ورود پدیده منحوس کرونا در اواخر سال ۹۸ و تراوش در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ برای نخستین بار طی چند دهه حکمرانی و نحوه سیاستگذاری در سطح کلان کشور در چگونگی مواجهه با یک بحران فراگیر را در ویترین مقایسه با بقیه کشورها قرار داد.
شفاآنلاین>سلامت> یک سال و نیم از ورود کرونا با موجهای بلند و سهمگین و سونامی هولناکی که در کشورمان به راه انداخته میگذرد. روزها و هفتههایی که شاهد پرپر شدن عزیزان و هموطنانمان بودیم و متاسفانه آنچه روی داد فاصله زیاد ما با کشورهای موفق در کنترل همهگیری کرونا را بیش از پیش نشان داد.
ورود پدیده منحوس کرونا در اواخر سال ۹۸ و تراوش در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ برای نخستین بار طی چند دهه حکمرانی و نحوه سیاستگذاری در سطح کلان کشور در چگونگی مواجهه با یک بحران فراگیر را در ویترین مقایسه با بقیه کشورها قرار داد.
در حالی که طی چند دهه گذشته مردمان سرزمینمان به صورت روزانه تاثیر سیاستهای اقتصادی و غیراقتصادی اتخاذشده توسط تصمیمگیران کلان کشور را در زندگی روزمره خود لمس میکردند، با این حال هیچگاه به میزان دوران پاندمی کرونا این عملکرد در معرض قضاوت و مقایسه با سیاستهای اتخاذشده توسط کشورهای دیگر قرار نداشته است. در دوران کرونا مردم با وضوح و فرکانسهای بالا وضعیت سلامت کشور را (میزان افراد مبتلاشده، افراد فوتشده و نوع سیاستهای اتخاذشده برای مواجهه با آسیبهای اقتصادی و جانی) با گوشت و پوست خود و نزدیکان خود لمس کرده و با مقایسه با آنچه در سایر کشورها طی میشده است، کارنامه عملکرد سیاستگذاران و تصمیمسازان کشور را مورد ارزیابی و سنجش قرار دادند. این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی در گزارشی نسبت به گستردگی شیوع بیماری در ایران و تاثیر آن بر زندگی، رفاه و معیشت مردم اظهار نگرانی کرده است.مرگومیر و تسری در ایران طی دو ماه گذشته روندی صعودی پیدا کرد و گزارشهای رسمی و غیررسمی در شبکههای اجتماعی نشان میدهد در شهرهای مختلف کمبود تخت و دارو بحرانساز شده بود. مقامات فعلی و سابق میکوشند پاسخ ناموفق دولت، بحران را انکار کنند. آنها- بعضا بدون ارائه شواهد و مستندات- تحریمها و تاخیر در
واردات واکسن و همچنین یکدیگر را مسوول تشدید بحران میدانند. فرصتهای بسیاری برای واردات واکسن از دست رفته و اظهارات و وعدههای ضدونقیض در مورد عرضه واکسنهای داخلی هم سبب سلب اعتماد مردم شد. کارشناسان میگویند این رفتارها و سیاستها پیامدهای جدی برای حق سلامتی و استرس ایرانیان به واکسنهای کرونا داشته است.
آمار بیسابقه مرگ و میر و ابتلا در طول دو ماه اخیر و یک سیستم درمانی در حال فروپاشی، سبب شد مردم انگشت اتهام را به سمت تعلل مسوولان در پیشبرد برنامه واکسیناسیون نشانه بگیرند. بزرگی بحران، به اندازهای بود که برخی پزشکان را واداشت تا بیپروا به عملکرد وزارت بهداشت انتقاد کنند. طی سالیان متمادی اقتصاد ایران از جمله بخش پزشکی و مراقبتهای بهداشتی به شدت تحت تاثیر تحریمها قرار گرفته است. تاخیر شدید در تحویل و کمبود دارو و تجهیزات پزشکی را البته میتوان تا حد زیادی ناشی از این امر دانست. برخلاف مسوولان اغلب مردم، فساد و سوءمدیریت اقتصادی را عامل نرخ اندک و تاسفبار واکسیناسیون میدانند. بیستم مردادماه مقام معظم رهبری ضمن تاکید بر ضرورت تسریع واکسیناسیون، مجوز واردات واکسنهای خارجی غیر از تولید شده در آمریکا و انگلیس را صادر کردند. خوشبختانه طی دو هفته گذشته شاهد ورود حجم چشمگیری واکسن سینوفارم به کشورمان بودهایم و این امیدواری به وجود آمده که طی دو ماه آینده بخش عمدهای از جمعیت کشور واکسینه شوند.
برای خروج از بحران کرونا لازم است حداقل ۷۰ درصد جمعیتمان واکسن زده باشند. در کشور ما باید حداقل ۶۰ میلیون نفر واکسن دریافت کنند. با احتساب هر نفر دو دوز، مجموعا ۱۲۰ میلیون دوز واکسن نیاز است. اگر روزی حداقل یک میلیون نفر واکسن بزنند به شرط تامین آن حدود یکصد روز طول خواهد کشید. البته سطح آنتیبادی ایجادشده در نتیجه واکسیناسیون بعد از شش ماه کاهش پیدا میکند و در نتیجه ضرورت تزریق دوز سوم هم وجود دارد علاوه بر این سویههای جدید بیماری و انواع جهشیافته ویروس هم در حال شیوع است. مانند دلتا که در کشور ما هم شیوع یافته یا نوع لامبدا که اخیرا در حال همهگیری است و گفته میشود بسیار خطرناکتر از سویههای پیشین است.
با این حساب زمانی که به ماههای ششم و هفتم برسیم افرادی که در ماههای اول واکسن زدهاند باید دوباره واکسن دریافت کنند. یعنی به نظر میرسد فرآیند واکسیناسیون کامل بین ۷ تا ۱۰ ماه طول بکشد و این طولانی شدن باعث میشود نتوانیم از وضعیت پاندمی خارج شویم. یکی از نگرانیهای اصلی این است که وقتی در کشور ما مشکلی پیش میآید، ماندگار و مزمن میشود. اکنون هم کرونا آمده و مانده است. منتها این مشکل به دلیل خطرات جانی که برای مردم دارد، واقعا با دیگر مسائل و مشکلات متفاوت است.
آنچه واقعا همیشه رنجآور بوده یادگیری تقریبا صفر سیاستگذار است؛ مسالهای که مدام استمرار مییابد و از یک مساله به مساله دیگر سرایت میکند. ظرف همین دو سه هفته گذشته با روی کار آمدن دولت جدید اتفاق بزرگی رخ داد و سیاست واردات واکسن کاملا تغییر کرد یعنی آن وزن بالا و جایگاه بسیار خاص که برای تولید داخلی واکسن در مقابل واردات واکسن در نظر گرفته شده بود دگرگون شد. اکنون میبینیم آقای رییسجمهور در مورد تامین واکسن چنین صحبت میکند و انگار دیپلماسی واکسن بعد از مدتزمان طولانی و دیرهنگام سرانجام به کار افتاد اما نکته اصلی «یادگیری» است یعنی اینکه چرا این اتفاق افتاد؟ آیا این قابل پیشگیری بود؟ و ما چه درسی میتوانیم از این زمان ازدسترفته بسیار پرهزینه بگیریم؟ همه جای دنیا سیاستمداران به دنبال محبوبیت میگردند. در کشور ما هم در ابتدا قرار بود سیاسیون سوار بر سیاست داخلی واکسن شوند، اما به دلایل متعددی این اتفاق نیفتاد، در نتیجه سیاستمداران به دنبال اپیزود دوم رفتند و واردات واکسن را به صورت جدی استارت زدند. اول قرار بود قهرمانی باشد که تولید میکند، حالا میرود به سمتی که قهرمان واردات شود.مجید سلیمیبروجنی/ کارشناس اقتصادی