شفاآنلاین>سلامت> گشایش اقتصادی و سرمایهگذاری در بورس. این وعدهای بود که از چند سال قبل تا به امروز به اشکال مختلف به مردم داده میشد. تبلیغ برای آوردن پول مردم به بورس، البته عناوین مختلفی هم به خود میگرفت.
به گزارش شفاآنلاین: با این حال برخی معتقدند آنچه در نهایت از این تبلیغات روی داد، سوخت شدن بخشی از سرمایههای مردم، جذب بخشی از درآمد بازار و در نهایت وعدههایی که سراب از آب درآمدند بود. سازمان بورس قطعا برای مردم آن مدینه فاضلهای نبود که خیلیها در اوج مشکلات اقتصادیشان بهعنوان یک راهکار بدان دل بسته بودند.
رنگهای سبز به مرور جایشان را به قرمز دادند و سبزهایی که عایدی چندانی هم نداشتند و توقعات و آمالهای یک ملت که اندکاندک رنگ باختند. در این مدت اما تصمیمگیریها و اتفاقاتی هم که در بورس توسط تصمیمگیران گرفته میشد نه تنها حلال مشکلات بورس نشدند بلکه بعضا به انبوه مشکلات دراین زمینه نیز افزودند. وضع قانون الزام شرکتها برای بازارگردانی و بازارگردان یکی از آنها بود که عملا مقصود مورد نظر را برای رفع مشکلات فراهم نکرد. قرار بود بازارگردانها در بهتر شدن بازار منفی تاثیرگذار باشند و جو سنگین فروش را کنترل کنند. بسیاری میگفتند چون در بورسهای کشورهای دیگر دامنه نوسان وجود ندارد شاید بازارگردانی تاثیری نداشته باشد اما در ایران میتواند موثر بوده و بازارگردان حرفهای خواهد توانست جلوی هیجانات کاذب و رشد تیز قیمتها را هم بگیرد. بازارگردان در واقع بنا بود در زمانی که سهم، حبابی میشود آن را بفروشد و یا زمانی که روند نزولی پیدا میکند آن را بخرد تا از سیر صعودی سهم حمایت کند. آنچه که در عمل چندان اتفاق نیفتاد و حتی بعضا بازارگردانان با توجه به پول و سرمایه و سهامی که دراختیارشان قرار گرفت برای خود شروع به کار کردند و چه بسا این موضوع گاهی ضربه بیشتری به مردم هم زد.
در واقعیت بازارگردانی ضعیف، بازار را نیز به هم ریخت. عدهای هم معتقد بودند که از اساس بحث چنین قانونی و ابلاغ الزام به بازارگردانی، دیرهنگام بود و در زمانی که مدام بازار قفل بود و صف فروش جمع نمیشد به کار گرفته نشد و بعد هم حکم نوشداروی بعد از مرگ سهراب را داشت.
بورس در اقدام بحثبرانگیز دیگر، قانون دامنه نوسان نامتقارن را که پیشتر آزموده شده بود و شکست خورده بود را نیز وضع کرد. قانونی که بازهم اوضاع را در بورس وخیمتر ساخت و به مجموع معضلات دراین عرصه افزود. هرچند بورسهای بزرگ دنیا دامنه نوسان ندارند و بازارشان مانند بازار ایران کمعمق نیست و آنقدر حجم معاملاتشان وسیع است که در طول یک روز یک سهم یا نمادی ممکن است چند درصد بالا و پایین شود اما درایران دامنه نوسان متقارن وجود داشته و مقدارهای متفاوتی دارد، دامنه مثبت 5تا منفی 5 ، یا مثبت 3 تا منفی 3، یا مثبت 2 تا منفی 2. اما بعد از ریزش غیرقابل باور بورس، برخلاف نظر کارشناسان، مقامات بورس دامنه متقارن را تبدیل به نامتقارن کردند و اعلام کردند دامنه نوسان نامتقارن به منظور کنترل فضای نااطمینانی و فرصت تحلیل به سهامداران مصوب شده است ولی در نهایت این کار عملا باعث قفل شدن بازار و توقف خرید و فروش شد، چه بسا نقدشوندگی بازار کاهش یافته و در این شرایط سرمایهگذارهای کمتری هم به بازار آمدند.
همان موقع جمعی از فعالان، سهامداران و کارشناسان بازار سرمایه نسبت به اجرای قانون تغییر دامنه نوسان نامتقارن اعتراض خود را نشان دادند. آنها در این نامه اعتراضی نوشتند: «همانطور که مستحضرید اکنون مدتی است که از اجرای این قانون میگذرد و دلایلی که کارشناسان از وقوع آن میترسیدند و هشدار داده بودند یکایک به وقوع پیوسته و بلای جان این بازار شده است. متأسفانه ارزش معاملات به صورت کاملا محسوس کاهش یافته و یا بهتر بگویم سقوط کرده است. در اکثر نمادها شاهد انباشت سفارشات فروش هستیم که روزبهروز در حال افزایش است. نقدشوندگی بازار نیز به صفر رسیده و سرمایهگذاری که مایل است به بازار سرمایه وارد شود از ترس عدم نقدشوندگی پول خود پا به فرار گذاشته، بازار کاملا بیروح و شاهد کاهش ارزش معاملات هستیم. بازار با این شرایط حتی برای نوسانگیران نیز جذابیتی ندارد. لذا از مسئولان محترم خواهشمندیم نسبت به لغو فوری اجرای این قانون اقدامات لازم را به عمل آورده و خواستار اقدام فوری هستیم.» پیش ازاین نیز هشدارهایی داده شده بود که دامنه نوسان نامتقارن محکوم به شکست است. این اقدام بورس درحالی بود که در واقع سازمان بورس آزموده را دوباره آزمود و بازهم شکست خورد و البته باعث شکست مردم نیز شد. چند هفته و چند ماهی طول کشید تا وضعیت دوباره به حالت قبلی و ملغی شدن قانون دامنه نوسان نامتقارن برگردد.
در نهایت این قانون نیز عایدیاش چیزی جز متوقف کردن بازار و حبس پول مردم نبود. اما این پایان تصمیمات نافرجام و شکست خورده سازمان بورس نیست. بخش دیگری از حواشی سازمان بورس زمانی بود که محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در اظهارنظری جنجالی به معضلات سامانههای نرمافزاری در بورس اوراق بهادار اشاره کرده و گفته بود: «گزارشهای کارشناسی حاکی از آن است که بخشی از سامانهها یا اساسا از حوزه تصمیمگیری خارج شدهاند و یا کمترین میزان تأثیرگذاری را در نظارت بر بازار ایفا کردهاند که گزارش رسمی در این موضوع نیز بهزودی در اختیار مردم قرار داده میشود.» پورابراهیمی درواقع از فشل بودن سیستمها و سامانههای نظارتی خبر داد هرچند که مسئولان بورس عقیده دیگری داشته و از نرمافزارهای جدیدی میگفتند که اشراف کاملی بر حیطه نظارت از بازار سرمایه دارد. شکست قوانین دامنه نوسان نامتقارن و الزام شرکتها به بازارگردانی درکنار ابهامات در سامانههای نظارتی بورس از دید عدهای همه از ناتوانی سازمان بورس در اداره شرایط کشور برای سرمایهگذاری مردم خبر میداد و یا بعضا بیاختیار بودنش. تا اینکه حالا داستان تازهای هم به آن اضافه شده است. داستان زیرزمین سازمان بورس و ماینرها (!) دیگر خیلی عجیب است. صحبتهایی مبنی بر «کشف چند دستگاه ماینر در زیرزمین ساختمان شرکت بورس توسط حراست و اینکه این دستگاهها متعلق به فرد خاصی در این شرکت است»، مطرح شد.
هرچند درپی «مطرح شدن صحبتهایی مبنی بر کشف چند دستگاه ماینر در شرکت بورس»، مدیرعامل این شرکت این موضوع را رد کرد و معاون سازمان بورس نیز اعلام کرد که این دستگاهها شخصی نبودهاند. تا اینکه این موضوع تایید شد و سازمان بورس اعلام کرد: «جهت تنویر افکارعمومی به اطلاع میرساند در رسیدگیهای نظارتی سازمان بورس و اوراق بهادار، تعدادی ماینر که از سوی شرکت بورس اوراق بهادار تهران مورد بهرهبرداری قرار گرفته است در ساختمان شرکت مزبور کشف گردید و در ادامه بررسی نیز مشخص شد که فعالیت مزبور در گزارشها و حسابهای شرکت به طور کامل ثبت و افشا نشده است و با توجه به اینکه بدوا چنین امری با اساسنامه و رسالت شرکت بورس نیز همخوانی نداشته است، موضوع به معاونت حقوقی سازمان ارسال شده است. رسیدگی به این موضوع به طور فوقالعاده در دستور کار کمیته رسیدگی به تخلفات سازمان قرار گرفته و برای بررسی کموکیف و ابعاد تخلفات این موضوع، مدیران بورس تهران فراخوانده شدهاند. بدیهی است بعد از رسیدگی کامل و ارزیابی توضیحات و مستندات این امر که در حوزه داخلی شرکت رقم خورده است، نتایج رسیدگی و جزئیات امر و تصمیم سازمان اطلاعرسانی خواهد شد.» از قرار در زمانی که به دلیل ناکارآمدی بورس و تصمیمات اشتباهشان، مردم دچار زیان بودند عدهای در زیرزمین بورس مشغول بیتکوین استخراج کردن و راه درآمدزایی از راههای غیر بورسی بودند(!)