کد خبر: ۲۷۹۴۰۷
تاریخ انتشار: ۱۹:۴۰ - ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - 2021April 27
بیش از یک سال از ورود کرونا به کشورمان می‌گذرد. در این مدت افراد بسیاری به این بیماری مبتلا و عده‌ای جان خود را از دست داده‌اند. اما با این وجود همواره شاهد بی‌توجهی بسیاری از مردم نسبت به رعایت پروتکل‌های بهداشتی در اماکن عمومی شهر هستیم.
شفاآنلاین>اجتماعی>رضا عبدالرسولی پژوهشگر مسائل اجتماعی گفت: عدم آگاهی از بیماری کرونا و تبعات ناشی از آن، خستگی روحی و روانی به وجود آمده در طی یکسال اخیر و مسائل و مشکلات اقتصادی از مهمترین دلایل بی‌توجهی مردم نسبت به پروتکل‌های بهداشتی و در نتیجه عادی انگاری کرونا است.

به گزارش شفاآنلاین:بیش از یک سال از ورود کرونا به کشورمان می‌گذرد. در این مدت افراد بسیاری به این بیماری مبتلا و عده‌ای جان خود را از دست داده‌اند. اما با این وجود همواره شاهد بی‌توجهی بسیاری از مردم نسبت به رعایت پروتکل‌های بهداشتی در اماکن عمومی شهر هستیم. این در حالی است که کافی است آن فرد مبتلا به ویروس کرونا باشد آنگاه نه تنها خود و خانواده‌اش بلکه صدها نفر از مردم را ناخواسته و ندانسته به بیماری گرفتار و آنها را به کام مرگ می کشاند. هر چند درباره چرایی بی توجهی مردم به پروتکل‌های بهداشتی بحث‌های بسیاری از سوی کارشناسان شده است؛ اما با این حال ریشه‌یابی عادی انگاری کرونا در جامعه می‌تواند تا حدودی زیادی از تبعات ان کاسته و  به اتخاذ راهبردهای مناسب و مطلوب منجر شود.  با توجه به اهمیت این موضوع با رضا عبدالرسولی دکترای جامعه شناسی و عضو گروه علوم اجتماعی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها(سمت) به گفت و گو نشسته ایم.

مشروح گفت و گو :

دلایلی که باعث عادی انگاری کرونا می‌شود

عبدالرسولی در خصوص دلایل عادی انگاری کرونا در جامعه گفت: عادی انگاری به این معنا است که فکر می‌کنیم در زندگی با بحران یا مساله‌ای مواجه نیستیم و یا اگر مساله‌ای وجود داشته باشد آن را جدی نمی انگاریم. عادی انگاری مردم در رابطه با کرونا دلایل متعددی دارد. از مهمترین دلایل آن می‌توان به طولانی بودن حضور کرونا در جامعه اشاره کرد. بیش از یکسال است که مردم با مساله کرونا رو به رو هستند و این امر منجر به کاهش تاب آوری مردم شده است. خستگی ناشی از ماسک زدن، رعایت فاصله‌های اجتماعی، عدم برگزاری دور همی‌ها، عدم مسافرت و... موجب خستگی روحی و روانی بخش عمده‌ای از مردم شده است و همین دلیل سبب شده کمتر به رعایت پروتکل‌های بهداشتی کرونا بپردازند.

وی گفت: دلیل دیگر عدم آگاهی مردم از خطراتی است که در اثر ابتلا به کرونا  ممکن است متوجه آنها باشد. همه ما فکر می‌کنیم اگر کرونایی وجود دارد برای دیگران است نه برای ما. لذا بیشتر کسانیکه تجربه از دست دادن نزدیکان خود را داشتند و یا در اثر ابتلا به کرونا آسیب جدی دیدند و یا نسبت به خطرات ابتلا به کرونا از آگاهی لازم برخوردارند به رعایت جدی دستورالعمل‌های بهداشتی می‌پردازند. بسیاری از مردم تا امری را تجربه نکنند، به اهمیت آن پی نمی‌برند.

عبدالرسولی افزود: نکته دیگری که در رابطه با عادی انگاری کرونا می‌توان اشاره کرد مساله اقتصادی است. مردم به ویژه قشر محروم و پایین جامعه حاضر هستند علی رغم وجود خطرات ناشی از کرونا برای تامین مایحتاج زندگی روزانه خود تا پاسی از شب به کار در محیط‌های پرخطر مشغول شوند. از این رو رعایت پروتکل‌های بهداشتی و خرید اقلام بهداشتی به سختی برای آنها امکانپذیر است. بنابراین نمی توان انتظار رعایت این مسائل را از این افراد داشت.

پیامدهای عادی انگاری کرونا در جامعه

عبدالرسولی پیرامون پیامدهای ناشی از عادی انگاری کرونا در جامعه گفت: افزایش ابتلا به کرونا منجر به افزایش مرگ و میر ناشی از آن و از طرف دیگر افزایش ابتلا به کرونا باعث خستگی مفرط کادر درمان و آسیب به خانواده های این افراد می‌شود. همچنین احتمال ابتلای کادر درمان به کرونا و مرگ و میر ناشی از آن از نتایج عادی انگاری کرونا است.

وی گفت: صرف هزینه‌های بسیار برای درمان مبتلایان و درگیری نیرو و توان کشور به جای توجه به پیشرفت جامعه معطوف به بیماران شده و علاوه بر این موارد، مرگ و میر افراد ناشی از ابتلا به کرونا به خصوص سرپرستان خانواده‌ها، بحران جبران ناپذیر در تامین معیشت خانواده به وجود می‌آورد. مخصوصا وقتی سرپرستان خانواده رابطه ای با سازمان‌ها و نهادهای جامعه نداشته باشند و روزمزد باشند. لذا این امر می تواند انواع احتمال آسیب‌های اجتماعی را در جامعه افزایش دهد و برای خود افراد و بازماندگان بحران‌های روحی و روانی را به وجود آورد.

عبدالرسولی افزود: برای درمان هر فرد مبتلا به کرونا مجموعه‌ای از شبکه‌های اجتماعی از قبیل خانواده‌ها، اقوام و خویشاوندان به طور مستقیم و غیر مستقیم درگیر هستند تا بهبودی فرد بیمار حاصل شود. لذا باید گفت که این امر  طیفی از خستگی‌ها  و هزینه‌ها را برای اطرافیان به دنبال می‌آورد.

وی گفت: عدم تامین نیازهای عاطفی و روانی خانواده‌ها در نتیجه بروز انواع آسیب‌ها برای بازماندگان متوفی یکی دیگر از پیامدهایی است که می‌توان برای عادی انگاری ناشی از کرونا در نظر گرفت. خانواده هایی که فردی را در اثر کرونا از دست می دهند مدت های مدیدی در حسرت و ناراحتی ناشی از فقدان او به سر می‌برند و این امر می تواند منجر به انواع مشکلات روحی و روانی برای بازماندگان شود. از پیامدهای دیگر عادی انگاری کرونا می‌تواند شیوع گسترده آن و حذف بسیاری از مشاغلی شود که این امر تبعات منفی بسیاری برای جامعه دارد. فوت هر فرد علاوه بر هدر رفت نیروی انسانی‌اش به معنای از دست دادن یک فرصت اقتصادی برای جامعه نیز هست.

راهکارهایی برای برون رفت از شرایط عادی انگاری کرونا

عبدالرسولی درباره راهکارهایی برای دوری از عادی انگاری کرونا در جامعه گفت:راهکارها را می توان در سه   سطح مورد بررسی قرار داد. سطح اول مسوولین اجرایی هستند که با تمام تلاش و کوشش خود باید به واکسینه کردن مردم در کوتاه مدت اقدام کنند تا مرگ و میر ناشی از کرونا به حداقل برسد . ثانیا باید با برنامه ریزی‌های دقیق و دارای نظام نسبت به فرهنگ سازی و اطلاع رسانی در رابطه با کرونا همت مضاعف داشته باشند. اگر قرار است پروتکل‌های بهداشتی رعایت شود، قوانین دقیق تنظیم و نظارت نظام مند در اجرای این قوانین صورت پذیرد. نباید قوانین در تضاد هم باشند . برای مثال وقتی برخی مشاغل را تعطیل اعلام می‌کنند، دولت باید راهکارهای اقتصادی لازم را در این رابطه در نظر بگیرد. اگر اقشاری در این شرایط درآمد پایینی دارند یا اصلا درآمد ندارند و یا شغلشان تعطیل شده، دولت برای آنها ارهکارهای مناسب اتخاذ کند.

وی گفت: همچنین دولت می‌تواند به توانمندسازی اقشار کم درآمد اقدام کند. نکته دیگر که به نظر من می‌تواند به این مساله کمک کند،اشخاص مشهور هستند. این افراد با طرفدارانی که در بین مردم دارند نقش بسیار مهمی در طرح اهمیت مساله دارند. نویسندگان مشهور و علما همگی می‌توانند علاقمندان خود را در امر آگاه سازی از خطرات کرونا و رعایت جدی‌تر پروتکل‌های بهداشتی ترغیب نمایند. همچنین آنها می توانند از طریق شبکه‌های اجتماعی، مجازی و رسانه ملی انجام وظیفه کنند و پیروان خود را نسبت به این مساله آگاه کنند.

وی در پایان گفت: رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نیز که در سطح جامعه وجود دارند، می‌توانند در آگاهی دهی و فرهنگ سازی نقش مهمی داشته باشد. در مجموع می‌خواهم بگویم راهکارهای متصور بسیار است و در اینجا مهمترین آنها مورد توجه قرار گرفته و به نظر من باید یک عزم جدی و ملی ایجاد شود زیرا حتی مرگ یک عزیز بر اثر بی‌توجهی و بی احتیاطی جبران ناپذیر است. لذا برای حل این مسال باید در سطوح مختلف و از تمام اقشار جامعه استفاده کرد تا بتوان از این بحران گذشت.ایرنا

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: