همزمان با استقرار طالبان در افغانستان تعداد بسیار زیادی از مردم این کشور با مجوز یا به صورت قاچاق به ایران مهاجرت کرده و میکنند
شفاآنلاین>سلامت> همزمان با استقرار طالبان در افغانستان تعداد بسیار زیادی از مردم این کشور با مجوز یا به صورت قاچاق به ایران مهاجرت کرده و میکنند. البته یکی از پرسابقهترین جریانهای مهاجرتی از نوع مهاجرتهای غیرمتعارف مربوط به مهاجران افغانستانی است؛ به طوری که حدود چهار دهه گذشته، تقریبا یکسوم جمعیت افغانستان به مهاجر و پناهنده در کشورهای مختلف تبدیل شدهاند.
به گزارش شفاآنلاین: مهاجران افغانستانی در بیش از ۷۰ کشور جهان حضور دارند و به همین خاطر یکی از بزرگترین شبکههای فراملیتی مهاجران را تشکیل دادهاند. مقصد اکثریت مهاجران افغانستانی هم دو کشور همسایه یعنی ایران و پاکستان بوده که البته الگوهای متفاوتی در مهاجرت آنها به این دو کشور وجود داشته است. پشتونها و اهل تسنن بیشتر به سمت پاکستان و هزارهها و اهل تشیع بیشتر به سمت ایران پناهنده شدهاند.
رویه و الگوی جریانهای مهاجرتی افغانستانیها در برهههای زمانی مختلف، متفاوت بوده است. بیشتر جریان مهاجرتی افغانستانیها به ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مهاجرتهای اقتصادی بوده است، ولی بعد از تجاوز شوروی به خاک افغانستان و بهدنبال آن جنگهای داخلی در این کشور باعث شد جریان مهاجرتهای غیرمتعارف و پناهندگی به سمت ایران اتفاق بیفتد.
در سال ۱۳۷۰ حدود ۳ میلیون پناهنده افغانستانی در ایران داشتیم که عمدتا غیرمتعارف بوده است. بعد از سال۱۳۸۰ الگوی مهاجرت متفاوت شد و در کنار مهاجرت افراد بدون مدرک از طریق شبکههای قاچاق، بیشتر مهاجران اقتصادی و تحصیلی از افغانستان را به ایران داشتیم. در سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵) که موج مهاجرتی به اروپا شکل گرفت، انتظار میرفت آوارگان و پناهندگان سوری در این موج برجسته باشند، اما بعد از پناهندگان سوری، دومین گروهی که به شکل غیرمتعارف وارد ترکیه و بعد یونان و اروپا شدند، افغانستانیها بودند. در موجهای مهاجرتی قبلی افغانستان، بهطور خالص حدود ۶ میلیون افغانستانی مهاجرت کرده و بازنگشتهاند. با این حال افزایش نابههنگام افغانستانیها به ایران نگرانیهایی از بابت امنیتی اجتماعی نیز به بار آورده است. زیرا این پناهندگان فاقد اوراق هویتی هستند و همین امر منجر به بروز جنایات از سوی آنها میشود.
در همین رابطه دکتر علی نجفیتوانا، استاد حقوق جزا و جرمشناسی و وکیل دادگستری گفت: پدیده مهاجرت اتباع یک کشور به کشوری دیگر قدمت تاریخی دارد. البته طی سالهای گذشته افراد دارای تخصصهای مختلف را الزاما از کشوری به کشور دیگر منتقل میکردند. بنابراین موضوع جابهجایی و مهاجرت افراد از یک منطقه به کشور دیگر عادی بود. اما برخی مهاجرتها به صورت منطقهای به دلیل سیاست دولتها شکل گرفت که این حالت در بحث مهاجرت افغانها به دلیل تغییر حکومت وجود داشت. این نوع مهاجرت در افغانستان نزدیک به ۵۰ سال پیش به صورت مرتب وجود داشته و دارد. اما مهاجرت افغانستانیها بعد از حاکمیت طالبان به کشورهای دیگر علیالخصوص ایران بحثهایی به وجود آورده است. زیرا با نمایش برخی از جنایات این اتباع واکنشهای زیادی در فضای مجازی به وجود آمده که البته تایید یا رد این تصاویر به عهده نیروی انتظامی است و افراد نباید از آن سوءاستفاده کنند. چرا که تطبیق مطالعات اجتماعی تا زمانی که اصالت آن اثبات نشود به نوعی گمانهزنیهای سیاسی است و پایه علمی ندارد.
بنابراین در چنین شرایطی آسیبشناسهای عملی باید موضوع رفتارهای خشونتآمیز اتباع افغان را بررسی و تحلیل کنند. وی افزود: مهاجرت افغانستانیها طی سالهای متوالی خانوادگی بوده است اما گاها به دلیل شرایط مالی ابتدا مردان خانواده مهاجرت میکردند و بعد خانواده را به ایران میآوردند. گاها نیز یکی از اعضای خانواده مهاجرت کرده و درآمد حاصله را برای خانواده ارسال میکند. اما اخیرا موج افزایشی مهاجرت افغانستانیها از لحاظ کمی و آماری باعث گمانهزنیهایی شده است. برخی افراد بر این عقیدهاند که مهاجران افغانستانی مجرد شاید به دلایل سیاسی و یا امنیتی به ایران مهاجرت کردهاند تا اقدامات سیاسی در کشور انجام دهند. اما نباید مشکلات عمده این پناهندهها را که منجر به مهاجرت آنها شده از جمله فقر، تورم و حکومت طالبان را فراموش کرد. برخی نیز معتقدند که با حضور افغانستانیها در ایران ورود و تولید مواد مخدر نیز افزایش پیدا میکند. بنابراین در شرایط فعلی بار سنگینی متوجه نظام اداری کشور است. این وکیل دادگستری با اشاره به تصرف موقعیتهای شغل توسط افغانستانیها بیان کرد: در حال حاضر حداقل بیش از دوسوم افراد تحصیلکرده در ایران بیکار هستند، همچنین رقم بیکاری سرسامآور است. فقر کمرشکن شده و تورم برای مردم غیر قابل تحمل است. در چنین وضعیتی وجود مهاجران افغانستانی که با کمترین حقوق و امکانات کار میکنند مانع فعالیت و اشتغال نیروی کار داخلی است. استاد حقوق جزا و جرمشناسی اظهار کرد: از لحاظ جرمشناسی و علوم جنایی نیز با توجه به اینکه اوراق هویتی این افراد با مستندات واقعی مطابقت ندارد، استعداد ارتکاب جرم در آنها بیشتر است. این در حالی است که کنترل آنها برای ماموران نیروی انتظامی نیز بسیار سخت شده است. به همین دلیل ارتکاب جرم در بین اتباع افغانستانی رو به فزونی است.او ادامه داد: نکته قابل توجه دیگر این است که اسکان جغرافیایی آنها براساس منطق و برنامهریزی مناسب نیست. این توزیع با توجه به سازماندهندگان مهاجرت غیرقانونی انجام میشود. به همین دلیل نیمی از آنها در کلانشهرها و مابقی به حاشیه شهرهای بزرگ انتقال پیدا میکنند. از این رو تعداد زیادی از این افراد تعادل قومی منطقه را بر هم میزنند و وارد درگیریهای قومی میشوند. البته طی دو ماه اخیر وزارت کشور با کمک سازمانهای دیگر درصدد شناسایی این افراد برای صدور اسناد هویتی هستند اما همین امر نیز باعث بروز چالشهای بیشتری نیز خواهد شد. در هر صورت برای ساماندهی این پناهندگان بهترین روش آسیبشناسی و مطالعه تبعات هجوم انسانی است.
افزایش مهاجرت خطرناک
دکـتر مجد ابهری آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی با اشاره به اینکه افزایش ورود مهاجران مجرد افغانستانی از نظر امنیتی برای شهروندان ایرانی خطرناک است گفت: ورود مهمانان یا پناهندگان کشورهای دیگر به کشور میزبان باید تحت نظارت سازمانهای انتظامی و امنیتی باشد، در کشور ما نیز چنین روندی طی میشود. سازمانهای یاد شده در امور این مهاجرین نظارت دارند. اما نکتهای که قابل توجه است روند افزایشی جنایات این مهمانان است. به نظر میرسد برخی از سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی عدهای از افراد تربیتشده مردم افغانستان را با برنامههای خاص به ایران اعزام میکنند تا در اقدامات بزهکارانهای همانند قتل، دزدی، فساد و تجاوز شرکت کنند. همین امر منجر به بدنامی دیگر مردم مظلوم افغانستان و آزار هموطنان میزبان شود.او ادامه داد: از طرفی بعد از حضور طالبان در افغانستان بسیاری از این افراد به صورت مجرد و بدون خانواده وارد ایران میشوند. به نظرم مسوولان سازمانها باید به این نکته توجه ویژه داشته باشند و علت آن را شناسایی کنند. با توجه به افزایش محمولههای سلاح گرم که در مرزها توسط سربازان گمنام کشف و ضبط میشود، همچنین افزایش مهاجرت افراد مجرد افغانستانی به ایران به نظر میرسد برنامهای توسط دشمنان نظام در دست طراحی و اجرا باشد.
بنابراین حضور افغانستانیهای مجرد در کشور برای شهروندان و کشور کمی نگرانکننده است. ابهری افزود: اکثریت افغانستانیها که به ایران وارد میشوند، فاقد اوراق هویتی بوده یا حداقل اینگونه اوراق را ارائه نمیدهند. بنابراین به نظرم اولین گام برای ساماندهی این افراد تشکیل پروندههای هویتی و رفتاری از زمان ورود آنها به ایران است. همچنین مسوولان باید اینگونه افراد را براساس شغل، سن، تخصص و وضعیت تاهل بین استانهای مختلف تقسیم کنند تا بار نظارت فقط برعهده نیروی انتظامی و سازمانهای امنیتی نباشد بلکه سایر سازمانها و وزارتخانهها نیز بر این افراد نظارت کنند و گزارش عملکرد رفتاری آنها را به سازمانهای امنیتی ارائه دهند، زیرا اینگونه سازمانها دارای تنوع وظایف و تراکم فشار کاری هستند که موضوع افغانستانیها نیز باری بر دوش آنها شده است. بنابراین ورود سازمانها و ارگانهای دیگر به این مقوله و کمک به سازمانهای انتظامی و امنیتی گام اصلی و مهم در این زمینه است.این آسیبشناس در خصوص حضور افغانستانیها و ایجاد محدودیت فرصتهای شغلی کارگری برای شهروندان ایرانی اظهار کرد: هموطنان ما در بسیاری از شغلهایی که افغانستانیها انجام میدهند، تمایلی به انجام آن ندارند. اینگونه مشاغل بیشتر مسوولیتهای درجه ۴ و ۵ در گاوداریها، باغها و بخش کشاورزی است البته برخی از آنها تخصصهای قابل توجهی نیز دارند که در رشتههای تخصصی خود مشغول به فعالیت میشوند. اما در هر صورت سازمانهای آموزش فنی و حرفهای باید بر یافتن مشاغل مربوطه و آموزش لازم به اینگونه افراد نظارت کرده و ضمن تشکیل پرونده اشتغال برای آنها اجازه ندهند که در شهرهای مورد نظر خودشان مستقر و متمرکز شوند، چرا که در حال حاضر در استان خراسان، مازندران، گلستان و بخشی دیگر از شهرهای ایران جمعیت و حضور اینگونه مهاجرین به مرز هشدار رسیده است. قطعا سازمانهای امنیتی و انتظامی در این زمینه اطلاعات لازم و کافی را داشته و مشغول برنامهریزی نیز هستند.
خشونت افغانستانی بازتاب رفتار جامعه است
اما دکتر امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس افزایش رفتار خشونتبار اتباع افغانستانی را بازتاب رفتار جامعه ایرانی دانست و گفت: براساس گزارشها روزانه تعداد بسیاری از اتباع افغانستانی به ایران مهاجرت میکنند. تعدادی از آنها با مجوز برای تردد مدت کوتاهی وارد میشوند تا به کشور دیگری مهاجرت کنند. بنابراین ایران به نوعی معبر گذر افغانستانیها شده است. اما تعداد زیادی از افغانستانیها به صورت قاچاق وارد خاک کشور میشوند که هیچ کنترلی بر آنها وجود ندارد. مسلما حضور این افراد در جامعه احساس ناامنی ایجاد میکند. چه بسا تعدادی از آنها به دلیل رفتار بد جامعه با آنها، سعی در بروز خشونت دارند. منتهی این روزها خشونت در جامعه بسیار زیاد شده است و نمیتوان تمام آن را به گردن افغانستانیها انداخت. در حال حاضر شهروندان ایرانی برای سرقت یک گوشی همراه دست به جنایت نیز میزنند.
وی افزود: بخشی از جرم و جنایات نیز توسط افغانستانیها صورت میگیرد. اما به نظرم اگر مسوولان برای این پناهندهها شرایط ویژهای در نظر بگیرند شاید آنها برای لقمهای نان دست به جنایت نزنند، زیرا وضعیت پناهندههای افغانستانی از لحاظ روانی، فرهنگی، اجتماعی و مالی بسیار اسفبار است. قاعدتا افرادی که به دلیل حضور طالبان خانه و زندگی خود را رها کرده و به ایران پناه گرفتهاند از لحاظ روانی دچار سردرگمی هستند و طبیعتا این افراد دست به خشونت نیز میزنند. چه بسا گاها پناهندهها وقتی وارد جوامع دیگری میشوند، خشونت را به شکل انتقامگیری انجام میدهند. به هر حال کنترل خشونت و جنایت بحث اساسی و مهمی است که نیروی انتظامی باید در این خصوص نظارت کند. متولیان این امر باید پناهندههای افغانستانی که مستعد خشونت هستند را تحت درمان روانشناسی قرار دهند.
این جامعهشناس اظهار کرد: متاسفانه امروزه از لحاظ حقوق بشری نمیتوان پناهندگان را از کشور اخراج کرد. حتی نمیتوان مرزها را روی آنها بست. چه بسا تعداد قابلتوجهی به صورت قاچاقی وارد کشور میشوند. بنابراین قدم اول برای جلوگیری از بروز جنایات آنها شناسایی پناهندههای افغانستانی مستعد به خشونت و درمان آنها است. از طرفی اگر این افراد توانمند شوند و به زندگی بازگردند طبیعتا کمتر به خشونت دست میزنند، چرا که رفتار خشونتآمیز پناهندههای افغانستانی مستعد بازتاب رفتار جامعه با آنها است، زیرا این پناهندهها در ایران از حداقلهای حق شهروندی برخوردارند، که همین امر منجر به انتقامجویی آنها از جامعه میشود.
او ادامه داد: وزارت کشور تنها درخصوص ساماندهی پناهندههای افغانستانی مسوولیت ندارد بلکه نیروی انتظامی و سازمان بهزیستی نیز باید مداخله کنند. مراقبت درمانی از افراد مستعد میتواند از بروز خشونت آنها جلوگیری کند. البته از سویی باید نگاه جامعه ایرانی نسبت به پناهندهها نیز تغییر کند. رفتار توهینآمیز برخی افراد نسبت به آنها حس انتقامجویی را در آنها افزایش میدهد. بهطور کلی ابتدای هر کاری اول باید رفتار با پناهندههای آسیبپذیر را آموزش ببینیم و بعد پناهندههای افغانستانی مستعد را شناسایی کنیم و برای درمان آنها پیشقدم شویم.روزنامه جهان صنعت