شفا آنلاین:آخرین آمار موجود درباره هزینههای خانوار به سال 91 مربوط است. اوضاع اقتصادی خانوارها در این سال خوب نبود و همچنان هم بهصورت شهودی میتوان گفت که تغییر چندانی در این وضعیت حاصل نشده است.
به گزارش شفا آنلاین،باید تا بهمن صبر کرد و با
اعداد و ارقام، این ماجرا را پیگیری کرد. در هرحال، آمارها میگویند در سال
1391، بهطور متوسط هر خانوار ایرانی در مناطق شهری بهطور ماهانه
62هزارو300تومان بیشتر از درآمد هزینه داشته است. این در وضعیتی بود که
هزینههای خانوارها 24/5 درصد و درآمدهای آنها 25درصد رشد یافته بود.
26درصد هزینههای خانوار خرج خوراکی بود که 31درصد زیادتر شده بود و 32درصد
هم سهم مسکن بود که 33درصد رشد داشت. از آن سو، درآمد پولی کارکنان دولت
فقط پنج درصد و کارکنان بخش خصوصی 15درصد زیاد شده بود. در این میان،
اوضاع مشاغل آزاد غیرکشاورزی خوب بود که درآمد پولیشان 25درصد نسبت به سال
قبل از آن، رشد یافته بود.
در بهمن سال گذشته، بانک مرکزی گزارش
بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران در سال 1391 را منتشر کرد. این
آخرین آمار در این زمینه است و هنوز شش ماه تا گزارش بعدی درباره سال 92،
باقی مانده است. اولین بررسی بودجه خانوار در ایران به سال 1314 بازمیگردد
که بانک ملی آن را برای ساکنان هفت شهر کشور محاسبه کرد و این سنت تا
امروز، راه طولانیای طی کرده و با تاسیس بانک مرکزی، محاسبه بودجه خانوار
به این نهاد محول شده است. در این محاسبات، خانوار یک یا چندنفر هستند که
در یک اقامتگاه ثابت زندگی میکنند و دارای خرج و تغذیه مشترکند که در 79
شهر و بین بازه اردیبهشت یک سال تا فروردین سال بعد، از آنها آمارگیری
میشود؛ یعنی حدود 12هزار خانوار در کل ایران.
در سال 91، متوسط هزینه ناخالص یک خانواده شهری، ماهانه
یکمیلیونو804هزارو500تومان بود که نسبت به سال قبل از آن، 24/5 درصد رشد
را نشان میدهد. 2/26درصد کل این هزینه، مربوط به هزینه خوراکیها و
آشامیدنیهاست. هزینه خوراکی و آشامیدنی در این سال، 4/31 درصد نسبت به سال
پیش از آن، افزایش داشت. اگر ریزتر به این آمار نگاه شود، میتوان دریافت
بیشترین سهم خوراکیها و آشامیدنیها مربوط به هزینههای انواع گوشت است.
میوه تازه با 4/2درصد، تخم پرندگان با 3/3 درصد، سبزیهای تازه با 2/7
درصد، آرد و رشته و غلات با 2/4 درصد و انواع نان و بیسکوییت با 2/2 درصد،
بیشترین نوع خوراکیها و آشامیدنیهای خانوار را در سال 91 به خود اختصاص
داده بودند.
هزینه مربوط به پوشاک و کفش در این سال تنها 4/5 درصد کل هزینههای ناخالص
خانوار بود که نسبت به سال قبلتر از آن، 23/6 درصد رشد داشت. مسکن و انواع
سوخت و آب، یکی از مهمترین هزینههای خانوار در سال 91 بود که حدود 32/9
درصد هزینههای خانوارهای شهری را شامل میشد و این هزینهها نسبت به سال
پیش از آن، 5/33 درصد افزایش یافته بود. از سوی دیگر، با توجه به اینکه
هزینههای مصرفی آنی خیلی بالا رفته بود، خانوادهها سهم کمی از لوازم و
اثاث و خدمات مورداستفاده در مسکن را در هزینههای خود در نظر گرفته بودند و
این موارد حدود 4/5 درصد هزینههای کل خانوار را شامل میشد اما همین
هزینهها نیز 16/2 درصد نسبت به سال گذشته، افزایش یافته بود.
در کل هزینههای ناخالص خانوارها، بهطور متوسط 5/5 درصد متعلق به گروه
بهداشت و درمان بود و4/9 درصد هزینهها به حملونقل، دودرصد به ارتباطات،
2/3درصد به تفریح و امور فرهنگی، دودرصد به تحصیل، 2/1 درصد به رستوران و
هتل، 0/4 درصد دخانیات و 2/8 درصد به سایر هزینهها مربوط میشد. با تورم
بالای آن سال، این هزینهها هم بسیار افزایش یافته بود. هزینه بهداشت و
درمان از همه بیشتر رشد داشت و نسبت به سال قبل از آن، 27/5 درصد افزایش
یافته بود. هزینه ارتباطات 12درصد، هزینه تفریح و امور فرهنگی 8/1درصد،
هزینه تحصیل 15/4 درصد، هزینه رستوران و هتل 14/4 درصد، 54/6درصد دخانیات و
بقیه هزینهها 20/6 درصد رشد کرده بودند.
در سال 84 که دولت تغییر کرد، هزینه خوراکی و آشامیدنی23/7درصد هزینههای
خانوار بود که در سال 91 این میزان رشد داشت و به 26/2 درصد رسیده بود.
هزینه مسکن نیز از 27/6درصد هزینههای خانوار به 32/9 درصد رسیده بود. اما
هزینه حملونقل از سبد هزینههای خانوار کاهش یافته و از 15/8 درصد
هزینهها در سال 84 به 9/4 درصد در سال 91 رسیده بود. هزینه پوشاک و کفش هم
کاهش داشت و از 5/6 درصد به4/5 درصد رسیده بود. هزینه بهداشت و درمان هم
از سبد خانوار کاهش یافته و از 4/3 درصد به 5/5 درصد رسیده بود. هزینههای
لوازم و اثاث خانه نیز با همین میزان کاهش از 5/8 درصد به 4/5 درصد رسیده
بود. هزینه تفریح و امور فرهنگی، تحصیل و رستوران و هتل هم به میزان خیلی
جزیی (در حد 0/1 درصد) کاهش یافته بود.
تحلیلهای ابتدایی درباره این تغییرات میتوان ارایه کرد؛ از جمله اینکه
هزینه مصرفی جاری خانوارها مانند خوراک یا مسکن زیاد شده و خانوارها از
هزینههایی مثل تفریحات، رستوران و حتی حملونقل کم کردهاند تا در عین
کمبود بودجه، بتوانند هزینههای ضروریتر خود را جبران کنند. اما در هر
حال، بهتر است که در هر حوزه، به ویژگیهای مخصوص آن توجه داشت و سپس
نتیجهگیری کرد. وقتی که هزینههای درآمدی خانوارها بالا میرود، باید
درآمدهای آنها نیز افزایش داشته باشد تا خانوادهها دستکم، همان کیفیت
زندگی را داشته باشند که در سالهای قبلتر داشته بودند. خانوادههای شهری
بهطور متوسط در سال 1391، یکمیلیونو742هزارو200تومان در ماه درآمد
داشتهاند. در این میان، 70/8 درصد درآمدها پولی و بقیه آن غیرپولی بوده
است. درآمد خانوادهها نسبت به سال قبل از آن، 25درصد رشد داشت؛ درآمدهای
پولی نسبت به سال پیش از آن، 19/8 درصد و درآمدهای غیرپولی 39/8 درصد زیاد
شده بود. در میان درآمدهای پولی، درآمد از طریق مزد و حقوق بخش دولتی و
عمومی تنها 5/3 درصد زیادتر شده بود. به نظر میرسید که این وضعیت در بخش
خصوصی بهتر بوده است چون مزد و حقوق بخش خصوصی 15/9 درصد رشد داشت. درآمد
از مشاغل آزاد کشاورزی 10/2درصد، درآمد از مشاغل آزاد غیرکشاورزی 24/8 درصد
و درآمدهای پولی متفرقه 25/3 درصد رشد داشت. درآمد حاصل از فروش کالای دست
دوم هم 28/2 درصد رشد یافته22/7 درصد کل درآمدهای خانوار را تشکیل میداد.
نتایجی که از آمارگیری بودجه خانوار در سال 91 به دست آمد، اینطور نشان
میدادند که 23/3 درصد خانوارها بدون فرد شاغل بودند و 57/5درصد خانوارها
دارای یک فرد شاغل بودند. تنها در 15/8 درصد خانوارها دو فرد شاغل وجود
داشت و 3/4درصد خانوارها نیز دارای سه فرد یا بیشتر شاغل بودند. مقایسه
آمارهای سال 91، نشان میدادند که تعداد خانوارهای بدون فرد شاغل در این
سال نسبت به سال قبلتر، افزایش و تعداد خانوارهایی با یک فرد شاغل یا
بیشتر، کاهش داشتند. نتایج، نشاندهنده تنوع در شغل افراد بودند؛ 3/7 درصد
افراد شاغل در بخش کشاورزی، دامپروری، شکار، جنگلداری و ماهیگیری فعال
بودند، 16/9 درصد در بخش صنعت و معدن، یک درصد در بخش برق و گاز و آب،
15/4درصد در بخش ساختمان و 22/6 درصد در بخش عمدهفروشی، خردهفروشی،
هتلداری و رستوران. بخش شاغل در حملونقل، انبارداری و ارتباطات 11/4 درصد
شاغلان، بخش خدمات مالی، بیمه، ملکی، حقوقی و تجاری هفت درصد و بخش خدمات
عمومی، اجتماعی و شخصی نیز 22 درصد از شاغلان سال 91 را شامل میشدند. شش
درصد از اعضای شاغل خانوارها کارفرما، 32 درصد کارکن مستقل، 18/1 درصد
کارکن موسسات دولتی و عمومی، 41/9 درصد کارکن موسسات خصوصی، 0/2 درصد کارکن
موسسات تعاونی و 1/8 درصد کارکن خانوادگی و کارآموز بدون مزد بودند. در
این آمارگیری، 62/4 درصد خانوارها مالکنشین و 27 درصد اجارهنشین بودند.
31/6 درصد خانوارها خانه دو اتاق خوابه و 45/7درصد هم خانه سه اتاق خوابه و
43/1درصد خودرو شخصی داشتند.
خانوارها از نظر هزینه و درآمد، در استانهای مختلف کشور هم متفاوت بوده
است. بیشترین هزینهها و درآمدها مربوط به خانوارهای استان تهران بوده است.
متوسط هزینههای خانوار در استان تهران، ماهی دومیلیونو427هزارو300تومان و
متوسط درآمدهای خانوار در این استان، ماهی دومیلیونو441هزارو800تومان
بوده است. خانوارهای استان هرمزگان کمترین هزینهها را با متوسط ماهانه
958هزارو300تومان و خانوارهای استان سیستانوبلوچستان کمترین درآمدها را با
متوسط ماهانه یکمیلیونو37هزارو400تومان دارا بودهاند. جالب اینجاست که
کسری بودجه خانوارها در سطح ملی، در استان تهران دیده نمیشود