کد خبر: ۲۸۱۲۱۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۰ - ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - 2021May 21
کودکان کاری که حق حیات و حق تحصیلشان به یغما رفته است، حالا قوطی‌های اسپند در دست و روزمرگی ضجرآورشان هم بدل به مدلینگ زیورآلات و لباس شده است.
شفاآنلاین>اجتماعی>در دورانی زندگی می کنیم که ابتذال و زیبایی‌شناسی فقر و فلاکت از معنا تهی شده است و رنجِ تهیدستان شهری و روستایی سوژه عکاسان شده و به‌ دست «برندینگ متعفن» افتاده‌ است.

شرم، اکنون صفتی ابتر است

در ابتدا نگاهی داشته باشیم به عکاسی صحنه‌آرایی‌شده‌. این رویکرد با هدف آفرینش و ساخت تصویر، به استفاده از زمینه‌های مختلف هنری چون نقاشی، مجسمه‌سازی، طراحی دکور و اجرا می‌پردازد و در آن هنرمند تصویرساز، قابلیت‌های رسانه‌ی خود را برای بیان دغدغه‌های فرهنگی، هویت، موضوعات جنسیتی و اجتماع انسانیِ خاص می‌آزماید. سابقه‌ی این نوع علاقه به صحنه‌آرایی را می‌توان به اواخر قرن نوزدهم میلادی و آثار عکاسان هنریِ برجسته‌ی این قرن نظیر اُسکار گوستاو ریلندر و هنری پیچ رابینسون انگلیسی مربوط دانست.

شرم، اکنون صفتی ابتر است

حتی از خاطرمان هم عبور نمی‌کرد که روزی کودکان کار حاضر در خیابان، رنج زنان صیاد و محروم از مجوز ماهیگیری در جزیره هنگام و قشم نیروی کار روستایی و یا صورت سوخته و سراسر رنج یک زن هم بدل به مدلی جهت ارائه محصولاتشان شود.

شرم، اکنون صفتی ابتر است

کودکان کاری که حق حیات و حق تحصیلشان به یغما رفته است، حالا قوطی‌های اسپند در دست و روزمرگی ضجرآورشان هم بدل به مدلینگ زیورآلات و لباس شده است.

زنان صیاد جزیره هنگام و قشم زنانی که تنها نان‌آور خود و فرزندان و بعضا همسران بیمار خود هستند و هربار برای دریافت مجوز صیادی با اعلام محرومیت روبرو شدند.

وقتی به مجموع این رنج و ستم چند گوشواره اضافه می‌گردد تا با ماهی در دستش یک بومی زیبا و نچرال را به مخاطبان پیج‌ها عرضه کند، اینجا نقطه ایست که دیگر نفسی برای نگاه کردن به صورت سوخته زن باقی نمی‌ماند. به نام متفاوت بودن این بار سراغ زنی رفتند که صورت سوخته وی ما را با ردیفی از آمار خودسوزی‌ها و خشونت‌های خانگی و اسیدپاشی می‌اندازد.

شرم، اکنون صفتی ابتر است

می‌بایست پرسید که چه کسی قادر به خرید زیور آلات و مجموع لباس‌های تولیدی آنهاست؟ بدلیجات چندصد هزار تومانی از چه طبقه و برای چه طبقه‌ای تولید شده‌اند که حالا عکاسی مدلینگ و برندینگ آن وقیحانه به سوی کودکان کار زنان و مردان رفته است؟

مدیر و عکاس یکی از این مجموعه‌های برندینگ گفته است: «واکنش‌های انسان‌دوستانه برخی از دنبال‌کنندگان به قدری دور از فضای هنری و دیدگاه توسعه پایدار بود و علی الخصوص بی‌احترامی‌هایی که شد، بنده را وادار به پاک کردن این پست نمود، که بار دگر با توضیح مفصل این عکس دیده شود.» عکسی که پاک شده همان عکسی است که یک کارگر شهرداری درون گودال مشغول جان کندن است و مدل فشن بالای سر او ایستاده است.

شرم، اکنون صفتی ابتر است

این مدیر ناراحت است که چرا مخاطبان «فعالیت‌های محیط زیستی و انسان‌مدارانه‌ و استوری‌های او «در مورد توسعه‌ی پایدار و مد پایدار» را نادیده گرفته‌اند و بعد توضیحات مفصلی در مورد «کارگران شریف شهرداری» و «انسان بی‌توجهِ مصرف‌گرا» نوشته که البته همگی توجیه است و ربطی به عکس «فشن» ندارد.

از آن بدتر در عکس‌های بعدی، لابد برای جبران، مدل را با همان لباس‌ها و آرایش توی گودال فرستاده و «کارگر شریف شهرداری» را با لباس کار و بیلی به دست بالای سر او ایستانده است.

شرم، اکنون صفتی ابتر است

اما مد پایدار که در توضیح و توجیه این مجموعه عکس‌ها آمده است قضیه‌ای جداگانه دارد که بر حفظ محیط زیست و سلامت جانوران تاکید دارد و هیچگونه ارتباطی با عکس‌ها ندارد.

در واقع هدف اصلی مد پایدار حفاظت از محیط زیست در برابر آلاینده‌های شیمیایی است و اگر بخواهیم به آلاینده‌ترین صنعت‌های جهان اشاره کنیم، قطعا صنعت تولید پوشاک در ردیف دوم قرار خواهد گرفت. این صنعت پولساز و جذاب، بعد از صنعت نفت آلاینده‌ترین صنعت موجود در جهان می‌باشد. به طوری که سالانه بیش از هزار تن لباس کهنه دور ریخته می‌شود و با روش‌هایی همچون دفن و سوزاندن از بین می‌روند.

شرم، اکنون صفتی ابتر است

رذالت تاجران فلاکت همین است، توریست‌های فقر و ناچاری که از خانه‌های بالاشهری‌شان به محله‌های فقیرنشین و محیط‌های کار سفر تفریحی - تجاری می‌کنند، عکس‌هایی به یادگار با «بیچاره‌ها» می‌گیرند، پولی به جیب می‌زنند و به خانه‌های امن خودشان بازمی‌گردند؛ و بعد البته به وقت مقتضی دغدغه‌های مهمشان در مورد «محیط‌زیست»، «انسان‌مداری»، «توسعه‌ی پایدار» و «مد پایدار» را به رخ دیگران می‌کشند. آن‌ها در خانه‌های بزرگشان برای «کارگران شریف» دل می‌سوزانند، اما با آن‌ها کسب و کار خودشان را هم رونق می‌دهند، از بدن‌های رنج‌کشیده به عنوان تزئینات تجارت استفاده می‌کنند و برای «بدبخت بیچاره‌ها» دل می‌سوزانند.برترین ها

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: