تحقیقات نشان میدهد کسب اطلاعات جنسی در بین نوجوانان مقطع دبیرستان ۴۴ درصد شامل دوستان، ۲۰ درصد کتابها، ۱۳ درصد والدین، ۱۱ درصد معلم و ۹ درصد رسانههای مختلف است، بنابراین همکلاسیها در این موضوع نقش مهم دارند
شفاآنلاین>سلامت> اخیرا در راستای طرح افزایش جمعیت نقلقولهای بسیاری از تشویق دختران دبیرستانی به ازدواج در فضای رسانه منتشر شده است، حتی فاطمه رحمانی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفته بود «حضور دختران متاهل در مدارس باعث تشویق به ازدواج دختران مجرد میشود.»
به گزارش شفاآنلاین: همچنین زهرا آیتاللهی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن انتقاد از مدیران مدارسی که دختران متاهل را اخراج میکنند از آنها خواسته بود تا با کسانی که در مدارس از مسائل جنسی حرف میزنند برخورد شود، اما این موضوع هم در کنار دیگر اظهارنظرهای مسوولان مورد انتقاد جدی کارشناسان قرار گرفت، بهطوری که فهیمه نظری -جامعهشناس- بر این باور است که «به نظر میرسد این اظهارنظرها به شکل سطحی بیان میشود، گویی این مسوولان از جامعه ما فاصله زیادی دارند و جامعه را به خوبی نمیشناسند.
تحقیقات نشان میدهد کسب اطلاعات جنسی در بین نوجوانان مقطع دبیرستان ۴۴ درصد شامل دوستان، ۲۰ درصد کتابها، ۱۳ درصد والدین، ۱۱ درصد معلم و ۹ درصد رسانههای مختلف است، بنابراین همکلاسیها در این موضوع نقش مهم دارند، اما علت مطرح شدن این مسائل بین همسالان میتواند این باشد که در خانواده به دلیل حجب و حیایی که وجود دارد در این باره صحبت نمیشود و این بچهها بدون آگاهی و با اطلاعات غلط وارد مدرسه میشوند و با دوستان خود صحبت میکنند، مدرسه هم که اطلاعاتی به آنها نمیدهد، بنابراین مجبور میشود با دوستان خود در این مورد گفتوگو کنند که کاملا طبیعی است و نمیتوان با قوانین قهری و دستورالعملهای قهری همچون اخراج دانشآموز جامعه را کنترل کرد.»
البته وجود چنین ابزارهایی برای افزایش میزان ازدواج در جامعه، باعث طرح چالشهایی در آینده خواهد شد. دکتر امانالله قراییمقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه در اینباره گفت: «هر اقدامی که در زمینه بالا بردن میزان ازدواج صورت بگیرد بسیار مهم است، اما اینکه بخواهیم تمام تمرکز را روی دختران دبیرستانی بگذاریم و ازدواج را دستوری کنیم درست نیست. در غیر این صورت ازدواجهای اجباری سر و سامان نخواهد گرفت.»
صحبتهای مسوولان مطابق شرایط روز جامعه باشد
فهیمه نظری جامعهشناس، مدرس و پژوهشگر اجتماعی با انتقاد از اظهارات زهرا آیتاللهی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در مورد عدم برخورد مدارس با ازدواج دانشآموزان و اخراج افرادی که در مورد مسائل جنسی در مدارس صحبت میکنند، گفت: انتظار میرود این صحبتهایی که از مسوولان جدید به گوش میرسد، سنجیدهتر، دقیقتر و علمیتر، یعنی مطابق با شرایط اجتماعی ایران باشد. نظارت و هماهنگی سیاستگذاریها باید به شکلی باشد که اگر حرفی زده میشود و در فضای مجازی و رسانه منتشر میشود، بررسی شود که امکان تبعات و پیامدهای آن چه چیزی میتواند باشد. آنچه این شورا در حوزههای مختلف همچون تئاتر، سینما، موسیقی مدنظرش است، برخلاف سیاستگذاریهایی است که از حقوق زن میگوید دفاع میکند و مغایر با حفظ حقوق زنان است، حتی سیاستها و هماهنگی آن با دیگر بخشهای دولتی درست نیست. به نظر میرسد این اظهارنظرها به شکل سطحی بیان میشود، گویی که این مسوولان از جامعه ما فاصله زیادی دارند و جامعه را به خوبی نمیشناسند.
وی ادامه داد: وقتی در مورد ازدواج زیر ۱۸ سال صحبت میکنند، یعنی دختر متولد ۸۲ الی ۸۳ در صورتی که ما باید این نسل را خوب بشناسیم و بدانیم که با نسل قبل از خود تفاوت بسیاری دارد، یعنی در رابطه با دهههای ۵۰ یا ۶۰ صحبت نمیکنیم، بلکه در مورد گروه سنیای صحبت میکنیم که فضای بازتری نسبت به نسل قبل خود دارد. باید به لحاظ روحی، روانی این نسل را بشناسیم و صحبتهای ما در مورد آنها سنجیدهتر باشد، بنابراین پیرو صحبتهای خانم آیتاللهی چند نقد جدی وارد میکنم؛ ایشان در فرمایشهای قبلی خود که سال ۹۶ داشتند در رابطه با لایحه منع خشونت علیه زنان که برای مجلس فرستاده شده بود، گفتند این لایحه در صورت شکایت از همسر باعث آن میشود که مردها بازداشت شوند و زندگی یک خانواده به هم بریزد. چنین تعبیرهایی حتی آنجا هم اشتباه بود، بنابراین به نظر میآید که باید حقوق و جایگاه زنان و دختران در جامعه جدی گرفته شود.
این جامعهشناس با انتقاد از این جریان فکری، اضافه کرد: همچنین در صحبتهای ایشان تناقض بسیاری وجود دارد، از یک طرف ایشان بحث ازدواج برای زیر ۱۸ سال را مطرح میکنند که دختران ما باید شوهرداری کنند و بهتر از آن است که فرمولهای ریاضی، شیمی و فیزیک یاد بگیرند که این نکته کاملا مشخص میکند ایشان به بلوغ جسمی و جنسی بچهها توجه دارند و به بلوغ فکری و آگاهی دختران توجهای ندارند، اما سوال این است که دختران این آگاهی را باید از کجا کسب کنند؟ دختری که به لحاظ جنسی و جسمی به بلوغ رسیده ولی از لحاظ فکری آمادگی و بلوغ ندارد به مدرسه میرود و اتفاقا با همسن و سالهای خودش چنین بحثهایی را مطرح میکند، در این شرایط اگر اعتقاد دارند که این دخترها هنوز به بلوغ جسمی و جنسی نرسیدهاند پس به چه دلیل آنها را به ازدواج تشویق میکنند، در هر حال این یک تناقض جدی است. بحث بعدی این است که دختران به مدرسه میروند و آنجا قانونی وجود دارد که با دختران متاهل کاری نداشته باشند ولی هر کس در مورد این موضوع صحبت کند اخراج میشود. واقعا این موضوع بعید است که در سن بلوغ ۱۵ الی ۱۶ سال دختران که اوج هیجان است، دو همجنس در مورد این مسائل با یک دیگر صحبت کنند؟ آیا در فضاهای دیگر دختران با هم در مورد این مسائل صحبت نمیکنند؟ اگر قبول داشته باشیم که کشور ما از اقوام مختلف تشکیل شده و هر کدام آداب و رسوم خاص خود را دارد، باید اجازه دهیم با همان آداب و رسوم خود ازدواج کنند، پس در این زمینه دخالتی نکنیم.
نظری ادامه میدهد: طبق این نظرات، ما مانع جدی برای درس این افراد ایجاد میکنیم. توجه کنید نهادهایی از جمله نهاد آموزش و پرورش و خانواده باید یکی از کارکردهایشان آموزش دادن باشد، یعنی مدرسه علاوه بر درس، تربیت جنسی را هم باید بر عهده داشته باشد، این مسائل حتی میتواند به شکل پنهانی در کتب درسی قرار گیرد. طبق تحقیقات کشورهای پیشرفته که در این آموزهها موفق بودند، از سنین خیلی کوچکی این مسائل را با توجه به شرایط موجود آموزش میدهند، حتی از دوره قبل از مدرسه، البته نه به صورت واضح، بلکه با توجه به شرایط موجود، تحقیقات نشان میدهد کسب اطلاعات جنسی در بین نوجوانان مقطع دبیرستان ۴۴ درصد شامل دوستان، ۲۰ درصد کتابها، ۱۳ درصد والدین، ۱۱ درصد معلم و ۹ درصد رسانههای مختلف است، بنابراین همکلاسیها در این موضوع نقش مهم دارند، اما علت مطرح شدن این مسائل بین همسالان میتواند این باشد که در خانواده به دلیل حجب و حیایی که وجود دارد در این رابطه صحبت نمیشود و این بچهها بدون آگاهی و با اطلاعات غلط وارد مدرسه میشوند و با دوستان خود صحبت میکنند؛ مدرسه هم که اطلاعاتی به آنها نمیدهد، بنابراین مجبور میشوند با دوستان خود در این مورد گفتو گو کنند که کاملا طبیعی است و نمیتوان با قوانین قهری و دستورالعملهای قهری همچون اخراج دانشآموز جامعه را کنترل کرد. اتفاقا این رویکرد باعث جواب عکس خواهد شد، از پیامدهای این مساله میتوان به آمار رجوع کرد که در تهران و کلانشرها تن فروشی تقریبا به ۱۲ تا ۱۳ سال رسیده و باید به این مسائل بپردازیم، اینکه دختری ازدواج کرده و در مورد مسائل جنسی در مدرسه صحبت کند اصلا موضوع امروز جامعه نیست و یک آدرس غلط دادن است.
وی با اشاره به اینکه در هر حال بچهها این اطلاعات را حتی به شکل غلط به دست میآورند، چه بهتر که خود مدرسه این آموزشها را بدهد، اضافه کرد: مدرسه میتواند این آموزشها را کاملا علمی و در چارچوب خاص پیش ببرد، همچون آمریکا که برای دختران و پسران طرح آموزشی در مورد مسائل جنسی دارد که در این فرآیند بعد از پایان دبیرستان بچهها با آگاهی کامل وارد جامعه خواهند شد که مهمترین آن این است که از تن و بدن خودشان مراقبت کنند، اما در شرایط حال حاضر یکی از تبعات این اتفاق پنهانکاری و آسیبهای جنسی خواهد بود که شاید عوارضش در بزرگسالی و حتی بعد از ازدواج بر جای بماند.
نظری ضمن اشاره به روحیات دختران جامعه میگوید: بهتر آن بود که این شورا به فکر افزایش اعتماد به نفس دختران باشد، اینکه آیا قدرت «نه» گفتن دارند؟، به لحاظ سلامت روحی روانی در چه وضعی هستند و کیفیت خوب زندگی یک دختر که قرار است مادر شود چگونه محقق میشود، ولی در آخر به کتابی بسنده و تاکید میشود حتما خوانده شود در صورتی که استقبال چندانی از آن نخواهد شد چون اصلا با شرایط جامعه ما سازگار نیست. در ایران حتی آموزش عمومی مسائل جنسی برای کودکان و نوجوانان نداریم، رسانه هم اصلا در این مسائل ورود نمیکند.
نظری در پایان اضافه کرد: به عنوان یک جامعهشناس پیشنهاد میدهم حتما جلوی ازدواج زودهنگام را بگیرند، تبعات ازدواج زودهنگام خیلی بیشتر از این است که بخواهند در مورد آن مساله صحبت کنند. دختری که آگاهی ندارد، دختری که اعتماد به نفس ندارد و به سرعت ازدواج میکند و بچهدار میشود، قطعا چند سال بعد همین موضوع گریبان خودش و جامعه را میگیرد؛ در دادگاه حضور پیدا میکند و مشکلات دیگر که پیش روی او خواهد بود، بنابراین حتما باید بین خانواده، مدرسه و جامعه هماهنگی وجود داشته باشد که به نظر میرسد این شورا یک مقدار از جامعه دور است، چون حتی اگر قرار باشد دختری در ۱۴ سالگی ازدواج کند وظیفه این شورا، رسانه و مدرسه است تا به آن دختر آگاهی دهند که ازدواج در این سن کمی زود است و از عواقب این موضوع بگویند. باید به این نکته توجه کرد که دختران امروز تحصیلات بالایی دارند و مطالعاتشان بالا رفته، بنابراین چنین صحبتهایی با جامعه ایرانی و فرهنگ ایرانی فاصله دارد و باید در مورد این مسائل تامل و تفکر بیشتر صورت گیرد.
امکانات ازدواج را محیا کنید
از سویی امانالله قراییمقدم جامعهشناس با انتقاد از ابزارهای قهری برای اجبار به ازدواج در گروه سنی خاص، گفت: مساله ازدواج و تشکیل خانواده، به مهمترین نهاد اجتماعی برمیگردد. بنابراین هر کوشش، حمایت و هر جانبداریای که از بالا بردن میزان ازدواج در جامعه انجام شود برای دوام و بقای آن جامعه است، بنابراین هر اقدامی که در زمینه بالا بردن میزان ازدواج صورت بگیرد بسیار مهم است، اما اینکه بخواهیم تمام تمرکز را روی دختران دبیرستانی بگذاریم و ازدواج را دستوری کنیم درست نیست.
وی ادامه میدهد: این در حالی است که وقتی شرایط و امکانات جامعه فراهم باشد و چشمانداز جامعه مثبت و مفید دیده شود، خود به خود این اتفاق میافتد. مسوولین میخواهند سن ازدواج را پایین بیاورند، چون به دلایل بیکاری، فشارهای اقتصادی و عوامل دیگری که وجود دارد، سن ازدواج بالا رفته است.
برای دختران بیست و پنج و نیم و برای پسران بیست و هشت تا بیست و نه شده است. بنابراین باید امکانات این امر فراهم شود و ازدواج به شکل اجباری وجود نداشته باشد.
یکی از مشکلات موجود به طور مثال تعداد بیشتر پسران ازدواج نکرده از دختران ازدواج نکرده است.
در کنار این، جوانها چشمانداز خوبی نمیبینند؛ از فشارهای معیشتی، تامین مسکن و افزایش طلاقهایی که وجود دارد باعث دلسردی میشود، در نتیجه اگر این امکانات فراهم شود خود به خود میزان ازدواج افزایش پیدا خواهد کرد، در غیر این صورت ازدواجهای اجباری سر و سامان نخواهد گرفت. الان باید ببینیم برای جوانهایی که ازدواج نکردند، ما کاری انجام دادیم یا نه؟ که امیدوارم چنین نگاهی به جامعه محقق شود.روزنامه جهان صنعت