شفا آنلاين-از زمانی که استاندار تهران زنگ هشدار کم آبی را در پایتخت نواخت، نزدیک به یک ماه میگذرد، سیدحسین هاشمی در آن زمان اخطار داده بود که اگر تهرانیها در مصرف آب حداقل 20 درصد صرفهجویی نکنند، دولت به ناچار سیاست جیره بندی را در پیش خواهد گرفت.
به گزارش
شفا آنلاين،از آن زمان تاکنون براساس آنچه آمارها نشان میدهد، تنها خانوارهای اندکی
به این هشدار گوش دادهاند و مابقی آنچنان که باید آن را جدی نگرفتهاند به
طوری که مصرف آب تهرانیها در تابستان امسال به رقمی غیرقابل تصور رسیده و
توصیهها نیز برای صرفهجویی و هدفمند مصرف کردن آب راه به جایی نبرده
است. آنطور که استاندار تهران اعلام کرده میزان آب موجود در پشت سدهای
تهران نسبت به سال گذشته 221 میلیمتر مکعب کاهش یافته و هماکنون دارایی آب
ما فقط 540 میلیون مترمکعب است. مهدی چمران، رئیس شورای عالی استانها نیز
چندی پیش همین هشدار را به شکل دیگری مطرح کرد.
او گفت که ذخایر آب در
تهران نگرانکننده است و اگر وضعیت به همین شکل ادامه یابد، بهطور حتم
مشکل قطعی آب و جیره بندی هم به مشکلات دیگر کلانشهر تهران در این گرمای
تابستان اضافه میشود. حالا؛ اما سعید متصدی، معاون انسانی سازمان حفاظت
محیط زیست هشدار را از جیره بندی آب به مسألهای کشانده که اگر بخواهیم
نسبت به آن بیتفاوت باشیم، باید قید سلامتمان را هم بزنیم.
سعید متصدی در آخرین اظهارات خود، پرده از ماجرایی برداشته که یک نگرانی
هم به نگرانی هایمان اضافه کرده است: «اگر تهرانیها در مصرف آب صرفهجویی
نکنند با بحران تصفیه آب روبهرو خواهند شد، بحرانی که تبعات بهداشت و
سلامت آن گریبانگیر همه خواهد شد. »
این مقام ارشد محیطزیست گفته: در حال حاضر حجم زیادی از آب شرب تهران از
چاهها تأمین میشود، در حالی که آب چاهها از نظر ترکیبات شیمیایی و
میکروبی استاندارد نیست و وقتی با آب سدها که در حد استاندارد قرار دارد،
ترکیب میشود، به حد مجاز میرسد.
ورود فاضلابهای شهری به سفرههای آب زیرزمینی
اسماعیل کهرم، مشاور سازمان محیط زیست و فعال محیط زیست با اشاره به آمار سازمان آب درباره میزان آب مصرفی شهروندان تهرانی
و درصد استفاده آنها از منابع آب زیرزمینی، میگوید: «سازمان آب هر روز
این آمار را به شکل تفکیک شده اعلام میکند، بر این اساس آخرین ارقام نشان
میدهد برای تأمین آب شرب تهرانیها در این فصل، 49 درصد از آب سفرههای
زیرزمینی استفاده شده است. بنابراین اگر ما همچنان در مصرف آب زیاده روی
کرده و صرفهجویی نکنیم، ناچاریم از این منابع زیرزمینی بیشتر استفاده
کنیم. وقتی مصرف از آب سفرههای زیرزمینی افزایش پیدا کرد، بهدنبال آن
غلظت آلایندهها و فاضلاب زیاد میشود و نتیجه آن نیز به خطر افتادن بهداشت
مردم است.»
کهرم البته به نکته تأسفآوری اشاره میکند، مسألهای که پیش از این از
سوی سعید متصدی هم اعلام شده است: «شهر تهران هماکنون دارای مجرای مستقل
برای فاضلاب نیست، بنابراین فاضلابهای شهری از راه چاههای جذبی وارد
سفرههای آب زیرزمینی میشود و ما ناچاریم آنها را از آبهای زیرزمینی جدا
کرده و کلر بزنیم و استفاده کنیم.»
البته هنوز جای نگرانی نیست، چراکه این اتفاق نیفتاده و درصد ترکیبی به
صورت مجاز اعمال میشود و آن طور که متصدی گفته، هر زمان که برای این تصمیم
اقدام شود و وزارت نیرو بخواهد از آب زیرزمینی به نسبت بیشتری استفاده کند
و درصد ترکیب را به این سمت تغییر دهد، بهطور حتم اطلاعرسانی عمومی شده و
مردم پیش از اجرای این تصمیم در جریان قرار خواهند گرفت.
متصدی همچنین به شهروندان تهرانی که بیشترشان هنوز توصیههای صرفهجویی را
جدی نگرفتهاند، اطمینان خاطر میدهد که سازمان محیط زیست بر کیفیت آب شرب
نظارت دارد، این مسأله را پیگیری میکند و از این نظر جای نگرانی نیست.
تا نگران نشوند، صرفه جویی نمیکنند
با این حال باید پرسید؛ آیا سرپوش گذاشتن روی همه این هشدارها و
نگرانیها، کمکی هم به صرفهجویی در آب خواهد کرد؟ مسأله اینجاست؛ مردم یا
باید بپذیرند و بدانند که کم آبی تا چه اندازه جدی است یا باید به هر طریقی
شده حتی به قیمت نگران شدنشان، فکری به حال مصرف بیش از اندازه آب کرد. ما
نمیتوانیم یک بام و دو هوا سخن بگوییم. از طرفی اعلام میکنیم که
صرفهجویی جدی است و اگر مصرف بیش از این ادامه یابد، جیره بندی و قطعی آب
اعمال میشود اما از آن طرف نیز اطمینان میدهیم که بالاخره به هر طریق
شده حتی به قیمت خالی کردن آب همه سفرههای زیر زمینی، این کمبود را جبران
میکنیم و نمیگذاریم آب در دل شهروندان تکان بخورد.
جالب اینکه در
کشورهای توسعه یافته، همه مردم این نگرانیها را به خوبی درک کردهاند و
حتی طبقات متوسط جامعه نیز خود را مستثنی از صرفهجویی نمیدانند. روشن
کردن کولر در ساعات خاصی از روز مثلاً 2 یا 3 ساعت آن هم در اوج گرمای
تابستان در یک کشور اروپایی مانند ایتالیا بهترین نمونه برای این موضوع
است. اروپاییها حتی در گرمای 35 درجه آگوست، ترجیح میدهند به جای روشن
کردن کولر و پرداخت قبضهای سنگین برق، از لباسهای خنکتر در خانه استفاده
کنند یا بیشتر وقتهای خود را در خارج از خانه سپری کنند.
حالا شما به یاد
بیاورید برخیها را که در گرمای تابستان از شدت سرمای کولرهای برقی و آبی
مجبور به پوشیدن لباسهای ضخیم میشوند و در زمستان هم از شدت گرما،
لباسهای نازک میپوشند، البته این مثال درباره مصرف آب هم صادق است و شاید
برای تفاوت مصرف ما با دیگر کشورها شنیدن همین آمار بسنده کند: « براساس
استاندارد جهانی هر فردی چه ماشین بشوید، چه حمام برود و چه آب نوشیدنی
بخورد، باید در هر شبانه روز، 130 لیتر مصرف کند. ولی در ایران 250 تا 400
لیتر آب مصرف میشود.»
کهرم یکبار دیگر ما را متوجه خطر کاهش حجم آبهای زیر زمینی کرده و تأکید
میکند: «وقتی به مرور استفاده از آب سفرههای زیر زمینی افزایش یابد،
میزان آلایندهها بالا میرود. از آنجا که چاههای جذبی در هر خانهای وجود
دارد و دور آنها را آب گرفته است، وقتی به مرور میزان مصرف افزایش یافت،
این آبها کاهش مییابد و از آن طرف غلظت آلایندهها بیشتر میشود. بنابراین
نباید آنقدر از این آبها استفاده کنیم که سفرههای آب زیر زمینی تحلیل
رود. چون این دو رابطه عکس دارند و به هر میزان که مقدار آب کاهش یابد به
همان میزان بر غلظت میکروبها افزوده میشود.»
وی با تأکید بر اینکه استفاده 49 درصدی از آب سفرههای زیر زمینی، رقم
بسیار بالایی است و همین میزان در زمستان در حدود 15 تا 20 درصد است،
میگوید: «در تابستان به علت اینکه آب پشت سدها کاهش یافته و از آن طرف
میزان مصرف افزایش مییابد به ناچار از آب سفرههای زیر زمینی هم بیشتر
استفاده میشود، در حالی که هر چه از این منابع کمتر استفاده شود، بهتر و
آب آشامیدنی سالمتر است.»
کهرم البته یادی از گذشته هم کرده و میگوید: «زمانی آب تهران بهترین آب
دنیا محسوب میشد، چراکه ما فقط از آب پشت سدها مانند سد لتیان، کرج و لار
استفاده میکردیم، اما حالا مجبوریم به سراغ آب سفرههای زیر زمینی برویم و
هر روز هم این وابستگیمان بیشتر میشود.»
جالب است بدانید که براساس اعلام وزارت نیرو، در اردیبهشت ماه حجم ذخیره
آب در مخزن سدهای لار، طالقان، کرج، ماملو و لتیان در مقایسه با سال آبی
گذشته به ترتیب 48، 32، 29، 16 و 20 درصد کاهش یافته و حجم آب موجود در این
مخازن به ترتیب 48، 198، 119، 119 و 56 میلیون مترمکعب گزارش شده است، با
این توصیف ما برای صرفهجویی دیگر اختیاری نداریم و مجبور به صرفهجویی حتی
بیشتر از نیازهای روزانهمان هستیم. یعنی حتی اگر با یک لیوان آب هم
میتوانیم مسواک بزنیم باید آن را به نصف لیوان کاهش دهیم تا بلکه سهممان
را در حل این مشکل که در هر حال نتیجهاش دیر یا زود به خودمان برمیگردد،
ادا کرده باشیم.
چشممان را به زیر زمین بستهایم
استفاده بیش از اندازه از آب سفرههای زیر زمینی خطر دیگری هم دارد که به
مرور خود را نشان میدهد. خطری که به گفته هومان خاکپور، فعال محیط زیست با
چشم دیده نمیشود، به همین علت هم کمتر مورد توجه قرار گرفته است: «بخشی
از ماجرای آب، مانند خشکی تالابها و دریاچهها که نمونه بارز آن دریاچه
ارومیه است، از آنجا که روی سطح زمین قرار گرفته و دیده میشود، بیشتر مورد
توجه مسئولان و مردم است، اما فاجعه زمانی شروع میشود که سفرههای آب
زیرزمینی که با چشم دیده نمیشوند، در معرض نابودی و خشکی قرار گرفتهاند و
کسی بهدنبال نجات آنها نیست و روند برداشت و تخریب هم همچنان ادامه
دارد.»
وی میگوید: « وقتی آبخوانها بیش از حد مجاز تخلیه شود، همه رسوبات و خاک
و گل و لای در آبخوان خالی شده و موجب فرونشست زمین میشود. پدیده خطرناکی
که با میلیاردها تومان هزینه و حتی واریز آب هم قابل جبران نیست و این
میشود شروع پدیده بیابان زایی در کشور...»
به گفته خاکپور، اکنون دشتهای زیادی از کشور با این پدیده درگیر شدهاند.
نمونه بارز آن در چهارمحال و بختیاری است که قطب آب کشور محسوب میشود، با
این که میانگین بارندگی در این استان با استانداردهای جهانی برابری
میکند، ما در همین استان نیز در دشت «خان میرزا» به علت برداشت بیرویه
آب با پدیده فرونشست زمین مواجهیم. جالب است بدانید که در کمتر از 30 سال
گذشته در این منطقه تالابی وجود داشت که جهاد کشاورزی با نیت خیر و کمک به
مردم آن را زهکشی و به دشت کشاورزی تبدیل کرد. اتفاقاً در آن زمان تحول
اقتصادی هم برای مردم منطقه ایجاد شد، اما چون توسعه پایدار نبود، حتی
نتوانست از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. این اتفاق برای بیشتر دشتهای کشور
افتاده و اغلب آنها را در معرض نابودی قرار داده است.
وی مشکل دیگر این حوزه را حفر چاههای غیر مجاز و مجاز میداند و میگوید:
«ما در بحث منابع آب با دو مشکل کمی و کیفی روبهرو هستیم. در بخش کشاورزی
عمده محصولات با کودها و سموم شیمیایی آبیاری میشود که این سموم وارد
سفرههای آب زیر زمینی میشود. از طرفی در بخش صنایع نیز نظارت جدی روی
پسابها وجود ندارد و همین پسابها هم در خاک نفوذ میکند، حتی آلایندههای
شهری هم به این منابع وارد میشود. بنابراین، وقتی روند کاهش حجم آبهای
زیرزمینی شدت گرفت، غلظت آلایندگیها را تشدید میکند که بسیار خطرناک
است.»
باید گفت تنها راه برای برون رفت از این مشکل، در کنار جلوگیری از حفر
چاههای غیر مجاز و بهرهبرداری از ظرفیت مجاز چاهها، فقط و فقط صرفهجویی
است که آن هم جز با کمک مردم امکانپذیر نخواهد بود.
ایران