«خانم مراقب باشید. خیلی خوش آمدید» این جمله را که مخاطب برنامه زنده تلویزیونی «عصر جدید» میشنید، شاید حدس میزد که فردی نیازمند مراقبت در حال ورود به محل ضبط برنامه است
شفاآنلاین>سلامت> «خانم مراقب باشید. خیلی خوش آمدید» این جمله را که مخاطب برنامه زنده تلویزیونی «عصر جدید» میشنید، شاید حدس میزد که فردی نیازمند مراقبت در حال ورود به محل ضبط برنامه است
به گزارش شفاآنلاین: شامگاه ۲۷ اسفند ۱۴۰۰، درست زمانی که کمتر از ۴۸ ساعت تا لحظه تحویل سال باقیمانده بود، انتظار میرفت احسان علیخانی مجری و تهیهکننده این برنامه تلویزیونی، سوژهای احساسات برانگیز را برای جلب مخاطبان بیشتر رونمایی کند، اینچنین نیز شد، آنگونه که سخنان مطرح شده در این برنامه، بازتابی گسترده یافت و موجهایی از امید برای درمان نابینایان کشور ایجاد کرد.
تاثیرگذاری این بخش از برنامه به حدی بود که تعدادی از نابینایان همراه با خانوادههای خود به شیراز سفر کردند تا در مرکز درمانی که در برنامه تلویزیونی از آن یاد شده بود، بینایی خود را بازیابند غافل از اینکه چند روز بعد، این مرکز درمانی، خود استفاده از دانش سلول های درمانی در درمان "تارا" را رد کرد.
اینگونه شد که برنامه تلویزیونی پرمخاطب، میزگردی را با عنوان هشتگ عصر جدید با حضور فعالان نابینا و همچنین تماس تلفنی با
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نیز پزشک معالج "تارا" بانوی ۲۱ ساله اهل شیراز در میان گذاشت و به روشنگری پرداخت که واقعیت با روایتی که در برنامه زنده ۲۷ اسفندماه روی آنتن رفت، اندکی تفاوت دارد.
روایتی که بحث برانگیز شد
مادر "تارا" چنین بحث و معرفی فرزندش را آغاز کرد که در سه ، چهارماهگی فرزندش متوجه مشکل بینایی او شدند چرا که او با اشیاء برخورد میکرد. در نهایت در سن ۲۱ سالگی، و ۶ ماه قبل از حضور در برنامه تلویزیونی بینایی خود را به دست آورده است.
مادر تارا از جراحی چشمان فرزندش با کمک دانش سلولهای بنیادی در بیمارستان دکتر خدادوست شیراز سخن گفت و اینکه با توجه به گروه خونیاش، قادر به اهدای سلولهای بنیادی به فرزندش بوده است.
در ادامه برنامه، احساسات برانگیخته شد و هدایایی از طرف حامیان این برنامه به تارا و خانوادهاش اهدا شد.
موج امیدی که ایجاد شد
اینکه این بانوی جوان از شیراز آمده بود، جایی که قطب پزشکی جنوب کشور محسوب میشود، چیز جدیدی نبود و حتی نام دکتر خدادوست بر سر در بیمارستانی که این بانو در آن عمل شده بود، نیز شهره بود.
"خدادوست" (متولد ۱۳۴۶ شیراز- متوفی ۱۳۹۶ آمریکا) یکی از چشم پزشکان ایرانی معروف در عرصه بینالمللی بود که در چندین بیمارستان معروف آمریکا به عمل و پژوهش در مورد مشکلات قرنیه چشم می پرداخت. او اولین پیوند موفقیت آمیز قرنیه در سال ۱۳۴۶ در ایران را انجام داد و نامگذاری متد Khodadoust Line در پیوندهای قرنیه روی مکانیسم دفع پیوند به نام او نامگذاری شده است.
از این رو، توام شدن موضوع درمان یک نابینای مادرزاد در بیمارستان دکتر خدادوست با استفاده از دانش سلولهای بنیادی برای افراد غیرمتخصص و غیرمتبحر در حوزه پزشکی، نکته عجیبی به نظر نمیرسید.
این گونه شد که این ماجرای احساسات برانگیز، در ارتباطات فردی و شبکه های اجتماعی نقل شد تا آنجا که موج امیدی در میان نابینایان ایجاد شد که پیشرفت علمی، امکان درمان آنها را فراهم کرده است.
این گونه شد که در تعطیلات شلوغ نوروز ۱۴۰۱، عده ای از نابینایان و خانوادههای آنها چمدانهای سفر را به مقصد شیراز بستند تا قرن جدید را با بینایی و روشنایی چشم آغاز کنند.
ادعایی که رد شد
ادعای بازیابی بینایی یک فرد نابینا با بهرهگیری از دانش سلولهای بنیادین در بیمارستان دکتر خدادوست شیراز در بیانیهای از سوی رئیس این بیمارستان رد شد.
"مهران محمد خدادوست" رییس بیمارستان دکتر خدادوست شیراز با انتشار بیانیه ای تصریح کرد: این بیمارستان هیچ گونه عمل جراحی با استفاده از سلولهای بنیادین بر روی چشمان بیمار مذکور و یا هیچ بیمار دیگری انجام نداده و بدینوسیله مراتب ذکر شده به شدت تکذیب میشود.
در ادامه این بیانیه آمده است: بیماری بیمار حاضر شده در برنامه زنده تلویزیونی ۲۷ اسفندماه ۱۴۰۰، هیچ ارتباطی با موضوع اعلام شده در برنامه یاد شده نداشته و پرونده پزشکی این فرد به صورت شفاف موجود است.
علیخانی: مادر تارا نه دانشمند است نه پزشک
و اما به دنبال واکنش این بیمارستان و برخی افراد متخصص در این حوزه، احسان علیخانی مجری و تهیه کننده برنامه تلویزیونی در بخشی با عنوان هشتگ عصر جدید، به شفاف سازی در این باره پرداخت. علیخانی گفت: مادر "تارا" در برنامه ۲۷ اسفند جمله ای گفت که چشمان دخترش با مدل جراحی سلولهای بنیادی درمان شده است که این سخن، امید زیادی در میان جامعه نابینایان ایجاد کرد. شاید او در نحوه عمل و شیوه درمان، مسلط نبود. او نه استاد دانشگاه، نه دانشمند و نه متخصص است.
پزشک معالج: عمل انحراف چشم بود، نه سلول بنیادی
به دنبال این واکنشها، تهیه کننده و مجری برنامه "عصر جدید" در گفتوگویی با پزشک معالج این بیمار به شفاف سازی در این باره پرداخت. خانم دکتر کلانتری در این گفت و گو که در شبکه های اجتماعی بازنشر شد، تصریح کرد: اصلاً به هیچ عنوان سلول بنیادی در کار نبوده و عمل انحراف چشم بوده است.
این پزشک متخصص همچنین این نکته را لازم به یادآوری دانست که هیچ عملی در دنیا وجود ندارد که یک نابینای مطلق را به بینایی برساند؛ البته جراحیهایی وجود دارد به تقویت بینایی کمک کند و آن هم بستگی به بیمار و نوعِ بیماریاش دارد. خیلی از بیمارانِ کمبینا لرزشهایی در چشمانشان وجود دارد که در عملِ انحراف چشم و از بین رفتنِ آن لرزشها، رویِ دیدشان تأثیر میگذارد، همانطور که برای "تارا" این اتفاق افتاد.
وی یادآور شد: این مُدل جراحی در سراسر کشور وجود دارد و اتفاقِ خارقالعادهای نیفتاده که تنها از پسِ بیمارستان خدادوست شیراز برآید.
پیوند سلولهای بنیادی در شبکیه در هیچ جای جهان موفق نبوده است
بهرام عین اللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که فوق تخصص قرنیه نیز هست، نیز در تماس تلفنی با این برنامه ، ابتدا به پیشرفتهای جامعه پزشکی ایران اشاره کرد و گفت: چشم پزشکی ایران معادل کشورهای پیشرفته انجام می شود و این نوید را به مردم عزیز می دهم که هر کاری در کشورهای پیشرفته انجام می شود، در کشور ما هم انجام می شود.
وی با اشاره به حواشی ایجاد شده درباره اظهارات میهمان برنامه عصر جدید گفت: حتما دید میهمان برنامه با عمل جراحی انحراف چشم بهتر شده است؛ اینکه بیمار اصلا دید نداشته و یا دید داشته، اینجا سوء تفاهم ایجاد شده است.
وزیر بهداشت یادآور شد: پیوند سلولهای بنیادی در ایران از سال ۱۳۷۸ در رویان شروع شد و هم اینک در کشورمان پیوند سلولهای بنیادی قرنیه به ویژه در رابطه با جانبازان شیمیایی عزیز انجام میشود که بسیار موفقیتآمیز بوده است؛ اما در خصوص پیوند سلولهای بنیادی در شبکیه در هیچ مکان دنیا این موفقیت را نداشته اند.
در اینجا بود که مجری برنامه تلویزیونی باری دیگر، اظهارات مطرح شده در برنامه ۲۷ اسفندماه خود را اصلاح کرد که میهمان برنامه نابینا نبوده بلکه کم بینای شدید بوده است.
معلم "تارا": او کم بینا بود نه نابینا
عبدالله کمالی سروستانی مددکار مدرسه نابینایان شوریده شیرازی است، جایی که "تارا" در آن درس خوانده است.
او یکشنبه گفت: "تارا" دانش آموز خود من بود؛ او دختر خوبی است و همچنین خانواده خوبی دارد؛ البته چند سالی است او را ندیده ام.
معلم "تارا" گفت: تارا کم بینا بود؛ او نابینای مطلق نبود و نیاز نداشت که دست وی را بگیرید و به جایی ببرید.
رئیس انجمن نابینایان شیراز با بیان این که از دیدن دوباره تارا آن هم در برنامه زنده تلویزیونی خوشحال شدم، گفت: با این وجود، حضور یک شرکت کننده در برنامه تلویزیونی و طرح مطالب در آن باید بر اساس شاخصهایی باشد که پزشک و یا فرد متخصص آنها را تایید کرده باشد.
کمالی سروستانی گفت: در این مورد، احتمالا صداوسیما اعتماد کرده به سازمان بهزیستی و این سازمان نیز از واحد استانی خود استعلام کرده است اما با این وجود، ادعای مطرح شده در این برنامه سبب شد که احساسات نابینایان در کشور جریحه دار شود.
عضو هیات مدیره شبکه ملی نابینایان کشور گفت: مقصر اصلی ماجرا را کسانی می دانم که بدون تحقیق، حضور میهمان این برنامه زنده تلویزیونی را تدارک دیدند.
رئیس انجمن نابینایان شیراز اظهار داشت: زمانی که موضوع را با برخی مسئولان بهزیستی در میان میگذاریم، با واکنش سردی روبرو میشویم؛ آنها می گویند که یک نفر رفته در برنامه تلویزیونی و خوب است اگر امتیازی بتواند برای خود در ادامه مسیر زندگی بگیرد اما به هزینهای که باید بابت این حضور در پخش زنده پرداخته شود، توجه نکردند.
اعتماد مخاطب، سرمایه رسانه
از برنامه «ماه عسل» که احسان علیخانی در شبهای رمضان با آن در دل شمار زیادی از مخاطبان تلویزیونی نشست تا برنامه «عصر جدید» کار جدید این مجری و تهیه کننده، همگی در زمره کارهای پرمخاطب سیما محسوب میشوند.
شجاعت علیخانی در طرح دوباره موضوع و پخش نشستی تخصصی درباره ادعای مطرح شده، در واقع، اذعان علیخانی به این موضوع را نشان داد که رسانه بدون اعتماد مخاطب دچار افول و آسیب میشود.
با این وجود، این تلاش برای ترمیم اعتماد افکار عمومی و اصلاح روایت صورت گرفته از دختری کم بینا، نمیتواند ترمیم کننده احساسات جریحه دار شده نابینایان و خانوادههای آنها شود. شاید "علیخانی" در برنامههای آتی خود، دین خود به این جامعه گرامی و پرافتخار را باید بیشتر ادا کند.
از دیگر سو، برنامه زنده هرچند به صورت لحظه ای در قاب تلویزیون مخاطبان مینشیند اما به طور قطع، تحقیق لازم درباره شرکت کنندگان و صحت ادعا و سخن آنها باید صورت گیرد و این مقدمه، هر برنامه تلویزیونی و حتی کار رسانهای است که علاوه بر ماجراجویی و احساسات برانگیز بودن، اصل صحت پیام و راستی آزمایی آن را باید در نظر بگیرد. اعتمادسازی چه دشوار و فروریختن اعتماد چه آسان.