کد خبر: ۲۸۸۳۰۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۸ - ۰۴ شهريور ۱۴۰۰ - 2021August 26
ما هیچ‌وقت خانواده‌مان را در زمان جنگ در معرض تهدید قرار نمی‌دادیم. به جبهه‌ها می‌رفتیم. جان خود آدم است و اختیارش را داریم

شفاآنلاین>سلامت> دکتر محمدرضا ظفرقندی رئیس کل سازمان نظام پزشکی گفن: در یک سال گذشته سه هزار درخواست مهاجرت از سوی پزشکان داشته ایم

به گزارش شفاآنلاین: من خودم کسی بودم که در جنگ حضور داشتم و حداقل در ۱۵ عملیات شرکت کردم و هر‌وقت به‌عنوان تیم اضطراری در جنگ نیاز بوده، حضور داشتم. منتی هم بر سر کسی نیست، یک انسان معمولی از یک مملکت هستیم و باید برای نجات مملکت تلاش کنیم. در سال ۱۳۸۹ و در سالروز آزادی خرمشهر، از آقای هاشمی‌رفسنجانی دعوت کردیم که برای جمعی از پزشکان حاضر در جنگ سخنرانی کنند.

این مراسم در ساختمان روزنامه اطلاعات برگزار شد. آقای هاشمی جمله‌ای گفتند که من هرگز فراموش نمی‌کنم. ایشان به‌عنوان مسئول کل جنگ گفتند من در تنها قسمتی که هیچ‌وقت در طول جنگ دغدغه و نگرانی پیدا نکردم، حوزه پزشکی جنگ بود که با سازماندهی خوب در صحنه‌های سخت کار را به سامان می‌رساندند. اما بین زمان جنگ و این ایام تفاوت فاحشی وجود دارد.

تفاوت آن‌موقع با الان این است که آن زمان یک نفر پزشک که به‌عنوان بسیجی و رزمنده به جبهه می‌رفت و کار رزمی می‌کرد، خودش را در معرض خطر قرار می‌داد. ولی الان مسئله‌ای که خیلی مهم است و کمتر به آن توجه می‌شود، این است که چه پزشک (یک پزشک عمومی یا یک پزشک متخصص عفونی) و چه پرستار، تمام خانواده را در معرض خطر قرار می‌دهد. من الان متخصصان عفونی‌ و پزشکان عمومی‌ای را سراغ دارم که روزی صد بیمار کرونایی در بیمارستان سینا، در بیمارستان خاتم و در بیمارستان‌های مختلف ویزیت می‌کنند. می‌دانید که این کار چقدر ریسک ابتلا را بالا می‌برد. حالا دیگر همه می‌دانند که واکسن‌زدن جلوی ابتلا را نمی‌گیرد.

با تزریق واکسن کاملا ریسک ابتلای مجدد پایین می‌آید ولی جلوی آن گرفته نمی‌شود. نکته خیلی مهم این است که حتی اگر بگویند کادر درمان واکسن زده‌اند، اما کسی که روزی صد بیمار کرونایی را ویزیت می‌کند و شب به منزل می‌رود، ناقل است؛ دو تا بچه دارد، همسرش هست، مادرش‌ و پدرش هستند. اتفاقا من می‌خواهم برعکس بگویم، این موضوع در مقایسه با جنگ خیلی بالاتر است.

ما هیچ‌وقت خانواده‌مان را در زمان جنگ در معرض تهدید قرار نمی‌دادیم. به جبهه‌ها می‌رفتیم. جان خود آدم است و اختیارش را داریم. ولی الان همین پزشک و همین پرستار به بخش کرونا می‌رود مریض می‌بیند، به ICU می‌رود مریض می‌بیند و شب که باید به منزل برود، آنجا خانواده‌اش (همسر، فرزند و والدین) در خطر هستند. این خیلی بالاتر است؛ یعنی دارد یک ایثار بزرگ‌تری انجام می‌شود.

از افسردگی آمار ندارم؛ ولی درباره مهاجرت در یک سال گذشته درخواست سالانه گود استندینگ که برای مهاجرت لازم است، افزایش داشته و حداقل در یک سال سه هزار درخواست به سازمان ارسال شده است.

به نظرم می‌آید که کرونا یک بیماری مزمن، مرموز و موذی است؛ یعنی اینکه با توجه به گذشت زمان و افزایش اطلاعات از بیماری کرونا، شما قطعا مشاهده می‌کنید که سویه‌های جدید و جهش‌های جدید این بیماری ایجاد می‌شود که هر‌کدامش می‌تواند برنامه‌ریزی‌های قبلی را دچار تغییر و توقف بکند؛ ولی آن چیزی که لازمه مواجهه (من لفظ شکست را به کار نمی‌برم) علمی و صحیح با این بیماری است، عمدتا دو راه بیشتر ندارد؛ اول واکسیناسیون عمومی در زمان کوتاه، به‌طوری‌که ما 70 درصد کشور و جامعه‌ را واکسینه بکنیم تا بتوانیم این زنجیره را کاهش بدهیم و مقطوع کنیم و دوم با وجود واکسیناسیون با توجه به جهش‌ها، کنترل شرایط بهداشتی و اصول بهداشتی را رعایت کنیم.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: