جدا از بیان اطلاعات و آمار اشتباه و سخنان متناقض وزارت بهداشت در خصوص پرداخت هزینههای درمان کرونا هم سخنانی خلاف واقع بیان کردند. سخنانی که مردم را بیش از گذشته سرگردان داروخانهها و بیمارستانها کرد
شفاآنلاین>سلامت> در ماهی که گذشت براساس آمارهای رسمی ۱۳۹۷۵ نفر و احتمالا چند برابر این تعداد بر اثر کرونا جان باختند. علاوه بر جانهایی که از دست رفت و کمر بازماندگان آنها هم زیر فشار روانی و مالی شکسته شد.شاید اگر مسوولان به جای هزینههای گزاف در تولید واکسن داخلی همان هزینهها را در تهیه واکسن خارجی میکردند حداقل در حال حاضر نیمی از جمعیت واکسینه شده بودند.
به گزارش شفاآنلاین: این در حالی است که از ۷ واکسن رونمایی شده و دو واکسنی که مجوز اضطراری گرفتند؛ واکسن برکت تنها یک میلیون و ۵۰۰ هزار دوز تزریق شده، پاستور هم هنوز به یک میلیون نرسیده و مابقی هم در کارآزمایی بالینی هستند. کارشناسان بر این عقیدهاند که وزارت بهداشت با تعلل در تهیه واکسن مقصر مرگ ۱۰۲ هزار و ۶۴۸ تن ایرانی است.
با این حال براساس گزارشها آمار اعلامی فوتشدگان از سوی وزارت بهداشت دقیق نیست، بنابراین سازمان ثبتاحوال اخیرا اطلاعات دقیقی از میزان مرگومیر در کشور طی سالهای ۹۸، ۹۹ و نیز تا پایان هفته ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ منتشر کرده است که با مراجعه به این اطلاعات و مقایسه آن با آمار مرگومیر در سالهای گذشته میتوان به تصویر دقیقی از جانباختگان مستقیم و غیرمستقیم کرونا رسید. در نتیجه میتوان گفت آمار تلفات مستقیم و غیرمستقیم کرونا در ایران باید چیزی درحدود ۲۴۵ هزار نفر تا ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ باشد. مقایسه این عدد با آمار رسمی اعلام شده، یعنی حدود صدهزار نفر، بیانگر وجود فاصله ۴/۲ برابری بین آمار کشتهشدگان حقیقی و آمار رسمی است. وجود این اختلاف لزوما به معنی عمدی در کم اعلام کردن آمار نیست. از قضا دیروز محمدرضا ظفرقندی، رییس سازمان نظام پزشکی هم درباره اختلاف فاحش آمارهای رسمی و غیررسمی گفته است: «آمار واقعی مرگومیر سه تا چهار برابر آمار رسمی وزارت بهداشت برآورد میشود. چرا که گواهی فوت افراد براساس بیماری کرونا صادر میشود ولی در این مدت افراد بدون اخذ تست فوت میکنند.»
جدا از بیان اطلاعات و آمار اشتباه و سخنان متناقض وزارت بهداشت در خصوص پرداخت هزینههای درمان کرونا هم سخنانی خلاف واقع بیان کردند. سخنانی که مردم را بیش از گذشته سرگردان داروخانهها و بیمارستانها کرد. همچنین مدتی پیش سعید نمکی اظهاراتی را مطرح کرد که نه تنها با مشاهدات تطابق ندارد بلکه بعضا تضاد فاحشی دارد؛ به عنوان نمونه او در فروردین امسال گفته بود اجازه ندادیم صف مرغ و تخممرغ برای دارو تکرار شود. این در حالی است اگر به صورت تصادفی با بیمارانی که پیشتر کرونا گرفتند تماس بگیرید و از آنها بپرسید که چگونه بستری شدند متوجه میشوید این ادعای آقای وزیر اصلا با واقعیت همخوانی ندارد. بیمارستانها اول استعلام حساب فرد را میگیرند و بعد او را بستری میکنند. چند روز پیش براساس مشاهدات میدانی قفسههای داروخانههای بزرگ دولتی پایتخت خالی است و داروخانههای سطح شهر فضای یک کشور جنگزده را تداعی میکرد.
نکته بعدی تکذیب اظهارات نمکی است؛ صف بلندی برای پذیرش نسخه بیماران شکل گرفته بود که با صفوف مرغ و گوشت تفاوتی نداشت؛ علاوه بر این مسوول پذیرش هرچند لحظه فریاد میزد که بیماران مبتلا به فلان بیماری در صف نایستند چرا که داروی آنها موجود نیست؛ نکته غمانگیز اینکه لیست این بیماریها لحظه به لحظه افزایش پیدا میکرد اگر در ساعات اول بیماران دیابتی باید از خیر داروهایشان میگذشتند؛ در دقایق بعد بیماران مبتلا به کرونا اضافه میشدند و همینطور این زنجیره بزرگتر و بزرگتر میشد و مشخص نیست که چرا سخنان برخی از مسوولان تا این میزان از واقعیت دور است؟ مشخص است وقتی یک مسوول نسبت به حیطه تحت مسوولیتش بیاطلاع است این رویه هیچ تغییری نخواهد کرد و همین آش و همین کاسه تا ابد باقی خواهد ماند. اگرچه در این ۱۸ ماهه دود بیکفایتی مسوولان به چشم مردم رفته است. مردم علاوه بر بیماری کرونا با هزینههای درمان هم دست و پنجه نرم میکنند. موضوعی که پیشتر اعلام شد تمام هزینههای درمان و تستهای کرونا تحت پوشش بیمه است؛ در حالی که اینگونه نیست!
پول پیش خانه در ازای هزینه مرگ همسرم
علی یکی از کارگرانی است که به تازگی خود، همسر و دو فرزنداش به کرونا مبتلا شدهاند، او درباره هزینههای کمرشکن داروهای کرونا میگوید: من یک کارگر ساده هستم که شش ماه حقوق نگرفتهام و اگر اعتراضی کنیم، سریعا اخراج میشویم. در همین هیاهو هفته گذشته در کارگاه به کرونا مبتلا شدم و به دلیل نداشتن مرخصی مجبور شدم همچنان به کارم ادامه دهم. اما دو روز بعد از اولین علایم من، همسرم و دو پسرم هم به کرونا مبتلا شدند. برای درمان خانوادهام از کارگاه درخواست حقوق و مساعده کردم که تنها سه میلیون تومان به من دادند. این در حالی است که هزینه یک نوع داروی همسرم ۱۰ میلیون تومان شد. پزشکان برای درمان همسرم شش عدد از همین نوع دارو تجویز کردند که هر عدد این دارو را دانهای ۷۵۰ هزار تومان از بیمارستان تهیه کردم و ۷۵۰ هزار تومان هم بابت تزریق آن گرفتند که همین دارو به تنهایی ۱۰ میلیون تومان شد. ریه همسرم درگیر شده بود که ۶۰۰ هزار تومان هم هزینه سیتیاسکن شد و در این وضعیت پولی برای درمان خودم نداشتم. بنابراین با وجود اینکه خون استفراغ میکردم ولی به دکتر رفتم و تمام پول پیش خانهام را صرف درمان همسرم و دو فرزندم کردم. حال همسرم روزبهروز وخیمتر شد و در هیچ بیمارستان دولتی تخت خالی برای همسرم پیدا نکردم. با حقوق کارگری که هر شش ماه یکبار میگیریم نتوانستم او را در بیمارستان خصوصی بستری کنم. در نتیجه دو روز پیش همسرم را از دست دادم. حال من ماندم و دو تا بچه قد و نیمقدم در حالی که خانه و همسرم را از دست دادم. سرپناهی ندارم و از لحاظ مالی در مضیقهام ولی کاری از دستم برنمیآید. بیماری کرونا با اینکه جان من را نگرفت ولی فقیرتر و تنهاترم کرد. هیچکدام از داروها حتی تست پیسیآر هم تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی نبود و تمامی داروها را آزاد تهیه کردم. همسرم از بیماری کرونا نمرد، او از بیپولی مرد. هزینه کفن و دفن همسرم هم حدود پنج میلیون تومان شد و برخلاف ادعای مسوولان هیچ قبر رایگانی هم در اختیار ما قرار نگرفت.
۵ روز جهنمی
مریم بیماری دیگر نیز از پنج روز جهنمی میگوید: تقریبا پنج روز پیش اولین علائم بیماری در من نمایان شد و برای اطمینان به آن تست پیسیآر دادم و با وجود اینکه بنده بیمه تامین اجتماعی هستم ولی ۷۰۰ هزار تومان بابت آن پرداخت کردم. ویزیت دکتر ۱۰۰ هزار تومان شد و برای تشخیص درگیری ریه ۶۰۰ هزار تومان هزینه سیتیاسکن دادم. پزشک شش رمدسیویر برایم نوشت که هر کدام آن با تزریق حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان شد که هر روز سرم تراپی حدود یک میلیون تومان شد. در این پنج روز جهنمی علاوه بر استرس بیماری، استرس بیپولی را هم داشتم. به طورکلی در این پنج روز ۱۶ میلیون تومان هزینه درمان کرونای من شد. تمام هزینهها را به صورت آزاد حساب کردم و از بیمه تامین اجتماعی خبری نبود. فقط نگران قشری هستم که برای درمان پولی ندارند و بدون آنکه کسی متوجه شود فوت میکنند.
۲۱ درصد تهرانیها فاقد بیمه هستند
مشاهدات میدانی نیز نشان میدهد بسیاری از مراکز درمانی با وجود تعهدات بیمهای، به هر شیوهای متوسل میشوند که هزینههای درمانی را مستقیما از جیب مردم دریافت کنند. استدلال این مراکز این است که بیمهها به تعهدات خود پایبند نیستند اما مسوولان بیمهای کشور میگویند اتفاقا بیشترین تلاشها را کردهاند که در کوتاهترین زمان ممکن هزینههای درمانی را پرداخت کنند و این مراکز درمانی هستند که به تعهدات و قراردادهای خود عمل نمیکنند. البته این بخشی از مشکل است؛ چراکه براساس مطالعات وزارت رفاه، در سال گذشته ۱۶ درصد یعنی نزدیک به ۵/۱۳ میلیون نفر ایرانی و ۲۱ درصد از مردم استان تهران فاقد بیمه درمانی بودهاند. آمارهای وزارت رفاه همچنین نشان میدهد تا قبل از کرونا ایرانیها ۳۵ درصد از کل هزینههای درمانی را شخصا از جیب خود پرداخت کردهاند که این میزان در جهان ۱۸ درصد بوده است. آمار دیگر این وزارتخانه نشان میدهد در سال گذشته ۴/۲ میلیون نفر از ایرانیها به واسطه هزینههای بالای درمانی به زیر خط فقر رفتهاند.
صف برای کفن و دفن
سعید خال- مدیرعامل بهشتزهرا- از افزایش ۵/۲ برابری فوتیهای کرونایی در پیک پنجم و کار سه شیفته پرسنل این سازمان خبر داده و از شهروندان خواسته که شیوهنامههای بهداشتی را رعایت کنند. خال میگوید که در طول ۲۵ سال حضورش در بهشتزهرا شرایط فعلی بیسابقه بوده و حتی در دوران دفاع مقدس همچنین شرایطی را شاهد نبوده است و تصور هم نمیکرده که روزی تعداد متوفیان شهر تهران به عدد ۴۰۰ برسد.
راهکارهایی که کارساز نبود
راهکارها برای کنترل بیماری در موج پنجم، تاکنون کارساز نبوده؛ دو تعطیلی شش روزه؛ یکی همزمان با عید قربان و دیگری همزمان با ایام تاسوعا و عاشورا؛ اما همچنان آمارها بالاست و روزانه جانهای زیادی چشم از دنیا فرو میبندند.
بسیاری معتقدند اگر واکسیناسیون زودتر شروع میشد؛ اکنون شرایطمان اینگونه نبود و تاکید دارند که در آغاز واکسیناسیون و به بهانه رسیدن واکسن داخلی، فرصتسوزی شد؛ البته در ماه ششم سال و با گذشت بیش از ۱۸ ماه از همهگیری کرونا، با همه وعده و وعیدهایی که درباره واکسنهای ایرانی داده شد اما هنوز خبری از واکسن داخلی نیست. البته روند واردات واکسن به کشور سرعت گرفته و تزریقهای روزانه نیز از حدود ۵۰۰ هزار دوز گذشته است. خبرهایی هم دادهاند درباره خرید واکسنهای فایزر و مدرنا از منابعی غیر از آمریکا و انگلیس..
کاهش رعایت پروتکلها و صعود ویرانگر دلتا
نقشه کشور قرمز است؛ در حال حاضر ۳۵۹ شهر در وضعیت قرمز به سر میبرند و کرونا در اغلب استانها صعودی است؛ به طوری که در هفته اخیر (۲۲ تا ۲۸ مردادماه) نسبت به هفته ماقبل آن شاهد افزایش ۲/۱ درصدی در موارد سرپایی مثبت، افزایش پنج درصدی در موارد بستری مثبت و افزایش ۵/۱۲ درصدی در تعداد فوتشدگان کرونا در کشور بودهایم. این در حالی است که رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور همچنان پایین و میانگین آن روی ۲/۳۹ درصد قرار گرفته است که اصلا آمار خوبی نیست و بارها از سوی وزارت بهداشت اعلام شده که رعایت پروتکلهای کمتر از ۸۰ درصد، تاثیری در کنترل بیماری نخواهد داشت. صعود بیش از پیش و ویرانگر کرونای دلتا نشانی تلخ از همین واقعیت است. متاسفانه تا ۲۷ مرداد امسال، میانگین استفاده از ماسک ۵۲/۵۱ درصد و میانگین رعایت فاصلهگذاری اجتماعی نیز ۲/۳۹ درصد بوده درصدهایی که در شرایط بحرانی کرونای دلتا، واقعا نگرانکننده هستند.روزنامه جهان صنعت