شفاآنلاین>سلامت> تاریخ علم پزشکی به قدمت تاریخ بشر میباشد. هر چقدر مراحل آغازین این دوران را کنکاو میکنیم بیشتر با افسانههای وهم برانگیز در این رشته، مواجه میشویم. طبابت در عهد باستان بر عهده جادوگران، جن گیران و رمالها بوده است. هر بیماری را توصیفی مبتنی بر اوهام و خرافات نموده و درمانهایی فرازمینی برای آن قائل بودند.
با گذشت زمان و طی قرنها از حضور بشر بر این کره خاکی، علم تجربی، آرام آرام پوستههای سخت باورهای ذهنی را سائید و امکان آزمایش و راستی آزمایی فرضیات را فراهم کرد. جایگاه طبابت از یک علم ماوراء الطبیعه به دانشی مبتنی بر تجربه تغییر یافت.
هرچند صاحبان قبلی همچنان خود را متولیان جسم و روح انسان میدانستند اما دانشمندان به تدریج دروازههای دانش را به روی تمدن بشری میگشودند. شاید بقراط معروفترین طبیب قبل از میلاد مسیح باشد که سعی کرد پزشکی را دانشی مبتنی بر شواهد نماید. علایم بیماریها را شرح داد و تجربیات خود در درمان بیماریها به رشته تحریر درآورد. بیگمان بسیاری از درمانها و روشهای تشخیص بیماری او دیگر منسوخ و به تاریخ پیوسته است، اما میتوان او را سلسلهگذار طب تجربی انگاشت. هرچه محک تجربه در علم طبابت رسوخ بیشتری پیدا کرد، الهه پیشرفت و نوآوری اقبال بیشتری به این دستاورد بشری نشان داد.
ادامه دهندگان این مسیر، همچون ابو علی سینا با تکیه بر همین دیدگاه با مشاهده دقیق و معاینه و به کارگیری درمانهای مختلف سعی در درمان بیماران نمودند. علم تجربی مبتنی بر شواهد است و با دلیل و برهان، راهکار خود را ارائه میدهد. طبابت مبتنی بر شواهد در واقع طبی پویا است که نه تنها بر پایه شواهد قابل اطمینان، پایهگذاری میشود، بلکه به طور پیوسته، براساس شواهد جدید به روزرسانی میشود.
در این طب یافتههای علمی اعتبارسنجی میشوند و با ورود دادههای جدید، اطلاعات قبلی جایگزین میشوند. همین پویایی در دانش پزشکی سبب میشود تا پزشکان اگر به طور مرتب آموختههای قبلی خود را با پیشرفتهای علمی جدید مطابقت ندهند، طبابت مبتنی بر شواهد جای خود را به طبابت مبتنی بر عقاید خواهد داد. شاید اکثر پزشکان به این نوع طبابت به طور ناخواسته مشغول میشوند. چراکه به مرور زمان با کسب تجربه کاری در حیطه تخصصی خود صاحب نظر میشوند. هرچند این نوع طبابت در جایگاه خود ارزشمند میباشد اما محدود شدن ذهن پزشک به دایره تجربیات فردی و آموختههای قدیمی، ظرفیت پذیرش شواهد جدید را کاهش میدهد و امکان به روزرسانی دانش پزشکی را محدود میکند.
در واقع، سنگ بنای طب سنتی همان طبابت مبتنی بر عقاید است. شاید بتوان ادعا کرد اصطلاح طب سنتی و مدرن، برگردانی نامتجانس از طبابت مبتنی بر عقاید در مقابل طبابت مبتنی بر شواهد میباشد. ازاین رو اگر چه طب پنجاه سال پیش در زمان خود مدرن محسوب میشده، ولی اگر طبیبی، امروز از آن شیوه پزشکی استفاده کند در واقع طب سنتی انجام میدهد. شاید طب پویا واژه مناسبتری از طب مدرن باشد، با این وصف میتوان ادعا کرد دانشمندانی مانند ابن سینا و ذکریای رازی پزشکانی بروز و صاحبان طب پویا بوده اند. در طول تاریخ پزشکی همواره پویایی و نگاه به آینده توانسته است تا این شاخه از دانش را همپای دیگر علوم بشری، گام به گام به جلو ببرد. پایان کلام اینکه، مصادره ابن سینا به عنوان پدر طب سنتی، ظلمی مضاعف است به این صاحب اندیشه پویا.دکتر مسعود مهرپور/ روزنامه آفتاب یزد