اولین موردی که در تجربه زیسته بیماری کرونا به ذهن وارد میشود بحث جسمی و سختیهای مربوط به آن است که در رسانهها و آموزشهای همگانی به طور ویژه به آن پرداخته میشود.
شفاآنلاین>سلامت> اولین موردی که در تجربه زیسته بیماری کرونا به ذهن وارد میشود بحث جسمی و سختیهای مربوط به آن است که در رسانهها و آموزشهای همگانی به طور ویژه به آن پرداخته میشود.
اما هدف ما در این مطلب بحث روانی و اجتماعی بیماران بستری کرونا است.
برای شروع لازم است نگاهی به مبحث تابآوری روانی و اجتماعی داشته باشیم.
تابآوری به معنای تطبیق با شرایط موجود، بازگشت به زندگی، آسیب دیدن و استفاده از باقی توانایی و به طور کلی خم شدن و نشکستن است.همچنین تابآوری را میتوان از جنبههای مختلف روانی، اجتماعی و جسمی مورد بررسی قرار داد.
فرد تابآور، فردی است که حمایتهای اجتماعی و مالی را داشته و آموزشهای مهارت زندگی و حل مساله را گذرانده باشد.
میتوانیم برای تابآوری روانی و اجتماعی کارگاههای آموزشی تولید کنیم. مانند کارگاههای
آموزشهای مهارت زندگی و به نظر میرسد با توجه به شرایط همهگیری ویروس کرونا این یک ضرورت مهم است.
با توجه به موضوع بحث (تجربه زیست)، بهتر است آموزش تابآوری روانی و اجتماعی را به مباحث دیگری موکول کنیم.
در ادامه مطلب تجربه زیست بستری
کرونا را به سه بخش تقسیم میکنیم که در هر سه بخش تابآور بودن و حمایت اجتماعی اهمیت بسیاری دارد.
۱)پذیرش در بیمارستان: مرحله پراسترسی است. با توجه به شلوغی بعضی ایام، بسیار آسیبرسان است و در نتیجه خدمات روانشناسی بالینی الزامی به نظر میرسد اما در حقیقت چنین چیزی وجود ندارد.
۲) مدت زمان بستری در بیمارستان: مرحله همراه با غم و تالم فراوان برای سایر بیماران همچنین مشکلات شغلی و مالی و خانوادگی و… است که با توجه به تاثیر استرس بر روند درمان نیاز به خدمات روانپزشکی دارد که در عمل این موضوع هم وجود ندارد.
۳) ترخیص از بیمارستان: طبق قواعد روانشناسی هر چه میزان اطلاعات فرد بیشتر باشد استرس فرد کمتر میشود. در این مرحله آموزش و توصیههایی باید به فرد داده شود که کم و بیش توسط پرستاران این موضوع
انجام میشود.
در ادامه، بحث حمایت روانی برای بیماران کووید ۱۹ را بررسی میکنیم. به صورت کلی از دو روش استرس را کاهش میدهند.
روش اول: روش معروف راهحلمحور است که در موضوع کنونی کووید، باید درمان صورت گیرد که قطعا با درمان، استرس کم میشود.
روش دوم: هیجانمحور است که صرفا خدمات روانشناسی بالینی است که باز هم این موضوع یک حلقه مفقوده در روند درمان است.
و در پایان هم به حقوق بیماران میپردازیم:
اینکه به طور کلی حقوق بیمار چه هست؟ و اینکه چه میزان باید بیمار از روند بیماری خود مطلع باشد. همچنین چه میزان از اطلاعات، استرس بیمار را بیشتر میکند؟ مرجع تشخیص این موضوعات کیست؟
به نظر میرسد برای بیماران کووید۱۹ باید قوانین روانی جداگانهای وضع شود البته لازم به ذکر است که در شرایط بحرانی کنونی سخت به نظر میرسد که همه چیز مطلوب باشد، اما این موضوع لزوم تدوین استاندارد را از بین نمیبرد.احسان بیات/ روزنامه جهان صنعت