بهنظر خیلی از آن روزها دور شدهایم. آن روزها که در موقعیتی حساس مجبور به باجدادن به قلدران کلاس بودیم
شفاآنلاین>سلامت> بهنظر خیلی از آن روزها دور شدهایم. آن روزها که در موقعیتی حساس مجبور به باجدادن به قلدران کلاس بودیم. آنها که نگذاشتند چراغ آن بخش از مغزمان خاموش شود که چرا چنین باج بزرگی داده و چرا در مقابل خواسته بیمنطق آن بهاصطلاح دوست یا همکلاسی، ایستادگی نکردیم.
به گزارش شفاآنلاین: هرچند بخش ضعیف مغز همواره در حال دلجویی بود، بخش عصبانی مدام لگد میپراند که از این پس چنین لطفهایی ممنوع است. اما با اینکه آن روزها گذشته، انگار حالا این گروکشیهای عاطفی و زورگوییهای قلدرانه فقط شمایل جدیدی بهخود گرفتهاند. جالب است که حتی کلاسهای مجازی هم نمیتوانند جلوی این دسته آدمها را بگیرند. آنها خوب میدانند چطور به دیگران، حتی از راه دور زور بگویند و کارشان را راه بیندازند. بهتازگی گزارشی در یکی از خبرگزاریها منتشر شد که درباره همین زورگوهای مجازی در کلاسهای درس بود. برای روشنشدن این ماجرا و راهکاری برای آن سراغ معلمها و تجربهشان و روانشناس رفتیم تا پاسخ درستی برای سؤالهایمان پیدا کنیم.
ضعیفترها در گروه تقلب راهی ندارند
از وقتی کلاسهای مجازی برگزار میشود، هزاران فیلم و صدا در فضای مجازی منتشر شده که چالش اختشدن با فضای جدید را میان دانشآموزان، معلمها و والدین نمایش میدهد؛ چالشهایی که گاه ما را به خنده میاندازد و گاهی نگرانمان میکند. اما درباره مورد خاصی که ما قرار است اینجا به آن بپردازیم، کمتر نمایشی شکل گرفته. قلدرها و زورگوها حواسشان به این است که خواسته بیمنطق خود را کمتر مقابل دیگران بیان کنند. آنها در خفا زور میگویند و خواستهشان را مطرح میکنند. اما معلمها چه نظری درباره این دانشآموزانشان دارند؟
محدوده سنی دانشآموزانی که بیدمشکی معلمشان است، مقطع دهم تا دوازدهم بوده. او میگوید: «در این چند سال که کلاسها آنلاین برگزار شدند، بیشتر کلاسهای دهم و یازدهم را تدریس کردم و با چنین موردی که قلدری در کلاس باشد، مواجه نشدم. برعکس احساسم این بوده که حس همدلی بین بچهها نسبت به گذشته بیشتر هم شده است. بهنظرم آنها درد یکدیگر را میفهمند و سعی میکنند به داد هم برسند. اما مسئلهای وجود دارد که نمیتوانم بهعنوان معلم اسم آن را قلدری بگذارم. ما در هر دوره با دانشآموزانی روبهرو هستیم که برونگرا هستند. آنها در همین دوره هم به شکل گذشته زندگیشان را میکنند و توجه لازم را میگیرند. اما پیش آمده که درونگراها از دست معلم در آموزش مجازی خارج شوند و خانواده نیز نتواند کمک چندانی به فرزندش بکند. همین غیبت و ندیدن دانشآموز و آموزش مجازی باعث شده معلم متوجه این دانشآموز نباشد. این گروه مهجورتر میشوند، به خلوت میروند و دیگر نشانی از خود در فضای کلاسی ارائه نمیکنند.» مشکینی اما این خلوتگزینی را محدود به همین نقطه نمیداند. او میگوید این دانشآموزان دیگر پیگیریشان سخت شده: «بعضی از دانشآموزانم بهعلت استرس و ترس و... مشکلات روانی پیدا کرده و درسخواندن را کنار گذاشتهاند.» او قلدری سر کلاس را نفی میکند، اما به آزمونهای آنلاین اشاره کرده و میگوید: «در تقلبهایی که در آزمون آنلاین شکل میگیرد، ممکن است چنین مواردی دیده شود، اما دور از دیدرس ماست. مگر دانشآموز مشکل خود را با روانشناس و خانواده مطرح کند. من زمان تصحیح برگههای امتحانی متوجه این مسئله میشوم؛ جوابهای یکسان بین گروههای تقلب. درحالیکه بعضی از دانشآموزان با وجود اینکه در درس ضعیف هستند، حتی در گروههای تقلب هم پذیرفته نشدهاند و موفق نمیشوند نمره مورد نظر را کسب کنند. با این حال زورگویی به بچهها، خواسته نابجا از آنها و... چیزی نبوده که متوجه آن شده یا گزارشی در این زمینه در این 2سال به من شده باشد.»
فشارهای اخلاقی به سرگروهها و ورود هکرها
معظمی که چند سال در مقطع دبستان معلم بوده و حالا 2سال است در مقطع راهنمایی تدریس میکند، میگوید: هم در مدارس دخترانه و هم پسرانه قلدرانی حضور دارند، اما جنس قلدریشان با هم متفاوت است. مثلا در مدارس پسرانه کسی که قلدرتر است، بیشتر به بچهها زور میگوید، اما در مدرسه دخترانه این اشخاص بیشتر شخصیت کاریزماتیک دارند. ممکن است گاهی از این ویژگی خود سوءاستفاده کنند. مثلا دوستان خود را تهدید کنند که دیگر با آنها دوستی نخواهند کرد و مواردی از این قبیل.» او معتقد است قلدری دیگر به شکل گذشته اتفاق نمیافتد: «جالب اینکه دانشآموزان زرنگتر از موقعیت آزمون مجازی سوءاستفاده میکنند؛ یعنی از بچهها پول میگیرند و به جای آنها امتحان میدهند.»
او به
قلدری دانشآموزان سالهای گذشته اشاره میکند که خوراکی دانشآموزان ضعیفتر را میگرفتند و این دانشآموزان همواره گرسنه میماندند. این کار را میکردند تا آن دانشآموزان دوستیشان را با آنها ادامه دهند. این شکل قطعا در کلاس مجازی اتفاق نمیافتد و کاملا تغییر کرده است. «آزمون مجازی، حل تکالیف و گرفتن پول بابت همه این مسائل یا تهدید به اینکه اگر تکالیف را انجام ندهند دوستیشان ادامه پیدا نمیکند و... نمونههای بهروزتر این قلدریهاست.» معظمی با اشاره به این موارد میگوید: «مثلا در کلاس نهم سرگروههایی هستند که وظیفه حضور و غیاب دانشآموزان و رسیدگی به تکالیفشان را برعهده دارند تا برای معلم ارسال کنند، اما دانشآموزانی غیبت میکنند یا تکالیف خود را انجام نمیدهند و از دیگران میخواهند این کار را به جایشان انجام دهند و با این ترفند احساسی که از دوره ابتدایی با سرگروه دوست بودهاند، او را در فشار اخلاقی قرار میدهند و آنها را تهدید به قهر میکنند. اما مشورت من به این سرگروهها این است که در دوستی واقعی باید این را درنظر بگیرند که این به ضرر آن دانشآموز است و در امتحان نهایی که حضوری است، آن فرد آسیب جدیتری خواهد دید.»
هوشیار که معلم دوره متوسطه است در اینباره میگوید: «در فضایی که من تدریس میکنم، یعنی دانشآموزان تیزهوش و نمونه دولتی کمتر چنین مواردی رخ میدهد. شاید به این خاطر که بچهها خودشان نگران آینده درسی و قبولی در کنکور هستند. حتی در گروه استعدادهای درخشان فضا کاملا برعکس است و بچهها با هم در ارائه تکالیف و حضور مؤثر در کلاس رقابت میکنند. بهعبارتی دانشآموز بیانضباط یا قلدربا این معنی که ما پیشتر میشناختیم وجود ندارد یا بسیار کم است. حتی آن دسته که در کلاس اخلال ایجاد کنند، هم نداریم.» اما هوشیار نیز به نمونه تازهای در آموزش مجازی اشاره میکند. او در تجربه تدریس مجازی با هکرها در کلاسش روبهرو بوده است: «کسانی با عنوان جعلی گاهی سعی در اخلال در کلاس و بههمزدن نظم آن داشتند، اما در این دوره با حضور کارشناس فنی سعی در حفظ گروه بود. اما پس از مشکلات بهوجود آمده و حضور هکر در گروه مجبور به از بین بردن فضای موجود و ایجاد دوباره آن شدند.»
با حضور قلدر هیچجا امن نیست
ساناز فلاحزاده، روانشناس سلامت در توضیح این وضعیت میگوید: «قلدری سایبری، قلدری با استفاده از فناوریهای دیجیتال است. این نوع از قلدری میتواند در رسانههای اجتماعی، پلتفرمهای پیامرسان، پلتفرمهای بازی و تلفنهای همراه انجام شود؛ رفتاری تکراری که هدف آن ترساندن، عصبانیکردن یا شرمسارکردن کسانی است که مورد هدف قرار گرفتهاند. مثلا نشر اکاذیب، ارسال عکس یا فیلم شرمآور در رسانههای اجتماعی، ارسال پیام، تصاویر یا ویدئوهای مضر، توهین یا تهدیدآمیز از پلتفرمهای پیامرسان، جعل هویت شخصی و ارسال پیامهای بد به دیگران از طرف او یا از طریق حسابهای جعلی.» با توجه به اینکه قلدری چهره به چهره و قلدری سایبری اغلب میتوانند در کنار یکدیگر اتفاق بیفتند، اما آزار و اذیت سایبری ردپایی دیجیتال بر جای میگذارد. وقتی قلدری آنلاین اتفاق میافتد، ممکن است این حس را داشته باشید که در همهجا مورد حمله قرار میگیرید، حتی در خانه. بهنظر هیچ راه فراری وجود ندارد. این اثرات میتواند مدت زیادی طول بکشد و به شکلهای مختلفی روی فرد اثر بگذارد. فلاحزاده میگوید: «این اثرگذاری گاه به شکل ذهنی است؛ یعنی احساس ناراحتی، خجالت، حماقت، ترس یا عصبانیت. گاهی به شکل احساسی است؛ یعنی احساس شرمندگی یا از دست دادن علاقه به چیزهایی که دوست دارد و گاهی از نظر جسمی و خستگی (ازدستدادن خواب)، یا تجربه علائمی مانند معده درد و سردرد. آزار و اذیت سایبری میتواند ما را از جهات مختلفی تحتتأثیر قرار دهد، اما میتوان بر این موارد غلبه کرد و اعتمادبهنفس و سلامت خود را بازیافت.»
با قلدرها چه باید کرد؟
اگر فکر میکنید مورد آزار و اذیت قرار میگیرید، نخستین قدم این است که از کسی که به او اعتماد دارید، مانند والدینتان یا یکی از اعضای نزدیک، بخواهید برنامههای خاصی را حذف کنند یا برای مدتی آفلاین بمانید تا بهخودتان فرصت دهید، روحیه خود را بازیابی کنید. اما خروج از اینترنت یک راهحل بلندمدت نیست. شما هیچ کار اشتباهی نکردید، پس چرا باید آسیبدیده باشید؟ حتی ممکن است سیگنال اشتباهی را به قلدرها ارسال کند و رفتار غیرقابلقبول آنها را تشویق کند. بنابراین چه باید کرد؟ فلاحزاده پیشنهادش در اینباره خصوصا برای دانشآموزان آن است که از خانواده یا بزرگسال مورد اعتماد کمک بگیرند. او میگوید: «در مدرسه میتوانید با یک مشاور، مربی ورزشی یا معلم مورد علاقه خود – چه بهصورت آنلاین و چه حضوری – تماس بگیرید. اگر قلدری در یک پلتفرم اجتماعی اتفاق میافتد، قلدر را مسدود کنید و رفتار او را بهطور رسمی در خود پلتفرم گزارش دهید. شرکتهای رسانههای اجتماعی موظف به حفظ امنیت کاربران هستند. پس اگر مزاحمت سایبری را تجربه میکنید، ممکن است بخواهید برنامههای خاصی را حذف کنید اما نه به شکل بلندمدت. درنظر داشته باشید که باید در مورد آنچه اشتراک میگذاریم یا میگوییم فکر کنیم. بهصورت آنلاین و در زندگی واقعی با یکدیگر مهربان باشیم. آموزش استفاده صحیح از پلتفرمهای اجتماعی توسط والدین و مربیان نباید نادیده گرفته شود. متأسفانه بسیاری از والدین و حتی معلمها از آگاهی کافی و دانش استفاده از اینترنت برخوردار نیستند و به همین دلیل فرزندانمان نمیتوانند درصدد جستن کمک از سمت ما برآیند.»
پیشنهاد این روانشناس آن است که والدین و اولیای امور آموزشی دانش خود را بهروز کنند و همواره یک قدم از فرزندان خود پیشتر بایستند: «قبل از آنکه فرزند شما دچار مشکل شود، او را از خطر آگاه کنید. با این کار احساس اعتماد و امنیت را در فرزندانتان ایجاد خواهید کرد و با کمکرسانی بهموقع میتوانید بسیاری از خطرات و آسیبهای ناشی از این پدیده را کاهش دهید.»