شفاآنلاین>اجتماعی>جشن تعيين جنسيت، زايمان در بهترين هتل بيمارستان، تزئينات ميليوني اتاق بستري مادر، عکاسي و آرايش ويژه زايمان و جشن تاتي (اولين قدم برداشتن کودک) و ... از جمله جشنهاي مجللي است که اين روزها دغدغه عدهاي شده تا با تفاخر آن را در شبکههاي مجازي به نمايش گذارند تا بلکه اينگونه احترامي در جامعه براي خود خريداري و با ديده شدن نيازهاي روحي شان را برآورده کنند؛ نکته آنجاست که برگزاري اين مراسم امروز تنها منوط به قشر مرفه نمي شود و با ورود طبقه متوسط به اين مراسمات، به نظر ميرسد پيکان اين تير، خردورزي و فرهنگ هزاران ساله ايرانيان با رسوم زيبا را نشانه رفته است. اصل در فرهنگ جامعه ايراني بر دوري از تفاخرورزي و دستگيري به روش عياران است، فرهنگي که در نظام سرمايهداري امروزه رنگباخته و به جايي رسيده که هرچه وضعيت مالي افراد از سبک زندگي تا نوع پوشش و محل زندگي مدرنتر و بالاتر باشد، احترام و ارزش افراد نيز در جامعه بيشتر ميشود. در اين ميان گسترش شبکههاي اجتماعي هم ويتريني براي نمايش داشتههاي حتي قرضي اقشار و طبقههاي اجتماعي مختلف شده تا اينگونه حسرت نداشتن را به دل ندارها بگذارد و آه از نهاد جامعه شناسان و روانشناسان براي در پي داشتن آسيبهاي اجتماعي و روحي بلند کنند.
تاثيرات مخرب ترويج تجملگرايي
سميه فريدوني، جامعهشناس با اشاره به تاثيرات مخرب ترويج تجملگرايي در مراسم و رسوم فرهنگي بر آگاهي اجتماعي، گفت: ارتباط قوي ميان نوع نگاه و بازنمايي تصوير ساخته شده از زنان و ترويج چنين مراسماتي وجود دارد چراکه حضور زنان در اين فضا بسيار پررنگ است. اگر بخواهيم نگاه تجمل گرايي و مصرف گرايي را کاهش دهيم بايد کژکارکرديها در زمينه فرهنگ، آموزش و بازنمايي تصوير زن ايدهآل را از بين ببريم.وي ادامه داد: محصور کردن جامعه درون ارزشهاي برآمده از نگاه سرمايه داري و گره زدن آن به ثروت و اجناس مادي، خرد و خردورزي را در جامعه نشانه ميگيرد. انتخاب فردي هر شخصي براي همگان محترم است اما زماني که انتخابهاي ما بعد اجتماعي به خود ميگيرند ميتوانند در مناسبات اجتماعي و ارزشهاي جامعه اثرگذار باشند.وي معتقد است ثروتسازي درون يک جامعه امري پسنديده است اما توليد ثروت و اقتصاد يک جامعه نيازمند گره خوردن به خردورزي است. زماني که ثروت به ابزاري براي قرار دادن ساير افراد جامعه در طبقه پايينتر تبديل ميشود و اشخاص با ترويج اين تجملگراييها به ساختن تصويري غير مقدور از زندگي ميپردازند، ميتوان گفت خردورزي در جامعه با مشکل مواجه شده است.عضو هيات علمي موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي، افزود: اگر برگزاري مراسمات تشريفاتي و تجملاتي يک انتخاب فردي است، پس علت تلاش افراد در ابراز کردن و نشان دادن مراسمات به ديگران چيست؟ چرا افراد تمايل به ابراز چنين سبک زندگي و نشان دادن آن به ساير افراد جامعه دارند؟.
3 عامل اساسي در بازنمايي تصوير زن
وي سياستگذاري، رسانه و آموزش را سه عامل اساسي در بازنمايي تصوير زن ايدهآل دانست و گفت: بازنمايي تصوير کليشهاي از زنان در فيلمها و رسانهها، بازنمايي غلط تصوير زن در کتب درسي و نظام آموزشي نظير عدم نياز به تحصيلات عاليه دختران و از سوي ديگر عدم پذيرش نقشهاي چندگانه براي زنان در قوانين از جمله عوامل بازنمايي تصوير کليشهاي و ايدهآل از زنان است.به گفته فريدوني تصوير زنان در قوانين جامعه به گونهاي است که اگر نقش مادري و همسري از زنان گرفته شود دستاورد ديگري برايشان باقي نميماند به گونهاي که تمامي قوانين ذيل اين دو نقش تصويب شدهاند. همچنين فضاي فرهنگسازي و سياستگذاري کشور با تلاشهاي زنان همراستا نيست و همين امر منجر به نهادينه کردن بسياري از کليشهها در زنان ميشود.
بازنگري در حوزه آموزش و فرهنگ
اين جامعهشناس با تاکيد بر لزوم بازنگري در حوزه آموزش و فرهنگ، گفت: در جامعهاي به شدت همه چيز در حال طبقهبندي است، دسترسي به منابع قدرت و منابع مالي براي افراد موقعيت اجتماعي و احترام کسب ميکند؛ به گونهاي که بعضا ارزشهاي وابسته به منابع قدرت جايگزين ارزشهاي منتسب به آگاهي و خردورزي ميشوند. بايد نسبت به آموزش هنجارهاي فرهنگي به کودکان بازنگري داشته باشيم، چراکه خروجي فعلي علامتي از کژکاردي در زمينه فرهنگ و آموزش است و براي تغيير شرايط نيازمند فعاليتهاي ريشهاي هستيم.به گفته اين عضو هيات علمي موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي، اگر فرهنگ و آموزش در اولويت برنامهريزيها قرار گيرند و از سوي ديگر نوع نگاه به زنان را در جامعه تغيير دهيم ميتوان در طولاني مدت عوارض چنين کليشههاي تجملگرايي را مديريت کرد و انتخابهاي افراد جامعه را تغيير داد.
رسانه و نمايش زندگيهاي مجلل
عليرضا شريفي يزدي، مشاور و روانشناس اجتماعي نيز با بيان اينکه تجملگرايي به عنوان يکي از مظاهر سيستم اقتصادي و سرمايه داري است که قائده آن بر مصرفگرايي يا مصرفزدگي مردم استوار است، گفت: سبک زندگي گروههاي مرجع در کشور نظير سبک زندگي هنرمندان مشهور، ورزشکاران مشهور و... در نوع زندگي ساير مردم بسيار با اهميت است. چنانچه هنرمند، ورزشکار يا فرد مشهور و محبوبي در جامعه از ثروت بالايي برخوردار باشد و دائما در حال نمايش آن و تجمل گرايي باشد ساير افراد جامعه نيز سعي در شبيهسازي موقعيت خود با آن فرد دارند.وي به نقش بااهميت رسانه در ترويج تجملگرايي اشاره کرد و نوع سبک زندگي نمايش داده شده در فيلمها و سريالها را يکي از عوامل ترويج تجملگرايي دانست چراکه گاها با نمايش زندگي در خانههاي بزرگ، پوشيدن لباسهاي مارکدار، رفتن به سفرهاي خارجي، در حال ترويج تجملگرايي هستند. به ويژه با ظهور شبکههاي اجتماعي و ايجاد امکاني براي نشان دادن اين سبک زندگي افراد - چه به صورت متظاهرانه و نمايشي و چه در واقعيت داراي چنين ثروتي باشند- علاقهمندي به زندگي تجملگرايانه در بين مردم بيشتر شده است و بيشتر خواهد شد.
تبديل فرصتها به يکديگر
شريفي يزدي ادامه داد: در تمام دنيا تحصيلات بالا، شغل و درآمد بالا قشر بندي اجتماعي را شکل ميدهند از اين رو ميزان احترام، ميزان نفوذ و قدرت نيز در آن جامعه بالاتر خواهد بود، در کشور ما اتفاق ديگري به نام تبديل فرصتها به يکديگر نيز در حال رخ دادن است به اين معنا که پس از مدتي افراد داراي قدرت سعي در توليد ثروت از آن قدرت دارند و در واقع تبديل فرصت قدرت به فرصت ثروت اتفاق ميافتد. تبديل فرصتها به يکديگر نشاندهنده تجملگرايي است و معمولا افرادي که ثروت را با رنج به دست ميآورند داراي تجمل نيستند اما انسانهاي نوکيسه سعي در نمايش و تفاخر آن دارند.به گفته اين روانشناس، در افراد با تيپ شخصيت نمايشي، اعتماد به نفس پايين، خودشيفتگي يا خودمحوري بيتوجه به جامعه و تجملگرايي اهميت دارد که بايد تحتدرمان قرار گيرند اما در سطح جامعه براي جلوگيري از ترويج تجملگرايي نيازمند آموزش و اصلاح ساختار اقتصادي، فرهنگسازي در بلندمدت و سوق دادن عناصر فرهنگي به سمت کار هستيم به نحوي که به کار و توليد بها دهيم و از کانالهاي پولشويي جلوگيري کنيم.شريفي يزدي افزود: هميشه در قشر بندي اجتماعي لايههاي فرودست جامعه به مياندستها و مياندستها به فرادستها نگاه ميکنند و از اين رو هميشه تمايل دارند که به سمت بالا حرکت کنند و حتي اگر در سطح بالايي قرار ندارند خود را در سطح بالاتري نشان دهند. اين علاقمندي به تمايز از سايرين گاه با زندگي در مکانهايي که براي سايرين امکان پذير نيست و گاه با نوع برند و مارک لباس و غيره خود را نشان ميدهد.شريفي يزدي معتقد است که افراد براي نشان دادن خود به ديگران در گام نخست از ابزارهاي تفاخر آميز و تجمل گرايانه استفاده ميکنند و گاهي اين عرضه را در سطوح وسيعتري در مهمانيها، عروسيها و مناسبتهاي خاص تجملگرايانه نشان ميدهند که نتيجه آن ايجاد افتراق، برانگيخته شدن حسرت ديگران، تلاش در جهت رسيدن به تجملات و مانند ديگران شدن در جامعه است به طوري که هر کسي به اندازه داشته هايش براي خود تجمل ايجاد ميکند و افراد تلاش دارند به درآمد بيشتري براي داشتن حجم وسيعتري از تجمل دست يابند که اينگونه اين چرخه معيوب ادامه پيدا ميکند.
تجملگرايي در فرهنگ ايراني
اين روانشناس اجتماعي درباره تجملگرايي در فرهنگ ايراني گفت: در فرهنگ سنتي ما، تجمل گرايي يک امر مذموم محسوب ميشد، از اين رو افراد تجملگرا نبودند و يا اگر درآمد بالايي داشتند سعي در عدم نمايش آن به ديگران و عدم تفاخر داشتند اما امروزه افراد خيلي بيشتر آنچه دارند از طريق شبکه اجتماعي تجملگرايي ميکنند و داشتههايشان را به رخ ميکشند. امروزه ويترين داشتن براي افراد بسيار مهم شده است، افراد با سختي زندگي ميکنند، وام مي گيرند که خانههايشان را در مکاني قرار دهند که براي ديگران مهم است يا ماشين مدل بالايي که توان مالي آن را ندارند براي خود تهيه کنند. ما در کشوري هستيم که در طول تاريخ مصرف زده نبوديم و مردم سخت کوشي داشتيم، اما اين روزها رسانه بسيار در ترويج اين تفاخر و انتقال سبک زندگي تجملگرايانه نقش آفرين است و متاسفانه مردم در شهر و روستا تحت تاثير آن هستند.
راهي براي دوري از تجملگرايي
وي در انتها به بيان راهکارهاي جلوگيري از رواج تجملگرايي پرداخت و عنوان کرد: جامعه را با واقعيت اقتصادي اش آشنا کنيم، ارزش دادن به مفاهيم علم، کار و هنر که در جامعه ما به شدت گم است و بيشترين افتخار براي کساني است که پول بيشتري دارند، ما نيازمند جلوگيري از رانت به عنوان مادر تجملگرايي و پول شويي هستيم. از سوي ديگر رسانهها بايد از دامن زدن به نشانههاي تجمل گرايانه خودداري کنند و جامعه ارزش را بر پايه کار و کارآفرين بگذارد و نه سرمايهدار چراکه هر کشوري با تلاش و کار فراوان به اندازه درآمد سرانهاش مصرف ميکند اما در کشور ما افراد از کار گريزان هستند و تمايل به مصرف گرايي و تجملگرايي دارند.آرمان ملی