شفاآنلاین>سلامت> هاله حقیقی، اواسط سال ۲۰۰۴ ایران را به قصد ادامه تحصیل در کشور آلمان ترک کرد. او در آلمان موفق شد با بهترین نمرات مدرک مدیریت داخلی را بگیرد. اما با وجود اینکه در آلمان شغل و زندگی خوبی داشت تصمیم گرفت به خاطر عِرق ملی به ایران بازگردد و به مردم خدمت کند.
به گزارش شفاآنلاین: هاله حقیقی شش سالی میشود که به دلیل آب و هوای مطلوب و صمیمت مردم روستایی ساکن نواحی شمالی ایران شده است. او به دلیل دغدغه اجتماعی که داشته است، سالهاست نمازخانه مدرسه روستای ولی کستان در شهر عباسآباد استان مازندران را از آموزشوپرورش اجاره کرده است تا به صورت رایگان کلاسهای آموزشی برای بچههای خانوادههای کشاورز برپا کند.
هاله حقیقی در این خصوص میگوید: حدود شش سالی است که به خاطر دغدغههایی که در ذهنم بود به ایران بازگشتم تا بتوانم به هموطنانم خدمت کنم. از همان روزها که به ایران بازگشتم یکی از روستاهای شمال کشور را برای زندگی انتخاب کردم. طی این مدت متوجه شدم که فرزندان خانوادههای کشاورز خلاءهای فرهنگی و اجتماعی زیادی دارند. به همین دلیل کلاسهای آموزشی با موضوعیت فرهنگی و تفریحی برای آنها در نظر گرفتم. والدین کودکان روستایی شاغل هستند. گاه فرزندان هم به کمک خانوادهها در باغها و زمینهای کشاورزی کار میکنند. وقتی از این امر مطلع شدم، تصمیم گرفتم برای کودکان روستایی اوقات فراغتی در نظر بگیرم.
وی افزود: هر چند کلاسهای آموزشی بسیار کوچک و محدود است اما بچهها از این موضوع استقبال زیادی کردند. خنده و خوشحالی بچهها انگیزهای برای ادامه کلاسها برای ما شده است. بنابراین تلاش میکنیم در این کلاسها هر چه که در توانمان است یاد دهیم. به صورکلی ما به بچهها زبان انگلیسی، کتابخوانی، ریاضی، نقاشی، هنر و تئاتر را به صورت رایگان آموزش میدهیم. اینکه بچهها بیشتر با دنیای اطرافشان آشنا شوند برای ما خیلی مهم است. بچههای ۴ تا ۱۴ سال میتوانند به راحتی برای آموزش و گردش نزد ما بیایند.
حقیقی در خصوص موفقیتهایی که تاکنون کسب کردند، اظهار کرد: مهمترین موفقیتی که تا به امروز کسب کردیم خوشحالی بچهها و والدین آنها بود. چرا که استقبال آنها از حضور در کلاسهای آموزشی برای ما بسیار ارزشمند است.
چرا که ما در روستا غریبه محسوب میشدیم و هیچ شناختی از ما نداشتند اما به مرور زمان به قدری نسبت به ما حسننیت داشتند که بدون چون و چرا با روی گشاده ما را پذیرفتند و به ما اطمینان کردند و فرزندانشان را برای آموزش به ما سپردند. البته در این راه ما بیشتر از آنها یاد گرفتیم. او ادامه داد: خوشبختانه در این راه با مشکل و چالش عمیقی روبهرو نشدیم. ولی به طور معمول شروع هر کاری کم و کاستیهایی دارد. در حال حاضر هم شاید امکانات ما برای آموزش بچهها کم باشد ولی به نظرم با عشقی که بچهها به یادگیری و آموزش دارند، امکانات ما هم روزبهروز افزایش پیدا میکند. در نتیجه ما در این راه تنها بودیم ولی حالا در کنار مردم از پس تمام مشکلات برآمدیم. امیدوارم هر ایرانی که توانایی کمک به کودکان و خانوادههای روستایی را دارد، از همین امروز بدون هیچ چشمداشتی شروع کند، چرا که خدمت به بچهها از هر موضوعی مهمتر است. یکی از آرزوهای من این است که به قدری حال دلمان خوب باشد که بتوانیم در هر نقطهای از ایران که هستیم به هموطنانمان خالصانه کمک کنیم. این در حالی است که افراد بسیار زیادی با وجود ثروتهای کلان کوچکترین قدمی در این راه برنمیدارند.روزنامه جهان صنعت