی رایج زبان بدن را معرفی میکنیم که ممکن است بدون این که از آنها باخبر باشید مسیر پیشرفت زندگیتان را مختل کنند.مالش یا لمس مکرر بینیعلت این مالش یا لمس فقط به آلرژی مربوط نمیشود، ممکن است علت تحریک شما به انجام این عمل، بالا رفتن فشار خون بنا به هر دلیلی باشد. بالا رفتن فشار خون سبب افزایش جریان خون در سطح پوست و گشاد شدن سلولها به ویژه سلول ماست میشود. این عمل از جلوهی تصویر و ارائهی شما کم میکند و ممکن است دیگران اعتمادشان را به شما از دست بدهند. این عمل که به نشانهای از دورغ گفتن شناخته میشود سبب میشود دیگران به سختی به شما یا پیامی که میدهید اعتماد کنند؛ بنابراین در صورت امکان دستتان را از صورتتان دور نگه دارید.لمس یا مرتب کردن موهامرتب کردن موها یا لمس آنها حتی برای یک بار میتواند این سیگنال را ارسال کند که شما مطمئن نیستید یا به عبارتی پیش از شروع آمادگی نداشتید. در تبلیغات تلویزیونی دست کشیدن به موها سیگنال دیگری ارسال میکند که حاکی از اعتماد به نفس است، اما موقعیتهای زیادی نداریم که در آنها این عمل سیگنال بد ارسال نکند. اگر موهای شما نیاز به مرتب شدن دارد حتماً این کار را در خلوت انجام دهید، ترجیحاً دور از کسانی که قرار است با آنها گفتگو یا مذاکره داشته باشید.گاز گرفتن لبداشتم به این فکر میکردم که به جای مورد سوم بنویسم «جویدن ناخن»، اما آنقدر منع این کار بدیهی است که آن را از فهرست حذف کردم. به هر حال، مردم بدون اینکه متوجه باشند لبهایشان را گاز میگیرند. من گاهی افرادِ پشتِ تریبون را حین گاز گرفتن لبهایشان دیدهام، هرچند این کار فقط یک ثانیه طول کشیده است. عدهی کمی از افراد لبهایشان را جلوی بقیه گاز میگیرند.شخصاً افراد را در خلوت ماشین خودشان پشت چراغ قرمز در حال گاز گرفتن لبهایشان دیدهام و میتوانم تصور کنم دربارهی کاری که انجام دادهاند یا قرار است انجام بدهند استرس دارند. اما این کار حتی جلوی همسالان نشانهای از عدماطمینان و نداشتن اعتماد به نفس است.پوشاندن دهاناین حرکت پشت میزهای کنفرانس حین جلسات یا در مصاحبهها دیده میشود. گاهی اوقات به نظر میرسد فردی که دهانش را پوشانده غرق فکر کردن است. در هر صورت، این حرکت وجهی شما را خدشهدار میکند، چون سیگنالی است که به دروغگویی یا فریبکاری مربوط میشود. اتفاقی که شاید زیاد بد نباشد، اما خوب هم نیست این است که شما نه تنها سیگنال تفکر را ارسال نمیکنید بلکه این حرکت نشانهی دیگری از فقدان اعتماد به نفس است.اگر این کاری است که هنگام نگرانی انجام میدهید و از طرفی در موقعیتی هستید که میخواهید از دید دیگران مطمئن به نظر برسید با این حرکت معمایتان را پیچیدهتر میکنید. پس در موقعیتهای حساس و سرنوشتساز طوری رفتار نکنید که انگار نگران هستید.خاراندنخاراندن جزئی اشکالی ندارد، اما حتی اگر یک بار این کار را انجام دهید پیام عدم اطمینان را ارسال میکنید. دلیل خاراندن دست و گردن با دلیل لمس بینی یکی است. وقتی فشار خون بالا میرود سلولهای ماست میتوانند شروع به آزاد سازی هیستامین کنند و متعاقباً شما حس خارش پیدا میکنید. از آنجا که خود من هر از گاهی بعد از تجربهی موقعیتهای استرسزا کهیر میزنم میتوانم علت و معلول آن را تصدیق کنم. در مقابل افراد همرتبهی خود از خاراندن بدنتان اجتناب کنید، چون اگر در موقعیتی باشید که اعتماد به نفس و اطمینان اهمیت دارد با این عمل وجهتان را خدشهدار میکنید.مالش یا نگه داشتن نرمه گوشمن این حرکت را در جلسات یا حین مصاحبهای که توجه زیادی به آن نداشتم دیدهام، اما شگفتزده شدم از اینکه فهمیدم این حرکت یک زبان بدن منفی تلقی میشود. من تصور میکردم یک حرکت متفکرانه است مانند کسی که در حال فکر کردن عمیق به گزینههایش است.با وجود این، سیگنال منفی این حرکت نشان از کسی دارد که نگران است و در شرف فریبکاری است. در بدترین حالت، یک ژست خود-تسکینی در نظر گرفته میشود، حرکتی که محرک آن باز هم بالا رفتن فشار خون و آزاد شدن هیستامین است.نیشگون گرفتن از بینینیشگون گرفتن از بینی هم به اندازهی مالش بینی سیگنال منفی ارسال میکند. من این حرکت را یک بار از سوی شخصی که با او مصاحبه داشتم و بار دیگر از سوی معلمی که در حال سخنرانی بود دیدم. زیاد به آن فکر نکرده بودم، اما این حرکت از میزان اعتماد به نفس شما میکاهد.در بدترین حالت اگر یک بار انجام شود نشانه این است که شما اشتباه کردهاید و امتیازاتی را از دست دادهاید. شاید توانسته باشید با وقار به یک مقام ارشد نزدیک شوید، اما با این حرکت بدانید در یک لحظه دچار اشتباه و لغزش شدهاید.پا روی پا انداختنبیشتر مردم این نکته را میدانند که پا روی پا یا دست روی دست گذاشتن یک ژست دفاعی و تمامکننده است. در جلسات آشنایی (رمانتیک) و کاری این زبان بدن منفی تلقی میشود. حتی اگر شما این کار را صرفاً برای راحتی خودتان انجام دهید، اما بارِ این زبان بدن منفی است. یک بار برای چند دقیقه روی صندلی نشسته بودم که این کار را انجام دادم و فقط در حال ارزیابی خودم و احساسم بودم. در موقعیتی که من بودم این حرکت صرفاً برای تسکین دادن به پاهایم بود.حین ارائه در حالی که ایستادهاید یا حین جلسات در حالی که نشستهاید انجام این حرکت آسان است. کسی که این حرکت شما را ببیند آن را نشانهای از اضطراب و عدم اطمینان شما یا پنهان کردن چیزی تلقی میکند. اگر میخواهید عدهای را ترغیب به سرمایهگذاری روی خودتان و ایدهتان کنید، شاید حین برگزاری آن جلسه بدون که بدانید یک گام عقب رفته باشید، پس بهتر است دستها، پاها و حتی قوزکهای پایتان را هم روی هم نگذارید.قفل کردن انگشتان در پشت سرمن این حرکت را به خصوص در مردان دیدهام حتی در قرار آشنایی یا کاری. در ظاهر این ژست کسی است که راحت و با اطینان لم داده، اما برداشتهای متفاوتی از آن میشود. این ژست که بیشتر مردانه است نشانهای از احتمالِ خیز یا حمله است. این ژست مرعوبکننده و دفاعی هم تعبیر میشود. پس صرف نظر از موقعیت، در هیچ جلسه یا مصاحبهای این ژست را به خودتان نگیرید مگراینکه در جمع دوستان خود باشید یا در خانهی خودتان. در مجموع این ژست نه تنها نشانهای از اعتماد به نفس نیست بلکه یک حالت دفاعی به حساب میآید.کندنفرقی نمیکند کندن ناخن باشد یا گوشهی کارپوشهتان، این حرکت نشانهای از اضطراب است. هنگام استرس، بدن شما شروع به ارسال سیگنال میکند تا شما کاری انجام دهید، هر کاری. به واکنش بدن شما واکنش ستیز یا گریز میگویند. در این شرایط نفس بکشید و آگاهانه آرام بگیرید. سعی کنید چیز خوشایندی را تصور کنید که با استرس مقابله میکند، سپس دوباره روی خودتان تمرکز کنید. اجازه ندهید استرس زیاد شما به ارائه شخصیتان آسیب بزند.وول خوردنوول خوردن چیزی بیش از حرکت عصبی روی صندلی است. هرگونه حرکت سریع نزدیک به حرکت بدن وول خوردن به حساب میآید. ما میتوانیم با لباسها، موها یا خودکاری که در دست داریم وول بخوریم، میتوانیم مشتهایمان را گره کرده یا باز کنیم و میتوانیم وزنمان را از یک پا روی پای دیگر بیندازیم. استرس بالا سبب ایجاد واکنش ستیز یا گریز میشود.در این وضعیت فقط باید به آرام شدن فکر کنیم. هرگونه وول خوردنی میتواند اعتماد دیگران به شما را زیر سوال ببرد. پس هنگامی که وارد محیطی میشوید که زبان بدن شما علاوه بر گفتههایتان زیر ذرهبین دیگران است پرش پاشنه و ور رفتن با لباستان را کنار بگذارید یا بهتر از آن، به کل این عادتها را ترک کنید، چون بدون شک در زندگی همیشه برای داشتن اعتماد به نفس و خونسردی دلیل دارید.خشک و بی حرکت ماندناین زبان بدن را آخر از همه قرار دادم، چون نقطهی مقابل باقی مواردی است که در بالا ذکر شد. این زبان بدن از آن نوعی است که مردم فکر نمیکنند خودشان هم آن را انجام میدهند، اما ما متوجه این رفتار در دیگران میشویم. گاهی اوقات، گمان میکنیم فقط ناشی از احساس تنش است و به همین دلیل به آن اعتنا نمیکنیم.این زبان بدن شبیه زمانی است که به یک بچه میگویید آرام و بیحرکت بنشیند آن وقت میبینید چطور دندانهایش را به هم فشار میدهد و عضلات صورتش را بطور اغراقآمیزی سفت میکند، حتی عضلات بازو، پاها و انگشتان پایش هم بیش از حد سفت میشوند.وقتی تلاش میکنیم مثل بچهها وول نزنیم، اشیاء دور و بر یا ناخنمان را نکنیم به اشتباه خشک رفتار میکنیم. وقتی سعی میکنیم ناراحتی یا اضطرابمان را به زور با خنده بپوشانیم، اجزای دیگر صورت ما خشک میشوند. این واکنش دقیقاً برعکس انتظاری است که از خودمان حین ارائهی شخصی داریم. وقتی خشکمان میزند شبیه خرگوش هشیار، اما ترسیده در مزرعهای میشویم که سایهی شاهینی از روی سرش گذشته است.تنها راهحل این است که با ریلکس کردن و احساس اعتماد به نفس واقعی و البته آمادگی، جلوی سفتشدگی ناخواسته بدنتان را در شرایط حساس بگیرید.نتیجهگیریما میتوانیم در موقعیتهای خاص به راحتی حرکات بزرگ و حتی حرکات کوچکتر را کنترل کنیم. ما در دوارن مدرسه بارها ارائه را تمرین کردهایم و زمانی که برای مصاحبهی شغلی اقدام میکنیم در این کار به اندازه کافی تسلط یافتهایم. اما هر قدر زمان بیشتری مجبور باشیم تعادلمان را حفظ کنیم، ضرورت اعتماد به نفس و مهارت واقعی ما بیشتر میشود.این طور به نظر میرسد که کنترل حرکات ظریفتتر مانند حرکات ماهیچههای صورت دشوارتر است و شبیه تغییر رنگ پوست و دمای صورت است. هیچیک از ما نمیخواهیم کسی عرق کردن ما را ببیند. تنها راه مثبت نگه داشتن نشانههای کوچک زبان بدن، تقویت اعتماد به نفس و پیوند آن با روحمان است. ما باید به خودمان ایمان داشته باشیم و باور کنیم مخاطبان ما باید بهترین نسخه از خود ما و آنچه ارائه میکنیم ببینند.«تردید به بزرگترین دشمن تبدیل میشود، به ویژه اگر با تخیل فعال همراه شود.»حتی وقتی وجود خودتان را برای هرگونه نقصی جستجو میکنید، پروژهها و محصولات را برای ضعیفترین قسمتهایشان سه باره بررسی میکنید و وقتی همتایان و مخاطبان خود را برای ضد و نقیضترین مخالفتها یا پرسشهای انتقادیشان کندوکاو میکنید، در مقطعی ناچار میشوید «باور کردن» را انتخاب کنید. احمقانه نیست وارد اتاقی شوید که به موفقیت «خودتان» باور دارید، احمقانه اینست که قدم به اتاق بگذارید در حالی که هنوز تلاش میکنید خودتان را متقاعد کنید.