به گزارش شفاآنلاین:گوهر یسنا انزانی اظهار کرد: بعضا پیش میآید که والدین از ناتوانی دانش آموز (به ویژه دانش آموزانی که در مدرسه مسئولیتی مثل سرگروه و یا مبصر بودن را بر عهده دارند) در رد درخواستهای زورگویانه و قلدرانه همسالان نظیر گزارش ندادن تکالیف و مشقهای ناقص به معلم، رساندن تقلب به آنها، ثبت نکردن تاخیر در ورود به کلاس و... گله دارند و درحالی این تصور وجود دارد بیشتر این رفتارهای قلدرانه و زورگویانه در کلاسهای حضوری مدرسه به دلیل ارتباط مستقیم دانش آموزان با یکدیگر رخ میدهد، اما شاهد ادامه یافتن این قلدریها در کلاسهای مجازی نیز هستیم.
این روانشناس با بیان اینکه "قلدری" میتواند به اشکال مختلف "سنتی" نظیر قلدری در ارتباطات رو در روی دانش آموزان در مدرسه و "سایبری" نظیر قلدری با تکنولوژیهای موجود رخ دهد، ادامه داد: قلدری رفتاری پرخاشگرانه و از جمله خشونتهایی است که به صورت جسمانی، کلامی و رفتاری انجام میشود. بیشتر این رفتارهای قلدر مآبانه از دوم و سوم دبستان آغاز و تا سال ششم و هفتم مدرسه به اوج خود رسیده و در سال نهم کمتر میشود. ویژگی اصلی رفتارهای قلدر مآبانه تعمدی بودن، تکراری بودن و آسیب رسان و آزار دهنده بودن است.
به گفته انزانی باید ریشه این رفتارهای قلدر مآبانه را پیدا کرد که مطمئنا ریشه آنها به مسائلی در گذشته زندگی افراد باز میگردد.
وی معتقد است که بعضا نوجوانان یا با هدف مورد پذیرش قرار گرفتن در گروه همسالان و یا بلد نبودن رفتار جراتمند به هنگام مواجهه با این خواستههای زورگویانه، گرفتار این رفتارهای قلدر مآبانه میشوند.
این روانشناس در ادامه سخنان خود با بیان اینکه افراد قلدر اهل نزاع هستند و خود کنترلی و همدلی پایینی دارند، این را هم گفت که این افراد معمولا ترسی از تنبیه نداشته و تکانشگری بالایی دارند، از این رو در گام نخست باید مهارت همدلی افراد قلدر را افزایش داد.
انزانی درباره ویژگیهای روانشناختی قربانیان قلدری تصریح کرد: قربانیان قلدری درون گرایی بالایی دارند و ترسهای درونی آنها زیاد است. از سوی دیگر رفتار جراتمند، مهارتهای اجتماعی، توانایی برقراری ارتباط با دیگران در آنها پایین است و شناختی درباره توانمندی خود ندارد. همچنین به نظر میرسد عواملی همچون طلاق والدین، بیکاری پدر، محیط نا امن در خانواده، بی توجهی والدین به فرزندان و فرزند پروری بی ثبات احتمال قلدری را افزایش و یا فرد را به سمت قربانی قلدری شدن پیش ببرد.
وی با اشاره به اینکه مادران کنترلگر و پدران عصبانی فرزندان قلدر بیشتری دارند، افزود: بیشتر پسران قلدری جسمی و دخترها قلدری کلامی و عاطفی را از خود بروز میدهند. قربانی قلدری معمولا خانواده کم محبتی دارد. در واقع ویژگیهای شخصیتی، خانوادگی و شرایط مدرسه و گروه هم سالان در بروز قلدری یا قربانی قلدری شدن موثر است. حتی سبک فرزندپروری سهلگیر و سخت گیر میتواند فرزند را به سمت قلدر بودن یا قربانی قلدری شدن سوق دهد.
این روانشناس معتقد است که قلدری آسیبهای روانشناختی در پی دارد که اثرات آن تا سالها بر روی شخصیت افراد باقی میماند و از این رو لازم است والدین نشانهها را تشخیص داده و برای درمان اقدام کنند.
انزانی افزایش ترس، استرس، افسردگی، اضطراب، تنفر از مدرسه، افت تحصیلی، مشکلات بین فردی، مشکلات ارتباطی، حس حقارت، انتقام گیری، افت تحصیلی، مدرسه گریزی، انزوا گزینی و بی اعتمادی را از جمله اثرات روانشناختی قلدری در افراد قربانی قلدری دانست و تاکید کرد که والدین در ابتدا برای حل این مشکل باید رفتار جراتمند را به فرزند خود آموزش دهند.
وی در پایان سخنان خود توصیه کرد: باید با آموزش رفتار جراتمند به فرزندان چگونگی شناخت فکر و حس و رفتار را به آنها بیاموزیم تا برای مشکلات خود حل مساله کنند. همچنین مهارت ارتباط موثر برای صحبت کردن درست و بیان خواسته خود به شیوه درست نیز بسیار مهم است تا فرزندان اجازه ندهند کسی به آنها زور بگوید. باید توجه کرد که این مهارتها در راستای افزایش خودآگاهی است و به هیچ وجه به معنای دعوا و کتک کاری دانش آموزان با دوستانشان نیست.