در سال ۱۳۹۰، ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ نفر طلاق ثبت شده بود که در سال ۱۳۹۹ به ۱۸۳ هزار و ۱۹۳ نفر افزایش یافته است. بر این اساس، میزان طلاق در ایران از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ حدود ۲۸ درصد افزایش داشته است.
شفاآنلاین>سلامت> موضوع طلاق این بار با صحبتهای سیدابراهیم رئیسی به پیشخوان توجه افکار عمومی آمده است. آسیبی که خود نشات گرفته از عوامل گوناگون است و به زعم آسیبشناسان ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی به شمار میآید. کاهش آمار طلاق در سالهای گذشته همیشه جزء هدفگذاریهای دولتها بوده و البته افزایش مستمر و تدریجی آن هم مایه نگرانی و هشدار مکرر مسئولان. با وجود این، انواع و اقسام و برنامهریزیها در این زمینه به گواه آمارهای رسمی، نتیجهای به بار نیاورده و منحنی طلاق، روند صعودی خود را متوقف نکرده است.
به گزارش شفاآنلاین: سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران گفته است: «مشاورههای ازدواج باید اصلاح شود، طلاق توافقی باید اصلاح شود و به سهولت انجام نشود. نباید مشاوره به سمت جدایی باشد بلکه مشاوران باید مشکل را حل کنند. مشاوران باید درست مشاوره دهند.» کبری خزعلی، معاون امور زنان و خانواده نیز در اینباره گفته است: « بهمنظور جلوگیری از آسیب طلاق طرحی داریم که با کمک مشاوران مجرب در سالهای اول تا چهارم ازدواج که بیشترین طلاقها اتفاق میافتد، اجرا میشود. امید است جوانان ما از پشتیبانیهای مشورتی و تربیتی بهرهمند شوند و از انتشار برخی آسیبها جلوگیری و شاهد کاهش آنها باشیم.»
چندی پیش مرکز آمار ایران طی گزارشی تفصیلی به بررسی وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی و اجتماعی از سال ۱۳۹۰ تاکنون پرداخته که در سرفصل جمعیت و نیروی انسانی آماری از وضعیت ازدواج و طلاق در کشور از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ ارائه شده که در آن آمده است: در سال ۱۳۹۰، ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ نفر طلاق ثبت شده بود که در سال ۱۳۹۹ به ۱۸۳ هزار و ۱۹۳ نفر افزایش یافته است. بر این اساس، میزان طلاق در ایران از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ حدود ۲۸ درصد افزایش داشته است.
نسخه واحد برای مواجهه با
طلاق نداریم
اما چه مسیر و برنامههایی را باید طی کرد که شیب طلاق در کشور کاهش یابد؟ آیا این مسئله از مسیر طولانی کردن طلاق توافقی میگذرد یا باید روی سن ازدواج متمرکز شد؟ مشاوره قبل از طلاق را باید اصلاح کرد یا مشاوره پیش از ازدواج را باید جدی گرفت؟ اصولا ریشه طلاق از آبشخور معضلات فرهنگی-اجتماعی تغذیه میشود یا با فقر اقتصادی رابطه مستقیمی دارد؟
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره نحوه مواجهه برنامهریزان و مدیران اجرایی کشور با آسیبهای اجتماعی بهویژه پدیده طلاق گفت: « اینکه مسئولان دولتی از انکار یک مسئله به مطرح کردن آن رسیدهاند، پیشرفت خوبی است. چرا که همواره شاهد پنهانکاری در حوزه آسیبهای اجتماعی هستیم و اصولا مدیران ارشد تلاش میکنند آن را از دید برنامهریزان پنهان کنند که بسیار خطرناک بهنظر میرسد و میتواند آسیبها را تشدید کند. نخستین قدم برای حل آسیبهای اجتماعی ازجمله طلاق ایجاد یک بانک اطلاعاتی درست و به روز از آن است. هماکنون هر نهادی آمار مخصوص بهخود را دارد که هیچگاه با آمار و اطلاعات موجود در نهاد دیگر تجمیع نشده و همین باعث میشود تحلیل آمار و ارائه راهحل با خطا صورت گیرد. »
او افزود: « در حوزه طلاق، قوه قضاییه، ثبت احوال، بهزیستی، آموزش و پرورش و....آمار و اطلاعات گوناگونی دارند که باید با هم تجمیع شده و دائم به روز شوند تا بتوان این موضوع را به دقت ریشهیابی کرد و سر منشأ آن در مختصات جغرافیایی مختلف، شرایط اقتصادی و سیاسی هر دوره را شناخت.»
موسوی چلک معتقد است که آسیبی مثل طلاق چند وجهی است و نمیتوان آن را با یک نسخه واحد درمان کرد، «ریشه طلاق در یک بستر مشخصی نیست و عواملی که بروز آن را تشدید میکند نیز متفاوت هستند، بنابراین هم عواملی که باعث افزایش مشکلات خانوادگی و سپس طلاق میشوند را باید بررسی کرد و هم عوامل محافظ آن را باید شناخت. سپس باید طلاق بهعنوان مفهوم عام را باز کرد و براساس جزئیات آن، اقدامات مداخلهگرایانه را افزایش داد.»
فقر اقتصادی و اختلالات روانی مهمترین عوامل طلاق
زهرا عکاشه، کارشناس جمعیتشناسی و استاد دانشگاه درباره بیشترین عوامل طلاق در ایران گفت: « اگرچه اطلاعات منسجم و دقیقی درباره عوامل طلاق در ایران وجود ندارد اما گزارشهای میدانی از مراکز مشاوره سازمان بهزیستی در استانهای مختلف نشان میدهد که فقر اقتصادی بیشترین تأثیر را در افزایش طلاق دارد بهویژه در شهرهای بزرگی مانند تهران که هزینههای زندگی مانند اجاره خانه، خوراک و پوشاک به شکل چشمگیری بالا رفته است. دولتها اگر خواهان حفاظت از ازدواجها بهخصوص در سالهای ابتدایی آن هستند، باید حمایت خود را بهویژه در بخش مسکن و اشتغال گسترش دهند.»
همچنین افزایش اختلالات روانی بهویژه افسردگی با طلاق ارتباط معناداری دارد، این نکتهای است که بسیاری از جمعیتشناسان و کارشناسان مسائل خانواده بر آن تأکید دارند. عکاشه در اینباره توضیح داد: « افسردگی یکی از اختلالات شایع در بین جوانان است و از آنجا که درمان این دسته از بیماریها در ایران جدی گرفته نمیشود، پس از ازدواج بعد میان فردی آن شدت بیشتری میگیرد و عوارض جدیدی از خود نشان میدهد. پرخاشگری و خشونت، قطع ارتباط عاطفی یک طرفه یا دو طرفه، جایگزینی زندگی مجازی با زندگی واقعی باعث طلاق حتی تا 2 و 3 بار میشود. مسئلهای که نیاز به مداخلهگری جدی و دراز مدت دارد.»
ازدواجهای میان فرهنگی بهخصوص در شهرهای بزرگ و عدمپذیرش فرهنگهای ناشناخته و مقابله با آن یکی از زمینههای اختلاف در زوجین است که در چهار دهه گذشته کمی تعدیل شده اما همچنان جزو پنج عامل اصلی طلاق به شمار میرود. عکاشه در اینباره میگوید: «ما شاهد تنوع سنت و فرهنگ در استانهای مختلف ایران هستیم که در طول تاریخ بهدلیل مناسبات جغرافیایی-سیاسی به آن دامن زده شده که تبعات آن را در پدیدههای اجتماعی مانند ازدواج هم میبینیم. در مراکز مشاوره شاهد حضور زوجینی هستیم که مسئله اصلیشان سنتهای فرهنگ طرف مقابل است که خواهان پذیرش آن نیستند. ما به کودکان و نوجوانان خود مواجهه با فرهنگهای مختلف را نمیآموزیم و حتی در ذهن آنها از کودکی باورهای غلطی را میپرورانیم. مثلا میگوییم مردم فلان شهر خسیس هستند یا فلان منطقه به دروغگویی و لافزنی شهرت دارند و... این باورهای غلط در ارتباطات انسانی در سطوح مختلف تقویت میشود و وقتی به قرارداد اجتماعی مانند ازدواج میرسد در قالب بحران خود را نشان میدهد.»
نکته
افزایش طلاق در تهران، فارس و خراسان رضوی
بیشترین طلاقهای ثبت شده در سه سال گذشته مربوط به استان تهران، خراسان رضوی و فارس بوده است. از مجموع طلاقهای ثبت شده استان تهران ۳۱ هزارو ۲۹۸ مورد طلاق در بخش شهری و ۴۳۵ طلاق در بخش روستایی رخ داده است. در استان خراسان رضوی نیز ۱۷ هزارو ۳۵۶ مورد طلاق در بخش شهری و یک هزارو ۲۴ مورد طلاق در بخش روستایی بوده است. در استان فارس نیز ۹ هزارو ۴۰ مورد طلاق در بخش شهری و یک هزارو ۳ مورد طلاق در بخش روستایی به ثبت رسیده است. البته اینها آمارهای خامی است که هر سال ثبت احوال ارائه میدهد درحالیکه هیچ نهاد رسمی دیگری درباره عوامل طلاق هر استان اطلاعاتی ارائه نمیدهد.روزنامه همشهری