کد خبر: ۲۶۹۲۰۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۲۶ آذر ۱۳۹۹ - 2020December 16
متاسفانه نظام تعليم و تربيت کاري با مطالعه و سواد ندارد و دانش‌آموز زرنگ، فقط تکنيک تست‌زني را مي‌داند اما سواد لازم را ندارد چون کتاب نمي‌خواند.


شفاآنلاین>اجتماعی>در نظام تعليم و تربيت ما تصور مي‌کنند که زبان فارسي علم نيست و دروسي مانند فيزيک، شيمي، رياضي و زيست علم هستند و دائم هم از ساعت درس ادبيات فارسي کم مي‌کنند، ادبيات فارسي را در تنگنا و زير ضربات دروس فيزيک و رياضي قرار داده‌‌اند. در دانشگاه هم يک درس زبان ادبيات فارسي به عنوان فارسي عمومي داريم و به بقيه جنبه‌هاي زبان فارسي مثل زبان و مقاله‌نويسي اهميتي نمي‌دهند، در حقيقت يک درس دو واحدي به عنوان زبان فارسي در دانشگاه کافي نيست. به دليل سيطره کنکور در مدارس، دانش‌آموزان را براي تست زدن تربيت مي‌کنيم، اين روند موجب شده است بعضي از درس‌ها اهميت بيشتري پيدا کنند و درس ادبيات فارسي در سايه قرار بگيرد؛ افرادي که مي‌گويند روش تدريس و پرداختن به ادبيات فارسي در مدارس غلط است، حرف درستي را مطرح مي‌کنند؛ دليل هم اين است، روشي که درباره آموزش ادبيات فارسي در مدارس وجود دارد، صحيح نيست. کتاب‌هاي درسي را براي تأليف، به دست زبان‌شناسان سپردند و به جاي ادبيات بيشتر بر روي مباحث تخصصي زبان‌شناسي وارد شده‌اند، اين باعث شد دانش‌آموزان نسبت به ادبيات دلزده شوند و اين درس دلنشين در نوشتن و خواندن تبديل شد به اينکه يک جمله چند واژه دارد در حقيقت بحث‌هاي تخصصي زبان‌شناسي که براي دوره تحصيلات عمومي مناسب نيست، وارد مدارس شد. هم‌اکنون دانش‌آموز اشعار حافظ و سعدي را بيشتر از اينکه به لحاظ محتوايي فرابگيرد درگير اين شده است که چند واژه دارد، آيا واژه اشتقاقي دارد؟ اين آموزش‌ها ثمري ندارد! آموزش نظريه‌هاي زبان‌شناسي در کتاب درسي کار خطايي است و جاي اين موضوع در دوره تعليمات عمومي نيست. بنده در دانشگاهي درس مي‌دادم که رتبه‌هاي دو رقمي و دانشجويان نخبه حضور داشتند اما به لحاظ سواد و دامنه مطالعات ضعيف بودند؛ متاسفانه نظام تعليم و تربيت کاري با مطالعه و سواد ندارد و دانش‌آموز زرنگ، فقط تکنيک تست‌زني را مي‌داند اما سواد لازم را ندارد چون کتاب نمي‌خواند؛ درباره ضعف زبان فارسي فقط تست کنکور نشانگر نيست و در فارغ التحصيلان مدارس و حتي مسئولان شاهد هستيم که جملات را به اشتباه مي‌نويسند يا نمي‌توانند شعر حافظ را بخوانند. نظام تعليم و تربيت عمومي بايد از دست کنکور رها شود و تا زمان ديپلم نبايد درس‌هاي تخصصي داشته باشيم؛ در هيچ جاي دنيا چنين کاري نمي‌کنند، روند بايد به اين شکل باشد که دانش‌آموزان خواندن، نوشتن، مطالعه، تحقيق و حرف زدن و استدلال را ياد بگيرند؛ در دهه 50 که بنده نوجوان بودم کنکور دو مرحله‌اي بود يعني ابتدا قابليت عمومي داوطلبان را مي‌سنجيد که چقدر قدرت استدلال و اطلاعات عمومي دارند و کارنامه صادر مي‌شد که براساس آن در آزمون تخصصي رشته خود شرکت مي‌کردند. تغيير در نظام تعليم و تربيت عمومي و حذف کنکور بايد اتفاق بيفتد چون تعداد ظرفيت دانشگاه‌ها بيشتر از داوطلبان است و نيازي به کنکور نيست.

اسماعیل امینی استاد زبان فارسی

آرمان ملی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: