اگرچه کارشناسان و رسانهها از هرگونه شفافسازی اطلاعات استقبال میکنند، اما برخی کارشناسان سلامت تصریح کردهاند که انتشار اینگونه گزارشهای غیرجامع در این مقطع زمانی، ریختن آب به آسیاب گروههایی است که نظریه های ضدواکسن را مطرح میکنند
شفاآنلاین>سلامت> گزارش مرکز آمار به عنوان یک «فرضیه» قابل قبول، ولی برای «تصمیم سازی» تحلیلهای بیشتری مورد نیاز است
به گزارش شفاآنلاین: در گزارش اخیر مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، ادعا شده است که نرخ فوت در افراد کامل واکسینه شده در ایران که دو هفته از دریافت دوز دومشان میگذرد، حدود ۷۰ برابر برخی کشورها بوده است. انتشار این آمار موجب موجی از واکنشها در رسانههای داخلی و خارجی شده است. برخی متخصصان تاکید دارند که تحلیل آماری ارائه شده در این گزارش، استناد علمی ندارد.
اگرچه کارشناسان و رسانهها از هرگونه شفافسازی اطلاعات استقبال میکنند، اما برخی کارشناسان سلامت تصریح کردهاند که انتشار اینگونه گزارشهای غیرجامع در این مقطع زمانی، ریختن آب به آسیاب گروههایی است که نظریه های ضدواکسن را مطرح میکنند. یعنی در شرایطی که نیاز داریم با آموزش و فرهنگسازی در مسیری گام برداریم که مردم به واکسیناسیون ترغیب شوند و واردات واکسن هم شتاب بگیرد، اما انتشار این گزارشها در اوج پیک پنجم کرونا، نوعی کج سلیقگی و آدرس غلط دادن به مردم است.
علی شریفی زارچی، سرپرست مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات در گزارشی تجمیعی و تحلیلی، میزان بستریها و فوتیهای کرونا در ایران را پس از تزریق واکسن به وزارت بهداشت ارائه کرد و گفت که برخی شاخصها در ایران نسبت به آمارهای اعلام شده از سوی برخی از کشورها، به مراتب بالاتر است.
طبق این گزارش از دو میلیون و ۷۴۹ هزار و ۳۵۶ نفر جمعیت واکسینه شده، ۱۶ هزار و ۷۸۴ نفر، دو هفته پس از دریافت
دوز دوم واکسن بستری شدهاند. نسبت افراد بستری شده با تزریق دو دوز واکسن به کل افراد واکسینه شده ۰.۰۰۶۱ درصد بوده است. در واقع از هر صد نفر که بهطور کامل واکسینه شدهاند ۰.۶ درصد بستری شدهاند. این گزارش تاکید میکند که شاخص افراد بستری شده نیز نسبت به آمارهای اعلام شده از سوی برخی کشورها به مراتب بالاتر به نظر میرسد.
در این گزارش همچنین اشاره شده است که از بین دریافت کننده نوبت دوم واکسن که بستری شدهاند تعداد دو هزار و ۴۹۰ نفر فوت کردهاند که از بین آنها نتیجه تست ۱۴۱۱ نفر مثبت، ۶۸۲ نفر منفی و ۳۹۷ نفر نامشخص بود. طبق این گزارش، دو هزار و ۷۲ نفر که تاریخ شروع بستری آنها حداقل دو هفته پس از دریافت نوبت دوم واکسن بوده است، فوت شدهاند. این گزارش باز تاکید میکند که طبق مطالعات بینالمللی ادعا میشود احتمال تشدید بیماری و مرگ افراد، دو هفته پس از دریافت نوبت دوم واکسن بسیار ناچیز است.
بر اساس این گزارش و با در نظر گرفتن جمعیت دو میلیون و ۷۴۹ هزار و ۳۵۶ نفری که حداقل دو هفته از دریافت نوبت دوم آنها گذشته است، نرخ فوت در بین این افراد، ۷۵۳ نفر در هر یک میلیون نفر بوده است. شاخص اعلام شده در برخی کشورها کمتر از ۱۰ نفر در هر یک میلیون نفر جمعیت است. این گزارش تاکید میکند که امکان تحلیل بر اساس واکسن تزریق شده نیز وجود دارد. این گزارش در بخش پایانی خود به مدت زمان سپری شده از تزریق نوبتهای مختلف هر برند اشاره میکند که متفاوت بوده است.
در انتهای این گزارش نیز تاکید شده است که خیز پنجم با موج مبتلایان کرونای دلتا در مقطع زمانی اتفاق افتاد که از تزریق نوبت اول یا دوم بعضی برندها چند هفته میگذرد، در حالی که بعضی برندهای دیگر همچنان در حال تزریق هستند.
گزارش اخیر وزارت بهداشت، قابلیت استناد علمی ندارد
برخی متخصصان به صراحت اعلام کردهاند که گزارش اخیر وزارت بهداشت درباره عوارض بالای واکسیناسیون در ایران، تحلیل علمی دقیقی ندارد و نمیتوان به آن استناد کرد.
مسعود یونسیان، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران هم تاکید کرد: «درباره گزارش میزان بستری و فوتیهای کرونا بعد از تزریق واکسن که مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت منتشر کرده است، از دو منظر میتوان آن را بررسی کرد. از منظر اول، نفس این کار که اطلاعات را منتشر کردند و تلاش کردند که از آن حالت مخفیکاری در خصوص آمارهای کرونا دوری کنند، قابل تقدیر است. این مخفیکاری در خصوص آمارهای کرونا همواره متوجه مسئولان وزارت بهداشت بوده که البته در بسیاری از موارد نیز چنین بوده است. بنابراین رویکرد انتشار اطلاعات به شکل غیرمحرمانه، طوری که هر فردی حق دارد آن را بداند و ببینید، جای تقدیر دارد.»
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران یادآور شد: «از منظر دوم باید به فرآیند و جایگاه سازمانی نگاه کرد. از این منظر، به گزارش فوق ایراداتی وارد است. وظیفه مراکز فناوری اطلاعات سازمانها، از جمله وزارت بهداشت، توزیع اطلاعات و فراهم کردن زیرساختهای سخت افزاری و نرمافزاری لازم برای تبادل اطلاعات است و نه تولید اطلاعات. یعنی این مراکز باید بستری را فراهم کنند که در آن بستر، اطلاعات تهیه و تایید شده از سوی نهادهای مشخصی که وظایف آنها به طور مشخص تولید شواهد علمی است، منتشر شود، نه اینکه خودشان دادهها را تجزیه و تحلیل کرده و تولید اطلاعات کنند. درواقع، جایگاه سازمانی این مرکز در وزارت بهداشت، اینگونه نبوده است که چنین گزارشی را منتشر کند.»
او خاطرنشان کرد: «ایراد بعدی این است که چرا این گزارش را با افرادی که در این زمینه به عنوان متخصصان مستقل، تخصص دارند و یا حداقل با مسئولان داخل وزارت بهداشت که تخصص و جایگاه سازمانی مرتبط با این موضوع را دارند، مطرح نکردهاند؟ برای انتشار این گزارش باید با اساتید شناخته شده در حوزه تحلیل دادههای بهداشتی مشورت میشد. این اساتید میتوانند مثلا متخصص اپیدمیولوژی، متخصص آمار و یا پزشکی اجتماعی باشند، یعنی افرادی که از این منظر، قابل وثوق در جامعه علمی هستند.
همانگونه که پیشتر اشاره کردم، از نظر سازمانی هم باید در انتشار این گزارش، نظر مسئولان مرکز مدیریت بیماریهای معاونت بهداشت یا معاونت تحقیقات فناوری وزارت بهداشت گرفته میشد. این موضوع آنقدر فوریت نداشت که اینگونه شتابزده و در یک نامه سرگشاده، گزارشی منتشر شود که واجد اشکلالات سازمانی (به شرح فوق) و محتوایی (به شرح ذیل) است. گزارشی که اگر خطایی در آن وجود داشته باشد که بیجهت موجب واکسن هراسی شود، تاوان سنگینی خواهد داشت.»
وی در ادامه به اشکالات محتوایی این گزارش اشاره کرد و گفت: «از منظر محتوایی، شما تا زمانی که گروه مقایسه نداشته باشید و صرفا دادههای یک گروه از افراد را توصیف کنید، هیچ قضاوتی روی این قبیل دادهها نمیتوانید اعمال کنید. از این گزارش توصیفی، هیچ چیزی جز خلق فرضیه، بیرون نخواهد آمد. اینکه از هر هزار نفر یا از هر یک میلیون نفر فرد واکسینه شده در ایران چند نفر به کرونا مبتلا میشوند، به عوامل متعددی بستگی دارد. تعداد فوتیها بعد از تزریق واکسن علاوه بر اینکه به کارایی واکسن مرتبط است، به خصوصیات بیماری در جامعه از قبیل بروز بیماری در زمان مطالعه، سن و فراوانی بیماریهای زمینه ای همراه و نیز واریانت (سوش) غالب در گردش در آن جامعه نیز بستگی دارد.»
یونسیان ادامه داد: «شاید مهمترین عامل در این جا، میزان بروز و میزان انتقال عفونت باشد. به عنوان مثال، کشور نیوزلند را در نظر بگیرید که جمعیت آن حدود یک بیستم کشور ماست، ولی تعداد کل موارد تشخیص داده در آن 300 بار کمتر از ایران است. اگر در این کشور، یک میلیون فرد واکسینه و یا غیرواکسینه را پیگیری کنید، ممکن است هیچ رکورد مرگی در هیچکدام از دو گروه نبینید، چون انتقال عفونت در این کشور بسیار پایین است، اما این وضعیت برای کشور ما مصداق ندارد. خصوصیات بعدی، واریانت در گردش آن بیماری است که هم سرایت بسیار بالایی دارد و هم مقاومت نسبی آن به واکسنها از واریانتهای قبلی کمی بیشتر است.»
وی تصریح کرد: «وقتی ما در اوج بزرگترین پیک بیماری کرونا با یکی از مسریترین واریانتهای شایع در دنیا قرار داریم، در آن صورت طبیعی است که در یک میلیون فرد واکسینه شده، افراد خیلی بیشتری به کرونا مبتلا شوند و نسبت اندکی از این افراد هم فوت کنند، زیرا عفونت در سطح جامعه به شکل گسترده وجود دارد. درواقع باید ابتدا ببینیم در گروه افراد غیرواکسینه، چند نفر به کرونا مبتلا میشوند و سپس آن را با افراد واکسینه شده، چه از نظر ابتلا و چه از نظر مرگ ناشی از کرونا مقایسه کنیم. این نکته در زمره اصول اولیه و بدیهی رشته اپیدمیولوژی و آمار و تحلیل دادهها است که ما به دانشجویان مقطع کارشناسی بهداشت عمومی آموزش میدهیم. هر گزارشی که از این مساله غافل باشد و بعد مطلبی را به شکل تحلیلی مطرح کند، نمیتواند مستند باشد، زیرا همان اول کار، تیرخلاص را به آن گزارش تحلیلی زده است. هر تلاشی هم برای اصلاح آن، بدون در نظر گرفتن یک گروه کنترل مناسب نتیجهای نخواهد داشت.»
یونسیان خاطرنشان کرد: «همچنین میخواهم موضوع مهمتری را مطرح کنم. تا زمانی که گروه مقایسه، از نظر عوامل بسیار مهمی که روی ابتلا و بخصوص مرگ ناشی از ابتلا به کرونا تاثیر دارند همسان نکرده باشید، این مقایسه هم صحیح نخواهد بود. گروهی که واکسن کرونا گرفتهاند، به دلایلی در اولویت تزریق واکسن قرار گرفتهاند. این اولویتها به این دلیل بوده است که آنها در معرض ابتلا و مرگ و میر بسیار بالاتری قرار داشتهاند. به عبارت دیگر، ما به این دلیل سالمندان، بیماران مبتلا به سرطان و مبتلا به فشار خون بالا، کادر درمان و ... را در اولویت واکسن قرار دادهایم که این گروه در معرض خطر ابتلای خیلی بالاتری در مقایسه با افرادی که هنوز واکسن نگرفتهاند قرار دارند. نه تنها خطر ابتلای این گروه بالاتر از افرادی واکسن نزده است، بلکه خطر مرگ در اثر ابتلا نیز بسیار بالاتر از افراد گروه دوم خواهد بود. بنابراین بدیهی است که مقایسه این دو گروه، یک قیاس مع الفارق است.»
وی توضیح داد: «در کارآزماییهای بالینی، چون داوطلبان را به شکل تصادفی به دو گروه تقسیم میکنیم و به یک گروه واکسن و به گروه دوم واکسننما میزنیم و تعداد نمونه نیز معمولا خیلی بالاست، خیالمان راحت است که اختلافی از نظر این متغیرها بین دو گروه وجود ندارد، اما در یک گزارش مشاهدهای چون معمولا اختلاف قابل مقایسهای از نظر فراوانی عواملی از قبیل سن، جنس، بیماریهای زمینه ای مثل فشار خون بالا، چاقی، بیماریهای قلبی، ریوی، سرطان، نقص ایمنی و ... در گروههای تحت مقایسه وجود دارد، باید حتما با استفاده از روشهای آماری، نقش این عوامل تعدیل شود. آخرین نکته هم اینکه اگر ما صرفا دادههای دو یا چند بانک اطلاعاتی (مثل واکسن، ابتلا به بیماری کووید و مرگ) را با همدیگر مقایسه کنیم و به مشکلات و محدودیتهای این بانکهای اطلاعاتی توجه کافی نکنیم، حتی در صورت استفاده از روشهای آماری مناسب نیز نمیتوانیم از صحت نتایج مطمئن باشیم.»
یونسیان تصریح کرد: «گزارش اخیر مرکز مدیریت اطلاعات و آمار وزارت بهداشت، جای نقد زیادی دارد و قابل استناد برای تصمیمگیری در خصوص واکسیناسیون نیست. امیدواریم در جلساتی که در آینده گذاشته میشود، نقایص این کار برطرف شود و گزارش اصلاح شدهای با درنظر گرفتن همه متغیرهای علمی منتشر شود تا اگر واقعا مشکلی در یک یا تعدادی از واکسنها وجود دارد، مداخله لازم صورت پذیرد و چنانچه این موضوع مردود باشد، تلاش شود تا آن بخشی از اعتماد مردم نسبت به واکسیناسیون که با انتشار این گزارش زایل شده است، دوباره به جامعه بازگردد.»روزنامه سپید