کد خبر: ۳۰۲۰۱۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۶ - ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ - 2022April 05
اختلال بدریخت انگاری با اختلالات دیگر مانند افسردگی و اضطراب اجتماعی ارتباط دارد که باعث پیامدهای فراوانی از جمله پایین آمدن کیفیت زندگی، حرمت خود، رفتارهای پرخطر منجر به خودکشی، اختلال در روابط اجتماعی، نداشتن شغل، ماندن در خانه، بستری شدن در بیمارستان، انجام عمل‌های زیبایی متعدد و... می‌شود

شفاآنلاین>سلامت> یکی از ابعاد سلامت، سلامت جسمانی است. اما با وجود نقش سلامت جسمانی در سلامت کلی فرد، بعضی افراد علیرغم طبیعی یا تقریبا طبیعی بودن ظاهر جسمانی، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند که سبب می‌شود ترس مفرط و نگران کننده‌ای از زشت‌بودن، غیر جذاب بودن و بدریخت بودن گزارش کنند، در واقع این ویژگی‌ها از ویژگی‌های اختلال بدریخت انگاری می‌باشد، انجمن روانپزشکی آمریکا، این اختلال را یک اختلال جدی میداند که با ناتواتی ذهنی درباره وضعیت سلامت و با یکسری نشانه‌های مربوط به نگرانی‌های خیالی درباره بدن مانند افکار مزاحم و مکرر در مورد درک، تغییر شکل و یا نقص در ظاهر فیزیکی مشخص می‌شود.

 از جمله ویژگی‌های افراد مبتلا به این اختلال، نگریستن مکرر به آینه، مقایسه خصیصه‌های ویژه با دیگران، پنهان‌سازی افراطی ظاهر مثلا آرایش کردن زیاد و غلیظ، دیت کاری پوست و... می‌باشد، این افراد معمولا در مورد بدن و ظاهر فیزیک بدن خود مانند صورت، بینی، گوش و... برداشت اشتباهی دارند و دائما نسبت به این قسمت‌ها دلمشغولی و نشخوار فکری دارند.

اختلال بدریخت انگاری با اختلالات دیگر مانند افسردگی و اضطراب اجتماعی ارتباط دارد که
باعث پیامدهای فراوانی از جمله پایین آمدن کیفیت زندگی، حرمت خود، رفتارهای پرخطر منجر به خودکشی، اختلال در روابط اجتماعی، نداشتن شغل، ماندن در خانه، بستری شدن در بیمارستان، انجام عمل‌های زیبایی متعدد و... می‌شود.

تصویر فرد از بدن از همان دوران کودکی شکل می گیرد و یکی از مهمترین عوامل موثر در دوران کودکی دلبستگی کودک و مادر است، از نظر جان بالبی، دلبستگی حالتی از یک رابطه ابتدایی همراه با امنیت است که نوزاد با مراقبین اصلی و بخصوص مادر برقرار میکند، این رابطه توام با امنیت دلبستگی ایمن نام دارد، هر اتفاقی که این دلبستگی را خدشه دار کند منجر به بوجود آمدن دلبستگی نا ایمن در کودک میشود، دلبستگی تحت تاثیر خانواده، همسالان و شایستگی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان است.

افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری و اختلال بدشکلی بدن معمولا روابط بین شخصی ضعیفی دارند، در حالی که دلبستگی ایمن با روابط مثبت مانند پایداری، رضایت و اعتماد همراه است، نتایج تحقیقات بیانگر این است که سبک‌های دلبستگی نا ایمن با کاهش رضایتمندی از تصویر بدنی و کاهش احساس اعتماد به نفس، ارتباط دارد.

در نوجوانی، به دلیل ارزشمند شدن جذابیت در میان جوانان و حساس شدن آن‌ها نسبت به انتقادها و تمسخرها، هرگونه واکنش منفی در مورد ظاهر به معنای‌عدم جذابیت برای او تلقی می شود، پس از این‌عدم جذابیت که موجب شرمساری فرد شده باعث می‌شود که فرد تمام نگاه‌ها و نظاره‌گری افراد را به صورت نگاه تحقیرآمیز برداشت کند.

درمان اختلال خود زشت انگاری
تنها راه حلی که مبتلایان به این اختلال انتخاب می‌کنند، جراحی یا درمان‌های پوستی و جسمی است. این افراد هرگز خود را بیمار نمی‌دانند بلکه جسم خود را ناقص می‌بینند بنابراین هرگز به مراکز مشاوره مراجعه نمی‌کنند تا تحت درمان قرار بگیرند. طبق نتایج تحقیقات، در درمان اختلال خود زشت پنداری، درمان‌های شناختی رفتاری به همراه مصرف داروهای افسردگی و ضد اضطراب موثر واقع شده‌اند. روان درمانی در درمان این اختلال ثابت کرده است که اختلال خودزشت‌پنداری یک اختلال قابل درمان است و بهتر است که از همان سنین پایین‌تریعنی هنگامی که هنوز فرد را کاملاً از خود بیزار نکرده و ریشه محکمی در فرد ندارد درمان شود. علت نامطلوب بودن راه جراحی فقط به این علت نیست که جراحی خسارات جبران ناپذیری دارد بلکه دلیل آن معطوف شدن اشتغال ذهنی فرد به عضو دیگر بدن است.

همچنین با توجه به اهمیت دلبستگی اولیه والدین و کودک، فرزندپروری مقتدرانه و ایجاد احساس امنیت می تواند هم در کودکی و هم در نوجوانی تا حدود زیادی از این اختلال پیشگیری کند.
از طرف دیگر استفاده بیش از اندازه از شبکه‌های مجازی هم در ایجاد این اختلال بی‌تاثیر نیست، در این شبکه ها، افرادی قرار دارند که به طور منظم ویدیو، عکس، استوری و کامنت‌هایی از خود منتشر می‌کنند. این رفتار نیز می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی و اضطراب باشد، چرا که حاکی از نیاز به دریافت تایید و تحسین دیگران است که از آن به تایید طلبی افراطی یاد می‌شود.

مطالعات نشان می‌دهند نرخ خودانگاره، رضایت از ظاهر و سبک زندگی در این افراد پایین‌تر است. به‌علاوه تحقیقات نشان می‌دهند تلاش بیش از حد برای ارائه نسخه‌های غیر واقعی از زندگی فشار روانی زیادی به فرد وارد می‌کند. از سوی دیگر اگر به اندازه کافی در دریافت تایید دیگران در قالب لایک و کامنت موفق عمل نکند، دچار احساس نفرت از خویشتن می‌شود. این افراد به دلیل نیاز به تایید بالا مستعد ابتلا به اختلال بدریخت انگاری هستند. بنابراین، لازم است والدین مسئولیت بیشتری را در قبال رفتارهای فرزند خود در شبکه‌های اجتماعی قبول کنند و آن‌ها را از تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر سلامت روان آگاه کنند.

بر فعالیت فرزندتان در شبکه‌های اجتماعی نظارت داشته باشید و آن را به زمان خاصی در روز محدود کنید.

نوتیفیکیشن پست‌های فرزندتان را فعال کنید تا اولین نفری باشید که پست او را می‌بینید. بدین ترتیب، جلوی احتمال دیده شدن یک استوری نامناسب توسط افرادی زیاد را می‌گیرید.
یک روز در هفته را روز بدون شبکه‌های اجتماعی اعلام کنید و همه به آن پایبند باشید.
به فرزندتان قضاوت صحیح در مورد زندگی و تصاویر دیگران در شبکه‌های اجتماعی را آموزش دهید. به او تاکید کنید که اکثر انسان‌ها تصویر اغراق شده و مثبتی را از خود به نمایش می‌گذارند.
فعالیت‌های بدنی و تفریحی غیرمجازی را تشویق کنید.

به او نحوه برخورد با مزاحمان مجازی را آموزش دهید.
محتوای مجاز و غیر مجاز (برای انتشار یا به اشتراک گذاری) را آموزش دهید. فاطمه رسولی/ روزنامه آفتاب یزد
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: