شفاآنلاین>اجتماعی>اگر قرار باشد که شهر فقط برای گروهی از مردم طراحی شود و بقیه افرادی که در سطح شهر زندگی می کنند، امکان زیست شهری برایشان کم یا منتفی باشد، آن شهر نمی تواند نام شهر را به خود بگیرد. زیرا فضای شهر برای همه شهروندان اعم از زن و مردم، کوچک و بزرگ، پیر و جوان و سالم و توانیاب است. این یک مقوله است که باید به عنوان پیش فرض در نظر گرفته شود. پیش فرض دوم این است که امنیت جزو نیازهای پایهای انسانهاست، یعنی از خورد و خوراک و پوشاک هم ضروریتر است. در واقع انسانها برای اینکه زندگی مناسبی داشته باشند و در ارتباط با دیگران قرار گیرند، نیاز به امنیت دارند. از گذشتههای دور این حالت وجود داشته است. با توجه به این دو پیش فرض لازم است که به فضاهای شهری توجه کنیم. حال سوالهایی در این بحث میگنجد؛ آیا فضاهای شهری نیازهای امنیتی شهروندان را تامین میکنند و اینکه نیازهای امنیتی همه شهروندان تامین میشود یا تنها نیازهای بخشی از مردم مرتفع می شوند؟ در مورد سوال اول باید بگویم که بله نیازهای امنیتی شهروندان تامین میشود، اما در پاسخ به سوال دوم باید گفت که نیازهای امنیتی همه شهروندان تامین نمیشود، چراکه این شهر برای مردان سالم بالغ ساخته شده و به نیمی از جمعیت که متشکل از زنان است، کمتر توجه شده است. این مساله در تمام شهرها قابل رویت است، اما در مورد تهران باید بگویم که به علت حضور و مسئولیتم بیشتر شاهد آن هستم. موضوعی که باید مورد توجه مدیران و برنامهریزان شهری قرار بگیرد، به گونهای که باید امنیت زنان در محیط های شهری از نظر ساختار فیزیکی بررسی شود. به عبارت دیگر باید محیط به گونه ای باشد و ساخته شود که زنان بتوانند در ساعت کم رفت و آمد با احساس امنیت عبور و مرور کنند و از امکانات شهری بهره ببرند. احساس امنیت مقوله دو وجهی است. یکی احساس عدم امنیت و دیگری عدم وجود امنیت به شکل واقعی است. برای مثال ممکن است امنیت وجود داشته باشد، اما ما احساس امنیت نکنیم. عدم احساس امنیت به فشارهای روحی و روابط اجتماعی که در درون شهر وجود دارد، برمیگردد و بر روح و احساس شهروندان این پیام منتقل میشود که شما احساس امنیت نمیکنید. در واقع بیش از دو سوم عدم امنیت که در تهران وجود دارد، ناشی از عدم احساس امنیت است. با توجه به انواع روابط اجتماعی، ارتباطات انسانی، نورپردازی، معبرکشی و کاربریهای متعددی که در درون شهر طراحی شده است باید گفت که همه اینها احساس عدم امنیت را منتقل میکنند. آن چنان که زنان احساس میکنند که با عدم امنیت مواجه هستند. برای مثال وقتی هوا تاریک میشود، زنان دچار عدم امنیت میشوند یا وقتی محلهای خلوت است و آنها میخواهند از آن جا عبور کنند برایشان رعب انگیز است. به عبارت دیگر حضور در عرصه عمومی خالی از شهروندان موجب عدم امنیت میشود؛ جایی که طراحی ساختمانها به نوعی است که فضاها و حفرههای خالی ایجاد شده است. در واقع به نوعی این گونه فضاها ترکیب جنسیتی مردانه را به رخ میکشد. البته شاید اتفاقی نیفتد، اما احساس عدم امنیت مانع این میشود که زنان در درون شهر احساس امنیت کنند. آنچه مهم است این است که باید مدیران شهری درصدد باشند، هم امنیت را در فضای شهری ایجاد و هم احساس عدم امنیت را برطرف کنند. پیامهای امنیتزا در درون شهر موجب احساس عدم امنیت میشود. برای مثال ساختمانهای بلندمرتبه باعث شکلگیری احساس عدم امنیت میشوند و سازه معابر خلوت نیز باید از نظر هندسی اصلاح شود. نورپردازی هم بسیار در احساس عدم امنیت تاثیرگذار است. البته ما در مواردی با نورپردازی هایی مواجه هستیم، اما گاهی این نورپردازیها متناسب نیست و خودشان به نوعی احساس دلهره و عدم امنیت را در افراد تولید می کنند. بنابراین باید رویکردهای روانشناسانه و روانشناسی اجتماعی نیز در درون شهر مداخله داشته باشند. خیابانهای تک جنسیتی مثل خیابان اکباتان و خیابان ملت در تهران هم موجب احساس عدم امنیت در زنان میشوند. از این رو باید در بحث تامین امنیت زنان در فضای شهری مورد توجه قرار بگیرند.آرمان ملی
زهرا نژادبهرام عضو شورای شهر تهران