شفا آنلاين-1- در تابستان سال 1387، محمد باقر قالیباف، شهردار محترم تهران، کلیه معاونان و شهرداران تحت مدیریت خود را ملزم نمودند که با نظارت و راهنمایی معاونت اجتماعی -فرهنگی شهرداری تهران برای پروژهها و طرحها، پیوست اجتماعی تهیه کنند. چنین ابلاغیهای از منظر حرفهای و نیز استانداردهای جهانی قابل تقدیر بود.
به گزارش
شفا آنلاين،این ابلاغیه میتوانست و میتواند به تحقق مسئولیت اجتماعی سازمانی و بویژه
تبدیل شهرداری از یک سازمان خدماتی صرف به نهادی اجتماعی -که مورد تأکید
شهردار محترم نیز بود-کمک کند.
در طول حدود پنج سال گذشته، با تلاش و
همفکری مجموعهای از همکاران دانشگاهی و مدیران، تلاش کردیم تا علاوه بر
شهرداری تهران؛ ادبیات ارزیابی تأثیرات اجتماعی را در سایر شهرها و نیز
مجموعههای دولتی اشاعه دهیم تا بدین وسیله بتوان آثار اجتماعی هر نوع
تصمیمی را در فاز صفر پیشبینی کرده و در جهت کاهش آثار منفی و تقویت آثار
مثبت یا حتی اجرانشدن آن تصمیم گام برداشت.
2- مدتی قبل در جلسهای کارشناسی شرکت کرده بودم. موضوع جلسه ارائه
یافتههای پیوست اجتماعی مربوط به ساخت زورخانه در یکی از مناطق شهر تهران
بود. تحقیقات مختلف میدانی مشاور اجتماعی نشان میداد که ورزش باستانی-از
15 ورزش سؤال شده- جزو آخرین اولویت ورزشی ساکنان منطقه بوده و تنها دو
درصد از آنان به این ورزش تمایل نشان دادهاند. یکی از حضار در جلسه هم
اشاره کرد که هماکنون در همان منطقه زورخانهای موجود است و درآمد حاصل از
آن حتی حقوق مرشد زورخانه را نیز تأمین نمیکند.
در ضمن استدلال مشاور
اجتماعی آن بود که ساخت زورخانه موجب تقویت نابرابریهای جنسیتی خواهد شد
چرا که امکان ورود زنان به این عرصه مسدود است. پاسخ ارزیابی تأثیر اجتماعی
به این نوع مسائل آن است که اگر تصمیمگیران علاقه دارند که در مناطق
مختلف، زورخانه تأسیس شود نخست با فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی، آن را جزو
اولویتهای ورزشی شهروندان نمایند و البته با نظرسنجیهای مختلف نسبت به
این تغییر اولویتها مطمئن شوند و سپس به ساخت چنین امکاناتی مبادرت ورزند.
در غیر این صورت، ساخت زورخانه هدر دادن منابع ملت است.
3- اخیراً موضوع تفکیک جنسیتی در ادارات تابعه شهرداری تهران در رسانههای
واقعی و مجازی بازتاب گستردهای داشته است. این تصمیم فوراً به مجادلهای
سیاسی تبدیل شد و لذا سخن گفتن درباره آن را دشوار ساخت. منتها نگارنده این
سطور قصد دارد تا از موضع حرفهای و تخصصی خود؛ یعنی ارزیابی تأثیرات
اجتماعی به مسأله نگاه کند. شهردار محترم تهران میتوانست قبل از اعلان
تصمیم خود، از معاونت اجتماعی-فرهنگی شهرداری تهران درخواست کند تا برای
چنین تصمیمی نخست پیوست اجتماعی تهیه شود. قطعاً چنین مطالعهای میتوانست
ابعاد و جنبههای مختلف مسأله را برای ایشان پیشبینی کند. شاید هم همین
مطالعه به اعلان نکردن موضوع ختم میشد.
نکته دیگر نحوه بیان و تعابیر به کاربرده شده توسط ایشان برای توجیه اقدام
است. همانطور که نمیتوان بدون توجه به پیوست اجتماعی به ساخت زورخانه در
مناطق مختلف شهر تهران مبادرت کرد، صرفاً با تکیه بر «غیرت دینی» و مراجعه
نکردن به واقعیت اجتماعی و البته تهیه پیوست اجتماعی نیز نمیتوان در جهت
تفکیک جنسیتی اقدام کرد. انتظار میرفت شهردار محترم تهران در تمامی
تصمیمات اجتماعی و فرهنگی به ابلاغیه خود متعهد باشد و بدون ارزیابی
تأثیرات اجتماعی تصمیم نگیرد. نکته آخر آنکه شاید برای این تصمیم پیوست
اجتماعی تهیه شده باشد. اگر چنین است پیشنهاد میشود که یافتههای آن منتشر
شود. این جزئی از فرایند ارزیابی تأثیر اجتماعی است. البته اگر چنین
مطالعهای موجود بود چرا به یافتهها و نتایج آن مطالعه اشاره نشده است؟
ایران