شفاآنلاین>سلامت> معیارهای زیبایی در هر دورهای از تاریخ متفاوت هستند و حتی میتوان گفت که امروزه معیارهای زیبایی در کشورهای مختلف، متفاوت میباشد. انسانها از همان ابتدا برای زیبایی اهمیت قائل بودند و به همین دلیل تا به امروز پیشرفتهای زیادی در این زمینه ایجاد شده است.
جراحیهای زیبایی در جهت تغییر دادن افراد بر اساس خواستهی فرد و رسیدن به نتیجهی مناسب در کل دنیا افزایش چشمگیری داشته است. زمانی عملهای زیبایی با اختلالهای روانی مرتبط خواهند بود که افراد با انجام دادن جراحیهای لازم باز هم نسبت به چهره و یا اندام خود راضی نیستند و میل بسیار زیادی برای جراحی دارند.
هر چقدر هم که عملهای متفاوتی انجام دهند به خواسته و معیار مورد نظر خود نمیرسند در چنین شرایطی چنین افرادی از اختلال بد ریخت انگاری بدن رنج میبرند. مطالعهی افرادی که جراحی پلاستیک میکنند، نشان میدهد که ۹ درصد آنها به اختلال بادی دیسمورفیک مبتلا هستند. ۴۰درصد کسانی که متقاضی جراحی زیبایی هستند، هیچ نقصی ندارند یا نقص آنها بسیار کوچک است. اختلال بدریخت انگاری بدنی یا بد شکل انگاری بدن یکی از اختلالات روانی است که در دوران نوجوانی و سنین جوانی بسیار شایع میباشد. شاید تا به حال در اطرافیان و دوستان خود کسانی را دیدهاید که مدام از ظاهر خود عیبهای عجیب و غریب میگیرند و ساعتها به این عیبها فکر میکنند. این افراد در حضور دیگران دائما در حال حرف زدن از عیبهای ظاهری خود هستند و مدام دست به عملهای زیبایی میزنند، در صورتی که از نظر شما هیچ مشکل خاصی در ظاهر آنها وجود ندارد. این اشخاص مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدنی هستند.
اضطراب، افسردگی، گرایش به مصرف مواد، افکار خودکشی و اختلالات خوردن... از جمله عوارض این بیماری است. در این اختلال، فرد احساس میکند یک نقص ظاهری خیلی بزرگ و خیالی در بدن خود دارد و مدام از آن گله میکند.
در صورتی که این نقص یا اصلا وجود ندارد یا اگر هم وجود دارد، بسیار جزئی و کمتر از آن چیزی است که خود او فکر میکند. مشغولیت ذهنی این افراد به این مشکلات چیزی فراتر از ناراحتیهای ساده در مورد ظاهر است که بقیه افراد دارند. این افراد ساعتها جلوی آینه میایستند و به عیبهای خیالی خود نگاه میکنند. این افراد به حدی به عیبهای خود باور دارند که حرف هیچ شخص دیگری در مورد اینکه ظاهر خوبی دارند را باور نمیکنند، گاهی اوقات اختلال بدریختانگاری آنقدر شدید میشود که تمام ذهن و فکر فرد را مشغول میکند و در نتیجه عزت نفس و اعتماد به نفس او را پایین میآورد. حتی ممکن است از ترس مسخره شدن و طرد شدن، از حضور در جامعه خودداری کنند و خود را در خانه حبس کنند. در نهایت نیز ممکن است موقعیت شغلی یا تحصیلی خود را از دست بدهند و در حوزههای فردی و اجتماعی زندگی خود با مشکل مواجه شوند.روزنامه آفتاب یزد