شفاآنلاین>اجتماعی>در طول تاريخ زندگي بشر شاهد آن هستيم که آب مهمترين رکن تشکيل جوامع بوده و موجب پايداري آنها گرديده است، بنابراين کم آبي چيزي است که ميتواند جوامع را از بين ببرد و باعث حرکت و جابهجايي آنها شود. اين مسائل را در کشور ايران نيز شاهد بودهايم، مثلا خراسان جنوبي يکي از استانهايي است که نزديک به سه هزار روستاي آن بخاطر فقر آب تخليه شده و به حاشيه شهرها مهاجرت کردهاند. به همين علت يکي از مهمترين آسيبهايي که تغيير اقليم به وجود ميآورد مسأله مهاجرتهاي سرگردان و بدون برنامهريزي به حاشيه شهرهاست که انواع مختلفي از آسيبهاي اجتماعي پيچيدهاي را به همراه دارد که در برخي از موارد جامعه قادر به حل و فصل آن نيست. در بسياري از استانها زنان و کودکان کولبري آب ميکنند و براي آب آشاميدني بايد مسافتهاي زيادي بروند و ظرف آب را بر دوش بگيرند و به خانواده برسانند که علت همه اين مشکلات اين است که در بخش آب حکمراني آب، با يک عدم تعادل عجيب مواجهيم، به طوري که براي برخي مناطق هزينههايي سرسام آور صرف ميشود و بعضي مناطق حتي از آب آشاميدني هم محروم هستند. نبايد اجازه دهيم جامعه تخليه شود و به سمت مهاجرت سرگردان برود و اين کار نيز فقط با برنامه ريزي، توسعه پايدار و به کارگيري همه علوم ميسر است. موضوع بسيار مهم اين است که براي جلوگيري از مهاجرتهاي اقليمي، بايد بحث سازگاري با کم آبي و سازگاري با اقليم را جدي بگيريم. درک صحيح از اين مساله بسيار مهم است، چرا اکنون ميبينيم در کشور دهها پروژه سدسازي و انتقال آب اتفاق ميافتد که مقصد همه آنها کوير مرکزي ايران است؛ در حالي که شاهد هستيم در همان مناطق همچنان مساله آب، اولين مساله است و به دليل استقرار صنايع آب بر در آنجا هر چقدر آب منتقل شود مساله حل نميشود. بنابراين راهحلي جز سازگاري با اقليم براي نجات جوامع وجود ندارد. سازگاري با اقليم يعني بتوانيم با استفاده از توانمندي و پتانسيلهايي که در هر منطقه وجود دارد، مردم را با شرايط موجود به نحوي سازگار کنيم که تابآوري داشته باشند و اين مسأله زماني اتفاق مي افتد که به دنبال راهحلهاي خلاقانه براي اين امر باشيم و به جوامع آموزش داده شود. استان خوزستان را يک استان آسيبديده از دستکاري بشر در طبيعت مي داند و معتقد است: خوزستان با 13 سد و پروژه هاي انتقال آب به يکي از بلاخيز ترين استانهاي کشور تبديل شده است. با وجود اينکه بسياري از روستاهاي اين استان در مجاورت سدها قرار گرفته اما از آب آشاميدني محروم هستند و شاهد هستيم که چگونه هر سال با معضل کمآبي مواجه هستيم. نابرابري در توزيع آب را منشأ اين مشکلات است، اين يک طنز تلخ است که اين روستاييان در مجاورت سيزده سد همچنان تشنه هستند و اين نشان دهنده توزيع نابرابر و بسيار ناعادلانه آب است. اگر زنان و کودکان براي آب کولبري ميکنند، علت همه اين مشکلات اين است که در بخش آب حکمراني آب، با يک عدم تعادل عجيب مواجهيم به طوري که براي برخي مناطق هزينههايي سرسامآور صرف ميشود و بعضي مناطق حتي از آب آشاميدني هم محروم هستند. تمام کشورهاي جهان تابآوري را بر مبناي بهبود معيشت قرار دادهاند و جوامع محلي در راستاي تابآوري حمايت ميشوند. تابآور کردن روستاها با تامين معيشت آنها، از تخليه روستاها جلوگيري و امنيت غذايي کشور را حفظ ميکند. وزارت نيرو به عنوان متولي بخش آب و سازگاري با کمآبي، در بحث اشتغال خود را مسئول نميداند. در حالي که اگر سرمايهگذاري اين وزارتخانه در حوزه بهبود مصرف انجام ميشد، بسياري از مشاغل حفظ ميشد. مثلا اگر در روستاها به جاي کشت هاي سنتي، کشتهاي گلخانهاي و مدرن داشتيم در مصرف آبهاي زيرزميني صرفهجويي ميشد، برخي از روستاهاي کشور تخليه نميشد. نمونه طرحهاي نابرابر را ميتوان در طرحهاي انتقال آب و سدسازي مشاهده کرد. به اين صورت که کوير مرکزي ايران تقريبا مقصد همه طرحهاي انتقال آب و سدسازيها بوده، در حالي که در ساير نقاط کشور نيز مشکلات متعددي در حوزه آب وجود دارد. در واقع ميلياردها دلار صرف پروژههايي شده که هرساله تکرار ميشوند و با وجود همه اين ها باز هم با معضلات آب مواجه هستيم و يکي از دلايل آن ميتواند توزيع نابرابر منابع باشد.آرمان ملی