وزیری که بخواهد به گفته خودتان برای جبران نقصهای معاونانش از مشاوران استفاده کند، اساسا باید در سبک مدیریت او تشکیک کرد.
شفاآنلاین>سلامت> لطفا درست بخوانید؛ عزل مشاور و نه عزل معاون وزیر یا قائممقام وزارتخانه! تأکید روی کلمه مشاور برای این است که عزل دارنده این پست برای یک مدیر ارشد، بهراحتی آبخوردن است و او قادر است بهدور از هرگونه حاشیهای، مشاور خود را با دو خط نامه برکنار کند. درحالیکه عزل معاونان وزرا یا مدیران ارشد سازمانها، به این سادگیها امکانپذیر نیست.
اما اگر وزیری ناخواسته و ناآگاهانه مشاور خودش را آنقدر در مجموعه بزرگ کرده و نام رستم بر او نهاده باشد که حتی از بردن نامش نیز هراسناک باشد، آنوقت، دیگر عزل چنین مشاوری هم ساده نخواهد بود و به همان اندازه عزل یک معاون، از پیچیدگی خاصی برخوردار میشود و باید به سیاق این وزیر با نوشتن چنین نامههای بلندبالایی در ابتدا اقدام به زمینهسازی و آمادهسازی افکار عمومی کرده و سپس به عزل آن فرد مبادرت کرد.
اما بهراستی برای مردم ایران غیر از تأسف چه اهمیتی دارد که وزیری برای برکناری مشاور خودش مبادرت به چنین مکاتبات مطولی کرده و جامعه را از اختلافات عمیق مدیریتی در مجموعه خود آگاه کند و یک مشکل داخلی ساده درونسازمانی را به یک مشکل پیچیده برای کشور تبدیل کند؟ و به این وسیله آرامش پرسنلی را در یک شهرستانی، که شاید اسم آن مشاور را هم نشنیده باشند و با تمام وجود وقت خود را سرگرم مبارزه با این ویروس منحوس کرده باشند، با چنین مکاتباتی به مخاطره بیندازد؟
مگر اینکه نیت دیگری در آن نهفته باشد. همیشه به ما در حوزه اجرا آموختهاند که یکسوم حقوق مدیران ارشد بابت «صبر» آنان است و آنها بابت این قسمت از حقوق دریافتی باید در قبال ناملایمات شغلی خود و همکارانشان «صبورانه» رفتار کنند و همواره خود را سپر بلای مدیران زیرمجموعه خود قرار دهند تا آنها بتوانند بهدور از هرگونه تنشی با آرامش خیال در جهت تحقق مأموریت آن وزارتخانه گام بردارند و اما بررسی نامه وزیر محترم بهداشت حاوی چند نکته مهم مدیریتی است که خطاب به ایشان نوشتهام: اولا جناب آقای وزیر در نامهتان برای مردم ایران روشن نکردید که چرا ناشکری و ناسپاسی میکنید و از اینگونه الفاظ «تحمیل ردای پرآزار وزارت» در نامه خود استفاده میکنید و اینچنین بر سر مردم ایران منت میگذارید.
وزیری که بخواهد به گفته خودتان برای جبران نقصهای معاونانش از مشاوران استفاده کند، اساسا باید در سبک مدیریت او تشکیک کرد.
در نامه خود قید فرمودید که نسل جوان از تعابیر بهکاررفته توسط مشاورتان ناراحتاند. تعابیر همانند «من ملای سرطانم»، «من بهداشت را بزرگ کردهام»، «من کارشناس کارشناسانم».
آقای
وزیر محترم آیا تاکنون فکر نکردهاید همین نسل جوان که به آنها اشاره فرمودید از تعابیر بهکاررفته توسط شخص شما هم که شبیه همین اظهارت است، خشمگیناند. این برخی از تعابیر شماست. «در چنین شرایطی خدا تفضل فرمود و بندگان پاکیزهاش را مأمور کرد که به وزیر بهداشت زنگ بزنند و بگویند که در این شرایط تنها نیستی و...»، «اینکه خداوند یک بندهای را قابل بداند که روزهای سخت مملکتش را به او بسپارد»
واقعا برای ما روشن نیست که پس شما با چه نیتی مدام در رسانهها، این سبک مدیریت خود را با 76 هزار کشته به رخ اروپاییان و آمریکاییان میکشید؟! سابعا منظورتان از آوردن این عبارت «آشفتهبازار» که در آنجا -وزیر بهداشت- مدیر پیدا نکردید، آیا جفا در حق مدیران خدوم آن وزارتخانه نیست؟
شما که نه، هیچ وزیری در جمهوری اسلامی حق ندارد با سرمایه انسانی کشور چنین برخوردی کند. مردم ایران هزینههای زیادی بایت این سرمایهها و رشد ذهنی آنها پرداختهاند. شما حق دارید که با مدیرانتان کار نکنید ولی اصلا حق ندارید با آبروی حرفهای آنها بازی کنید. از شما خواهش میکنم همیشه به یاد داشته باشید که برداشتن مدیران و بهخصوص مشاوران اندیشمندتان، آداب خاص خودش را دارد. برگزاری مراسم تکریم و معارفه، هدیه، بدرقه و... لازمه تسکین و پانسمان زخم عزلهای ناگهانی است در غیر این صورت باید منتظر گردش وضعی آن به همان صورت که پیش آوردید، برای خودتان باشید.
من در این زمینه خاص با مشاورتان که در طول عمرم او را ندیده و نمیشناسم، همدردم. زیرا من هم در دوران مشاوره خود حتی یک بار و حتی یک دقیقه نتوانستم به وزیرم در دولت دوازدهم دسترسی پیدا کنم چه برسد به اینکه به او مشاوره بدهم. نمیدانم باید این درد را به کجا برد؟ بعید میدانم که رئیسجمهور این مطلب را بخواند، ولی دوست دارم اگر زمانی خواند، بداند که برخی از وزرا چه رفتاری با مشاورانشان داشتند. یکی از آنها را من بهخوبی میشناسم. مشاور وزیر دولت یازدهم بود و بدون هیچ تخلفی، در دولت دوازدهم حتی مهلت تخلیه اتاق را به او ندادند و او را مجبور کردند برای مدتی مسجدنشین وزارتخانه باشد.مجید سجادیپناه/ استاد دانشگاه/ روزنامه شرق