آقای نجفی طبیعتاً هرگونه آموزشی سن و سال و شرایط خاصی را میطلبد. با این اوصاف چرا کتابهای درسی در آمریکا باید حاوی مسائل نژادپرستانه یا مسائل غیر اخلاقی باشد؟
در خصوص نژاد پرستی در امریکا قطعا شکی نیست و یک تبعیض نژادی، زبانی و حتی جنسیتی شدیدی در ایالات متحده از زمان تشکیل وجود داشته است. ایالات متحده امریکا زمانی تشکیل شد که با کلماتی همچون برده داری و قتل عام سرخ پوستان عجین بود پس بخش لاینفکی از جامعه و نظامات اجتماعی امریکا با مسئله نژاد پرستی مرتبط است. اینکه چرا در کتب درسی این نژاد پرستی را تشویق می کنند و به نوعی این مسئله در مسائل فرهنگی و آموزشی ایالات متحده نهادینه شده به دیل این است که اکثریت قریب به اتفاق سیاه پوستان یا امریکایی های افریقایی تبار یا سرخ پوستان و جمعیت های امریکای لاتین و همچنین افرادی که از سایر نقاط دنیا از شرق آسیا یا شبه قاره هند به امریکا مهاجرت کرده اند اکثرا از طبقات فقیر محسوب می شوند بنابراین برای مدیریت اینها همواره حکومت امریکا باید یک تبعیضهایی را در نظر بگیرد تا در مواقع لازم بتواند آنها را سرکوب کند. بنابراین اصل قضیه مربوط به اقلیت بسیار کوچک فوق ثروتمند و سرمایه دار است و اکثریت قریب به اتفاق سکنه ایالات متحده چه کسانی که مهاجر و چه کسانی که چند نسل در امریکا زندگی کرده اند چه تابعیت و چه آنهایی که اقامت دارند چه موقت و چه دائم همواره باید سرکوب شوند تا اقلیت فوق ثروتمند یا ابر سرمایه دار منافعشان تضمین شده باشد. یعنی این رنگین پوستان ، فقرا و اشخاص درجه دوم و سوم باید در جامعه امریکا باشند اما به عنوان بردگان نوینی در خدمت طبقه ثروتمند.
ظاهرا خانوادهها و والدین آمریکایی نسبت به این مسائل اعتراض داشتهاند و خواستار حذف کتابهایی با عناوین و موضوعات نژادپرستانه و یا غیر اخلاقی شدهاند و حتی رسانههایی مانند بی بی سی هم به این مسئله پرداختهاند. تحلیل شما از این ماجرا چیست؟
اعتراض خانوادهها و رسانه تفرقهافکن بی بی سی در همه موارد تلاش میکند به صورت هدفمند ذهن مخاطب را تسخیر و مطالب غیر واقعی را در ذهن مخاطب منعکس و ذهن آنان را با این مطالب تسخیر کند. اینجا هم تلاش شده تا نشان داده شود در امریکا آزادی بیان وجود دارد و خانواده ها از این حق استفاده میکنند و به محتوای نژاد پرستانه برخی کتب درسی اعتراض میکنند. اما واقعیت این است که در آمریکا آزادی بیان وجود ندارد چرا که بررسی محتوای نژادپرستانه بر اساس بررسی نظرات اکثریت جامعه انجام نشده است. اعتراضات این چنینی به محتوای کتب، نظام طبقاتی و تبعیض نژادی در ایالات متحده آمریکا بوده همیشه بوده اما هیچ گاه به این اعتراضات توجهی نشده چه رئیس جمهور و مقامات بالای آمریکایی سیاه پوست یا هیسپانیک باشد یا نباشد و مهم نیست که آنها چه مقاماتی را بدست میآورند. در ایالات متحده یک مفهومی تحت عنوان سفید پوست فکر کردن وجود دارد و مهم نیست فرد سفید پوست باشد یا خیر و نژادش چه باشد. این سفید پوست فکر کردن بدین معناست که نظام کاپیتالیستی نئولیبرال آمریکا در ذهن آن شخص پذیرفته شده باشد یا معترض و منتقد آن باشد که بر اساس آن یک اقلیت ثروتمندی مالک همه چیز هستند و اکثریت فقرا باید در خدمت اغنیا باشند. این ماحصل نئولیبرالیسم است و در نظام سرمایهداری آمریکا به آن توجه شده است. در حال حاضر در جامعه آمریکا این شکاف به حدی وسیع و این گسل به قدری عمیق شده که این جامعه آمریکا در حال فروپاشی است. بایدن در مراسم تحلیفش گفت ما باید تلاش کنیم ایالات متحده را متحد کنیم! این یعنی در درون ایالات متحده امریکا شکافهای عمیقی به ویژه در مسائل اجتماعی وجود دارد که از شکافهای عمیق اقتصادی ناشی میشود.
جنبشهایی نظیر اعتراض والدین به چنین محتواهایی چقدر جدی است و چقدر میتواند در اصلاح شرایط اجتماعی و پر کردن شکافهای موجود در جامعه امریکایی موثر واقع شود؟
جنبشهای اعتراضی مردم ایالات متحده امریکا معمولا به نتیجه نمیرسد؛ چه در مسائل نژادپرستی چه ظلم به زنان و کودکان و چه مسائلی مرتبط با نابرابری اقتصادی و شکاف طبقاتی و نابرابری در دستمزده ها! بزرگترین نمونه آن هم شکست جنبش 99 درصدی یا حمله به وال استریت بود. اصولا این اعتراضات هرگز به هدف غایی و نهای و رسیدن به یک جامعه مطلوب همه اقشار و همه طبقات منتهی نمی شود. البته برای آنکه فشارها کاهش پیدا کند گاهی دست به فریب هایی دست زده می شود مثل آوردن شخصیتهای رده بالا همچون رئیس جمهور یا معاون اول رئیس جمهور از رنگین پوستان که این مسئله ظاهر قضیه را قشنگ می کند اما اصل ماجرا این است که همین افراد رنگین پوست مثل اوباما یا ژنرال پاول با وجود سیاه پوست بودن سفید پوست فکر میکنند.
مانند سفید پوست فکر کردن یعنی چه ؟
سفید پوست فکر کردن به پذیرش نظامات ناعادلانه و ظالمانه ای که در آمریکا وجود دارد باز میگردد و اینها همان اقداماتی را که برده داران انجام میدادند، انجام میدهند اما رنگ پوستشان سیاه یا سرخ است و هرگز جنبشهای عدالتخواه به هدف غایی خود نمیرسند. چنانچه دهه های 60 و 70 هم جنبشهایی که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس راه اندازی کردند به نتیجه نهایی نرسیدند و به همین دلیل هم تبعیض نژادی در آمریکا هنوز که هنوز است پر رنگ دیده میشود. کشته شدن شهروند سیاه پوست زیر زانوی یک سفید پوست اثبات این مدعاست. بنابراین هرگز جنبش های معترض در آمریکا به هدف نمیرسند و همواره سرکوب میشوند با این تفاوت که در موارد شدید دولت با یک لطایف الحیلی مردم را فریب میدهد. اکثریت جامعه امریکا هم فرهیخته و با سواد نیستند و با برنامه ریزی های رسانه ای به راحتی فریب میخورند.
حذف بخش های نژادپرستانه یا مباحث غیر اخلاقی و پورنوگرافی در کتابهای درسی اقدام مثبتی به نظر میآید، اینطور نیست؟
درست است حذف مطالب مرتبط با نژادپرستی کار درستی است اما در آمریکا قرار نیست این اتفاق بیفتند بلکه پیرامون این مسئله جنجال ایجاد میکنند و در نهایت برای نهادینه شدن همین نژادپرستی از آن استفاده میکنند. طبق ارزشهای آمریکایی آزادی امری مطلق است و به هیچ عنوان نباید محدود شود بنابراین هر کسی می خواهد از نظر اجتماعی اقدامی کند باید به همین ارزشها متوسل شود بنابراین اگر کسی خواستار برابری انسانها باشد و با نژادپرستی مخالفت کند باید آزادی رنگین پوستان را تقاضا کند و در برابر این افراد دیگر هم افکار و عقاید باطل خودشان مثل نژاد پرستی و غیره را مطالبه میکنند و میخواهند خودشان را برای داشتن تفکر برتری نژادی آزاد بدانند. این تعارض هرگز به نتجیه نمیرسد. همین مسئله درباره آزادی سلاح هم وجود دارد و برخی تصور میکنند سلاح برایشان آزادی میآورد و عدهای دیگر معتقدند داشتن سلاح آزادی را مخدوش میکند و این تعارض هیچ گاه به نتیجه نمیرسد؛ اما دولت آمریکا از همین تعارض برای مدیریت و در صورت نیاز سرکوب افراد استفاده میکند.ایرنا زندگی