شفاآنلاین>سلامت>میزان بالای مقاومت عمومی در نمایش رغبتی مناسب به تزریق واکسنهای کووید۱۹ به ویژه در ۱۹ کشوری که بیشترین صدمه را از شیوع ویروس تجربه کردهاند، دستیابی بهتراز ایمنی مناسب را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
آنچه در مقاله روز سهشنبه ۲۲ دسامبر مجله «پزشکی طبیعت» بازتاب یافته، از بروز چنین مقاومتی در کشورهای دیگر نیز سخن به میان آورده است.
در تجربههای منبعث از ایمنسازیهای دیگر دستکم ۹۵ درصد از افراد برای بروز «ایمنی فراگیر» واکسینه شدهاند. حال اینکه این رقم در خصوص
کووید۱۹ تنها ۷۱/۵ درصد خواهد بود که برای بروز چنین ایمنیای ناکافی است. این نقصان بیش از همه ناشی ازعدم استقبال فراگیر است.
عدم اشتیاق و مقاومت در دریافت واکسن در کشورهایی که از اقتدار سیاسی و اعتماد عمومی شاخص برخوردار نیستند، بیشتر نمود پیدا میکند.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) «عدم استقبال از واکسن» را تاخیر در پذیرش یا سر باز زدن کامل از تزریق آن دانسته و آن را بزرگترین مانع در بروز «ایمنی فراگیر» قلمداد کرده است؛ کشورهایی که تراز استقبال بالای ۸۰ درصد داشتهاند. در آسیا چین و کرهجنوبی واقع شدهاند. این میزان برای مکزیک و ایالات متحده آمریکا ۷۶- ۷۵ درصد است. کشورهای با سطح درآمد متوسط همچون برزیل، هندوستان و آفریقای جنوبی استقبال حدود ۷۵ (هندوستان) تا ۸۵ درصد (برزیل) را نشان دادهاند.
کشورهای اروپایی و کانادا کمترین میزان تمایل به تزریق را داشتهاند. میزان استقبال در روسیه، لهستان و فرانسه بسیار پایین و از ۵۴ تا ۵۸ درصد فراتر نرفته است.
تراز استقبال از واکسن به متغیرهایی وابسته است:
سن- افراد بالای ۶۵ سال تمایل بیشتری در قیاس با جوانان داشتهاند.
جنس- تمایل مردها کمتر است.
تحصیلات- افراد لیسانس به بالا بیشتر واکسن زدند.
درآمد- میزان پذیرش در کسانی که بیش از ۳۲ دلار در روز درآمد داشتهاند، بالاتر بوده است. افزون بر این کشورهایی که میزان ابتلا و مرگومیر آنها معقولتر بوده است بهتر به تزریق تن دادهاند.
اجباری بودن
واکسیناسیون نیز از عوامل کاهش رغبت عمومی در تزریق گزارش شده است.
توجه داشته باشید اعتماد عمومی از اساسیترین عوامل کامیابی پروژه واکسیناسیون فراگیر جهانی است. ارتقای سطح اعتماد عمومی تنها در سایه برنامهریزی آگاهانه مدیریتی جوامع امکانپذیر خواهد بود. از این رو است که باید به نقش دولتها و بازوهای اجراییشان در ترغیب تمایل عمومی توجه ویژه شود.
مهمتراز با «پاندمی» که از گسترش و فراگیری ویروس دم میزند، باید به «انفودمی» که تجربه دردناک بشر در محاصره منفعلانهاش در میانه انبوه اطلاعات نادرست و اکثرا هدفمند است نیز اشاره کرد.
تفاوت بسیاری است بین «دانش» و «شبهدانش». تنها با نگاهی اجمالی و گذرا به محتویات فضای مجازی، آن را سرشار از یاوههایی که در خوشبینانهترین نگاهها، شبهدانشی بیش نیستند، میرسیم که با توجه به تاثیرگذاری اجتنابناپذیر که به هر روی دارند، روند تامین آن ایمنسازی فراگیر را بطئی و بیرمق میگردانند.در مرور دوران سیطره ویروس کرونا میتوان به صورت محسوسی روند تخریبی اطلاعات معیوب و به دور از دانش در تکیده و شکننده شدن اعتماد عمومی به صلابت و اصالت واکسن را مشاهده کرد.
در مطالعه ماه اکتبر نیویورکتایمز و کالج سینا
۳۳ درصد از آمریکاییها حتی پس از تایید FDA آشکارا از تزریق واکسن سر باز زدهاند.
در مطالعه استات و هاریس نیز افت رقم ۶۶ به ۵۸ درصد را میتوان مشاهده کرد.
توجه داشته باشید که انتشار این اطلاعات بیپایه و اکثرا هدفمند از گسترش خود ویروس خطرناک و آسیبرسانتر تلقی میشود.
یادمان باشد که کتاب زندگانی بشر پس از فراگیری این ویروس برگی دگرگونساز خورده است. همانگونه که در یادداشتهای پیشین نیز آمد، نگرش بازگشت بیتغییر و به دور از دگردیسیهایی که پیش آمده و بروز پیدا خواهند کرد، سادهانگارانه و منبعث از تمایلی نوستالژیک است.
آنچه میتواند در نگاهی نسبی و مطلقگریز، زندگی را به مختصات قابل تحملتر بازگرداند، کامیابی «پروژه ایمنسازی فراگیر» است. تکتک ما اعضای اجتماع عظیم بشری وظیفه یاری به این مهم را داریم؛ تا آن زمان…
ماسک بزنید، دستها را به درستی، مکرر و با زمانی کافی بشویید و فاصلهگیریهای فیزیکی را رعایت کرده، اجتماع در مکانهای مسقف را تا حد یک الزام و آن هم کوتاه تقلیل دهید.
به دانش اعتماد کنیم که اگر آن را نوعی ایدئولوژی بدانیم، از خوشقولترین، راستگوترین و متعهدترین آنها بوده است.جهان صنعت