اولین حرف‌های پدر دختر فراری که در کمد توسط شکارچی دختران فراری زندانی شده بود

وی ادامه داد: چند سال قبل همسرم به‌دلیل بیماری سرطان فوت شد و من تصور می‌کنم دخترم بعد از مرگ مادرش خیلی آسیب دید. حدود یک‌سال قبل دخترم نزد من آمد و گفت می‌خواهد سرکار برود تا سرگرم شود. در یک خیاطی مشغول به‌کار شد و از ۸‌ماه قبل به طرز ناگهانی غیبش زد. پس از پرس‌وجو متوجه شدیم که در خیاطی با زنی افغان آشنا شده و قصد داشتند به ترکیه بروند. حتی دخترم پاسپورتش را هم گرفته بود و آنطور که زن افغان می‌گفت آخرین‌بار دخترم برای برداشت پول از حسابش از خیاطی خارج شده و دیگر برنگشته است. او همان روز به دام سعید (شکارچی دختران فراری) افتاده و با رفتن به خانه او، در آنجا زندانی شده بود. حال آنکه ما همه‌جا را به‌دنبال دخترمان رفتیم تا اینکه احتمال دادیم بی‌خبر از ما به ترکیه رفته است.

او گفت: چند روز قبل بود که تمام بستگان و آشنایانمان فیلم دخترمان را برایمان فرستادند و تازه فهمیدیم در تمام این مدت دخترمان در آن خانه و در کمد زندانی بوده و نمی‌دانید چه بر من گذشت. در یک‌سو وضعیت دخترم و از سوی دیگر فیلمی بود که دست‌به‌دست می‌چرخید و آبروی ما را به بازی گرفته بود. دیگران حرف‌های نامربوط به من می‌زدند و همه اینها باعث شده بود عذاب سختی را تحمل کنم.

من از افرادی که بدون مجوز قضایی و قانونی تصویر، مشخصات و صدای دخترم را منتشر کرده و با آبروی من بازی کرده‌اند، شکایت دارم. اینکه بعد از ۸‌ماه متوجه شوی دخترت در تمام این مدت زندانی یک مرد بیمار بوده، به اندازه کافی عذاب‌آور است و من هنوز به‌صورت حضوری او را ملاقات نکرده‌ام اما عکس او را که دیدم دچار شوک بزرگی شدم. دخترم به‌شدت تکیده و لاغر شده و آنطور که شنیدم معتاد شده است. تمام این بلاها را سعید بر سر دخترم آورده، دختر من اهل سیگار هم نبود چه برسد به موادمخدر. من از سعید هم شکایت دارم و درخواستم اشد مجازات برای پسری است که با زندگی دختران کم‌سن‌وسال چنین بازی کرده است.