خبر درگیری ماموران نیروی انتظامی با اراذل و اوباش که به شهادت افسر نیروی انتظامی انجامید ؛ غم انگیز و در عین حال قابل تامل بود؛ از این جهت که حفظ امنیت جان و مال شهروندان یک کشور بالاترین رکن اداره آن کشور است و وقتی چنین اتفاق هایی می افتد بیش از حکومت ، مردم نگران شرایط خود می شوند.
شفاآنلاین>سلامت> خبر درگیری ماموران نیروی انتظامی با اراذل و اوباش که به شهادت افسر نیروی انتظامی انجامید ؛ غم انگیز و در عین حال قابل تامل بود؛ از این جهت که حفظ امنیت جان و مال شهروندان یک کشور بالاترین رکن اداره آن کشور است و وقتی چنین اتفاق هایی می افتد بیش از حکومت ، مردم نگران شرایط خود می شوند.
به گزارش شفاآنلاین: هرچند نمونه این اتفاق ها در همه کشورها رخ میدهد ، اما آنچه نگران کننده است حضور بیشتر اراذل و افزایش حجم جرم هایی مثل کیف قاپی و موبایل دزدی در ماههای اخیر است ، بطوری که حجم خبرهایی از این دست در پایتخت و شهرهای بزرگ کشور هر روز نگران کننده تر میشود چرا که این بار ناامنی به نیروی انتظامی هم رسیده است و زنگ خطری ست که باید از سوی مسوولان جدی گرفته شود و نیروی انتظامی هم در سیاست های خود برای برقراری امنیت بازنگری کند.
برهمین اساس روز پنجشنبه در گفت گو با کارشناسان درباره پیامدهای گسترش چنین جرائمی هشدار داد و تاکید کرده بود که ضرورت دارد تا نیروی انتظامی با تغییر استراتژی در برقراری امنیت، تمرکز خود را بر مقابله با اراذل و تبهکاران قرار دهد تا برخورد با بدحجابی.
آنچه گزارش به آن هشدار داد و در پی آن راهکارهایی که جامعه شناسان ارایه کردند، بر این موضوع تاکید داشت که نیروی انتظامی نیروهای آموزش دیده و قدرتمندی برای برخورد با قانون شکنان و کسانی که امنیت و جان مردم را تهدید می کنند ، در اختیار دارد، اما ما شاهد آن هستیم که اغلب این نیروها به طور ملموس بیشتر برای مواردی چون بدحجابی یا اعتراضهای صنفی و مدنی مورد استفاده قرارمیگیرند ، حال آنکه اگر از این نیروها برای برخورد با اراذل و اوباش، تبهکاران و کسانی که این روزها جان و مال مردم را نشانه گرفتهاند، استفاده شود شاهد چنین حوادث تلخ و وحشتناکی نخواهیم بود.
فراموش نکنیم که اگر اقتدار پلیسی در یک جامعه ای خدشه دار شود زندگی کردن در آن جامعه سخت تر می شود زیرا هرج و مرج حکومت خواهد کرد.در عین حال نباید فراموش کرد که طی سالهای اخیر به دلیل فشارهای اقتصادی و تورم افسار گسیخته، سرقت در جامعه برای امرارمعاش نیز افزایش یافته است. همین امر منجر به فزونی درگیری مامورین نیروی انتظامی با سارقین و اراذل و اوباش شده است. در واقعه تلخی که ۱۴ بهمن ماه رخ داد یکی از ماموران انتظامی پاسگاه بیدزرد شهرستان شیراز هنگام ماموریت، با اراذل و اوباش درگیر شد. در این درگیری ستوان یکم علیاکبر رنجبر با ضربههای سلاح سرد از ناحیه گردن به شدت مجروح و در اثر خونریزی شدید شهید شده همچنین یک سرباز وظیفه در این درگیری مجروح شد و به بیمارستان انتقال یافت.
چرا ماموران از سلاحشان برای دفاع از خود استفاده نکرده اند؟
دیروز رییس مرکز پژوهشهای
مجلس تهیه پیشنویس اصلاح قانون استفاده از سلاح توسط پلیس را به همکاران حقوقیاش ابلاغ کرد، این در حالی است که حقوقدانان قوانین را در این باره کامل و جامع میدانند و ایراد اصلی را ضعف تعلیم ماموران نیروی انتظامی میدانند. آنها بر این عقیدهاند که قانون بهکارگیری سلاح به ماموران اجازه داده است که در برابر افراد مسلح از خودشان یا افراد دیگری که در معرض خطر هستند دفاع کنند. حتی در تبصره ۳ ماده ۳ این قانون آمده است: مامورین مسلح در کلیه موارد مندرج در این قانون در صورتی مجازند از سلاح استفاده کنند که اولا چارهای جز بهکارگیری سلاح نداشته باشند، ثانیا در صورت امکان مراتب: الف- تیر هوایی، ب- تیراندازی کمر به پایین و ج- تیراندازی کمر به بالا را رعایت کنند. بنابراین ماموران باید در چارچوب قانون و بدون ترس بتوانند از سلاح خود در مواقع نیاز استفاده کنند. قانون هم به خوبی تمامی امور را پیشبینی کرده است اما به گفته حقوقدانان مامورین انتظامی به خوبی به قانون مشرف نیستند.
گفتنی است بنا به اعلام رییس کل دادگستری استان فارس، قاتل شهید رنجبر ساعاتی پس از جنایت در این استان بازداشت شد.
واکنش قالیباف به شهادت مامور ناجا
همچنین محمدباقر قالیباف در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «شهادت مظلومانه مامور وظیفهشناس شهید علیاکبر رنجبر در درگیری با اراذل و اوباش دردناک و جانکاه است؛ امنیت جامعه و آسایش مردم جز با فراهم کردن زمینههای اعمال اقتدار و قاطعیت پلیس تامین نخواهد شد. ستاد کل نیروهای مسلح و نیروی انتظامی در اسرع وقت اصلاحات مورد نیاز «قانون استفاده از سلاح» برای مامورین شجاع و جان برکف ناجا را به مجلس ارائه کنند تا خارج از نوبت در دستور رسیدگی و تصویب قرار گیرد.»
قوانین نیازی به اصلاح ندارد
در همین راستا دکتر نعمت احمدی وکیل پایه یک دادگستری و حقوقدان درخصوص ضعفهای قانونی استفاده از سلاح ماموران نیروی انتظامی گفت: در حال حاضر قانون نحوه بهکارگیری سلاح بسیار کارآمد و کارشناسی شده است. به نظرم اگر به این قانون توجه شود، هیچگاه شاهد چنین اتفاقهایی نخواهیم بود. فیلم شهادت این مامور نیروی انتظامی را بنده دیدم، اگر این مامور به همین قانون توجه میکرد و در ابتدای امر شلیک هوایی میکرد و در مرحله دوم به پای خاطی شلیک میکرد کار به جاهای باریک کشیده نمیشد. بنابراین اگر به درستی از این قانون استفاده شود، نیازی به بازنگری قوانین نیست. بنده از اینکه میگویند قانون باید اصلاح شود تعجب کردم، زیرا قانون بهکارگیری از سلاح به درستی پیشبینی کرده است، اما مجریان آن مطلع نیستند. وی افزود: البته این اولین بار نیست که پلیسی به دست اراذل و اوباش شهید میشود و جامعه تحت تاثیر قرار میگیرد. بنابراین با توجه به شهادت یک پلیس هیجاناتی در جامعه ایجاد شده است اما نباید دست به قانون کارشناسیشده ببریم. به نظرم به جای اینکه دست به ترکیب قانونی بزنیم که در تمامی کشورها یکسان است، باید مجریان قانون را تعلیم داد. چهبسا این روزها براساس گزارشها تعداد افراد مسلح در جامعه بیشتر شده است. اما سالهای گذشته درگیری اراذل و اوباش با قمه و چاقو بود، اما این روزها سارقین از سلاح گرم برای سرقتهای جزئی استفاده میکنند. در نتیجه در اینگونه مواقع پلیس باید طبق قانون نحوه به کارگیری سلاح با سارق مسلح برخورد کند.
این وکیل اظهارکرد: قانون نحوه به کارگیری سلاح در ۱۳۷۳ در ۱۷ ماده و ۱۸ تبصره در مجلس تصویب شده است. به نظرم این قانون نیازی به اصلاح ندارد و بسیار کامل است. اما در راستای بهبود وضعیت مامورین باید طبق قانون تعلیم ببینند و آن را خط به خط اجرا کنند. دایره این قانون آنقدر وسیع است که نیازی به بازنگری ندارد. مهمترین قضیه تعلیم ماموران است. در نتیجه مهمترین موضوع اجرای ماده ۲ این قانون است. در ماده ۲ این قانون آمده است: ماده ۲- مامورین مسلح موضوع این قانون باید شرایط زیر را داشته باشند: سلامت جسمانی و روانی متناسب با ماموریت محوله، داشتن آموزشهای لازم در راستای ماموریتهای محوله، تسلط کامل در بهکارگیری سلاحی که در اختیار آنها گذارده میشود و آشنایی کامل به قانون و مقررات مربوط به به کارگیری سلاح است.
از سویی شهادت این مامور نیروی انتظامی علاوه بر واکنشهایی که درباره اصلاح قانون استفاده از سلاح به دنبال داشت نیازمند ریشه یابی وقوع این اتفاقات تلخ است که قابل تامل است.
تبعات فشارهای معیشتی
دکتر امانالله قرایی مقدم، آسیبشناس اجتماعی درباره دلایل افزایش خشونت در جامعه که منجر به این اتفاقات میشود گفت: به نظرم نیروهای بازدارنده در مقابل نیروهای برانگیزنده ضعیفتر شدهاند. انسانها در یک میدان زندگی هستند. دو دسته نیرو وجود دارد؛ یکی نیروهایی که شما را به سوی خواستههای شخصی و خانوادگی سوق میدهند و در مقابل آن نیروهای بازدارنده نیز وجود دارد. فضای حیاتی، موقعیت آنی و لحظهای است که فرد در آن قرار میگیرد. افرادی که در فضاهای ضعیف و فقیر تربیت شدند، یعنی نوع خانواده آنها و محله زندگیشان ضعیف بوده است و همیشه درگیر تامین معیشت بودند و البته دوستان آنها هم از این قشر باشند همیشه همدیگر را تحریک به بر هم زدن نظم جامعه میکنند. در حال حاضر پلیس و قانون در مقابل این افراد کمآورده است.
وی افزود: این روزها فشار اقتصادی فزایندهای در جامعه وجود دارد که اقشار ضعیف برای تامین معیشت دست به هر کاری میزنند. پلیسها هم که برای مقابله با این افراد خدمت میکنند، جانشان را کف دستشان گذاشتهاند. اما نباید برداشت کنیم که اراذل و اوباش افرادی هستند که در محیطهای ضعیف بزرگ شدهاند و بسیار فقیر هستند. زندگی این افراد را بیقانون و خشن بار آورده است. به نظرم این روزها اغلب اقشار کمدرآمد چیزی برای از دست دادن ندارند و از اولین فردی که روبهرو شوند انتقامشان را میگیرند.
دکترقرایی مقدم اظهار کرد: البته به عقیده من خشونت تنها به افراد فقیر ختم نمیشود، بلکه این روزها فضای جامعه بسیار مسموم است، زیرا تعداد چشمگیری از جمعیت ایران زیر خط فقر قرار دارند. بنابراین فشار معیشتی عرصه را در جامعه تنگ کرده است. امروزه شماری از افراد از سر نادانی و فقر برای تامین معیشت یا فرد دیگری را میکشند، یا خودشان را. چهبسا در حال حاضر آمار خودکشی افزایش پیدا کرده است. متاسفانه برخی افراد بر این عقیدهاند که پلیس دشمن آنها است، این در حالی است که پلیس خدمتگذار مردم است. ولی بخشی از مردم بر این عقیدهاند که پلیس خدمتگذار مسوولان است و دولتمردان هم به دلیل ایجاد نارواییهای اخیر در مردم بیاعتمادی به وجود آوردهاند، در نتیجه مردم هم دیگر به پلیس اعتماد سابق را ندارند. حس انتقامگیری در جامعه افزایش پیدا کرده است؛ حس انتقامگیری از محدودیتها، فشار اقتصادی، فشار سیاسی، فشار اجتماعی و غیره سرچشمه میگیرد.
او ادامه داد: براساس دیدگاه جامعهشناسان اجتماعی، خشونت از خانواده شروع میشود و در جامعه مسموم اوج میگیرد. این روزها اقشار مختلف شاهد خشونتهای مختلفی در جامعه هستند؛ به چنین امری تئوری چرخش در خشونت میگوییم، یعنی از خشونت، خشونت زاده میشود. در نتیجه هر بار خشونت در جامعه عیان شود، خشونت بعدی شدیدتر میشود. گرانیها، تورم، محدودیتهای اجتماعی و تبعیضها خشونت در جامعه را نهادینه کرده است. متاسفانه در این حین برخی از افراد، پلیسی را که آن هم خانواده دارد و برای امنیت جامعه تلاش میکند، میکشند. بنابراین ابتدای امر باید چرخه خشونت را باز داشت. چرخه خشونت هم با بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی باز داشته میشود. همچنین اعتماد ازدسترفته بین ملت و دولت را ترمیم کرد. مردم باید بدانند که پلیس حافظ امنیت ملت است و نباید از آنها انتقام گرفت. روزنامه جهان صنعت