به گزارش شفاآنلاین:شیوع ویروس کرونا در کشورهای جهان از همان روزهای نخست با پرسش هایی همراه بود. یک طرف این پرسش ها هم همواره دولت ها و مدیریت مناسب یا نامناسب آنها بود. با این وجود کرونا همچنان مرزها را درنوردید و حتی سختگیرترین کشورها و دولت ها را نیز در امان نگذاشت.
در ایران نیز در واپسین روزهای بهمن ماه سال ۹۸ همراه با ویروس کرونا، مردم برداشتهایی از چرایی و چگونگی ورود این مهمان ناخوانده داشتند. ویروس تازه وارد بود و هرکسی به نوعی سعی در تعریف وتحلیل شرایط داشت به طوری که در میان مردم عادی کشور ما نیز برخی این ویروس را دست ساخته کشورها برای به زانو درآوردن اقتصادها می دانستند.
علاوه بر این با تداوم و طولانی شدن شیوع این ویروس در کنار وضع محدودیت های جدید، برداشت های شخصی در مورد بیماری کووید-۱۹ هرروز بیشتر و بیشتر شد ، برداشت هایی همچون اینکه ویروس برای ورزشکاران نیست، کرونا مربوط به انتخابات آمریکا است ، پنهان کردن مشکلات اقتصادی پشت دیوار کرونا و تصویر سازی هایی از این قبیل همواره در میان مردم کشور ما به همراه ویروس کرونا شیوع یافت و شایع ترین آن نیز "سیاسی بودن ویروس کرونا و واقعی نبودن آن" بود که تا همین امروز نیز در میان مردم رواج دارد و بسیار شنیده می شود.
اما همه گیری ویروس نشان داد که کرونا مرزپذیر نیست و برای هیچ دولتی حداقل تا به امروز استثناء قائل نبوده است . سیاسی نبودن ویروس کرونا هر روز با درنوردیدن مرزها و مردم کشورهای جدید کمرنگ و کمرنگ تر شد تا اینکه بسیاری از جوامع به جای تمرکز بر تئوری های کرونایی ، بر مقابله بهداشتی با این ویروس متمرکز شدند ، اما در ایران این روزها با گذشت ۱۰ ماه از شیوع ویروس و قربانی شدن بسیاری از مردم که شمار آن اکنون به بیش از ۴۸ هزار نفر رسیده است، هنوز هستند کسانی که این ویروس را یک مساله سیاسی می پندارند و بر غیر واقعی بودن آن تاکید دارند. افرادی که نه تنها خودشان پروتکل های بهداشتی را رعایت نمی کنند ، بلکه برای سلامت دیگران نیز حقوقی قائل نیستند و حتی دیگران را نیز تشویق به بی اعتنایی و عادی انگاری در برابر کرونا می کنند.
این تصویر سازی سیاسی در حالی است که اکنون ماههاست کادر درمانی و جامعه پزشکی شبانه روز در راهروها و اتاق های بیمارستان ها سعی در مراقبت از بیماران پر تعداد کرونایی و زنده نگه داشتن آنان از این ویروس مرگبار دارند.
گذشته از اینکه اکنون ویروس کرونا روزهای سختتری را برای کادردرمان ، مسئولان و مردم تحمیل کرده است ، سئوال اینجاست چرا برخی حتی با مشاهده هر روزه کشته شدگان کرونا و همچنین مشکلات اقتصادی و اجتماعی آن، سعی در برداشت های سیاسی از این ویروس دارند؟.
شاید بهترین پاسخ را باید از جامعه شناسان و روانشناسان پیگیری کرد تا تحلیل درستی از این رفتارها و عواقب آن به دست آورد.
جو اجبار برای سیاسی شدن کرونا
طیب حیدرزاده کارشناس ارشد علوم سیاسی و کارشناس جامعه شناسی سیاسی با تایید رواج این نوع نگاه گفت: شیوع این طرز فکر چند عاملی بوده و صرفا ریشه در یک عامل ندارد. مسائلی همچون طولانی شدن شیوع ویروس و باور به مدیریت ناپذیر بودن آن ، مشکلات اقتصادی، مدل رفتاری و زندگی اجتماعی جامعه و همچنین تبلیغات و اخبار مختلف همگی می توانند در گره زدن یک مشکل غیر سیاسی به سیاست تاثیر گذار باشند.
وی افزود : از نگاه پزشکی و روانشناختی این نوع تلقی و برخورد با یک ویروس فراگیر بسیار خطرناک است زیرا علاوه بر مخالفت با اصول بهداشتی و سلامت، لجبازی اجتماعی را نیز به همراه خواهد داشت و فرد که گرفتار این چهارچوب ذهنی می شود به طور کل نگاه واقعبینانه اش را به همه چیز از دست می دهد.
حیدرزاده گفت : جامعه ما پیش از شیوع ویروس کرونا نیز با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کرد و با شیوع این ویروس بار سنگینی به همه اقشار تحمیل شد. معمولا در چنین شرایطی مردم حاکمان را مقصر می دانند و فرقی نمی کند که آیا سیستم حکومتی در این مساله نقش داشته یا خیر؟ زیرا همواره چشم جامعه به هرم قدرت است تا مشکلاتش را با آن گره بزند.
کارشناس مسائل سیاسی گفت: با وجود اینکه ویروس کرونا در تمام کشورهای دنیا فراگیر بود اما برخی سوء مدیریت ها در داخل نیز به سیاسی سازی این ویروس کمک بسیاری کرد. در کنار این مسائل تبلیغات گسترده داخلی و خارجی علیه دولت و گره زدن تمام مشکلات ناشی از ویروس کرونا با مدیریت دولت حاکم نیز در تشدید سیاسی سازی کرونا در جامعه بی تاثیر نبود.
وی افزود: علاوه براین سکوت دولت در شفافسازی ابهامات ناشی از شیوع ویروس کرونا و ابعاد مختلف در زمینه ورود ویروس و موانع مدیریتی آن نیز باعث ایجاد خلاء های بسیاری در سطح جامعه شد. البته با توجه به شرایط سیاسی داخلی و بین المللی این سکوت در کنار اینکه یک استراتژی مطلوب برای حفظ ارزش ها و جایگاه نظام و کشور بود، اما به زیان دولت تمام شد.
به گفته حیدرزاده، گذشته از سکوت دولت به خاطر جلوگیری از برخی مشکلات ، تبلیغات و هجمه های داخلی و خارجی افکار عمومی را برای سیاسی کردن کرونا بیشتر تحریک کرد و این مساله تا حدی نیز موفقیت آمیز بود. تبلیغات رسانه های فارسی زبان خارجی برای بزرگ نمایی آمارها و نمایش ضعف های مدیریتی و همچنین تلاش گروه های داخلی برای بی اثر جلوه دادن برنامه های دولت و گره زدن تمامی مشکلات چند دهه ای کشور به مساله کرونا باعث شد مردم کرونا را بیشتر از یک اپیدمی و ویروس ببینند و آن را یک باور سیاسی تلقی کنند.
وی تاکید کرد : سیاسی سازی برنامه های کرونایی ، محدودیت های کرونایی و از طرفی ضعف های موجود در این محدودیت ها باعث شد تصورات درباره این ویروس از بهداشتی و درمانی به سمت سیاسی و حاکمیتی پیش برود. برای مثال محدودیت های کرونایی پیشین که همواره فقط راه را برای خوش گذرانی پایتخت نشینان در مازندران بازکرده بود به نوعی باعث عصبانیت اجتماعی شد یا حداقل برخی خواستند که اینگونه باشد.
حیدرزاده گفت: به نظر می رسد در عواملی که گفته شد نوعی اجبار و اصرار برای سیاسی زایی ویروس کرونا وجود داشته است که البته متضرر اصلی این مساله فقط مردم بودند که در معرض بیماری و مرگ قرار گرفتند.
سبک زندگی ایرانی
کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت : نمی توان نوع و سبک زندگی مردم ایران و به خصوص مازندرانی ها را در برداشت سیاسی از این ویروس نادیده گرفت. مردم ایران با اندکی کمیت متفاوت ، اجتماعی کلنی وار دارند و همواره در تعامل مستمر با یکدیگر هستند . دورهمی ها ، جشن ها ، مهمانی ها و همچنین گردهمایی های خانوادگی و دوستانه بخش جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی مردم مازندران است.
حیدرزاده ادامه داد: از آنجایی که برای چندین دهه رفتار اجتماعی و نوع زندگی مردم با وجود عوامل مختلف همچون مشکلات اقتصادی تغییر نپذیرفت، ویروس کرونا فصل جدی در تعاملات اجتماعی ایجاد کرد که بناچار باید ساختار رفتارهای اجتماعی را به کل تغییر می داد. این مساله نه تنها باعث نارحتی شد بلکه عصبانیت اجتماعی را نیز به همراه داشته است. در نتیجه این عصبانیت سیاسیسازی کرونا و گره زدن این ویروس به تئوریهای توطئه به نوعی تخلیه روحی و عصبانیت مردم است که البته در بسیاری از کشورها دیده شد.
وی گفت : برای مثال بسیاری از مردم اسپانیا در اعتراض به سوء مدیریت کرونا برخلاف پروتکل های بهداشتی به خیابان ها آمده و نسبت به وضع اقتصادی خود اعتراض داشتند و شرایط خود را در نتیجه سوء مدیریت دولت عنوان کردند. چنین موارد مشابهی در کشورهای متعدد اتفاق افتاده و ناشی از تخلیه روحی جامعه است. همان طور که گفته شد بهترین گزینه یا نخستین متهم در هر اجتماع انسانی دولت ها هستند.
کارشناس ارشد علوم سیاسی اظهار داشت: پس تغییر یکباره نوع زندگی مردم و تحمیل محدودیت های کرونایی خود به تنهایی می تواند به عنوان متغیر مستقل در سیاسی شدن این ویروس نقش ایفا کند. از طرف دیگر نقش مشکلات اقتصادی را نیز نباید در تشدید این عصبانیت نادیده گرفت.
حیدرزاده گفت: مشکلات اقتصادی ناشی از مسائل سیاست داخلی و خارجی و همچنین آشکار شدن بسیاری از فسادهای مالی خود در ایجاد فضای عصبانیت مردم تاثیر گذاشت و همزمانی آن باشیوع ویروس کرونا بر نوع نگاه جامعه به ویروس نیز اثرگذار بود. لذا اینکه بخش از جامعه کرونا را مساله یا خبری سیاسی بدانند دور از انتظار نیست و البته نمی توان به طور دقیق مرحمی برای آن داشت.
وی پیسنهاد داد که مسئولان میتوانند با آشکارسازی همه جنبه های ویروس و انتشار اخبار دقیق و صحیح تا حدودی از تشدید این نوع نگرش جلوگیری کنند اما این هم علاج ۱۰۰ درصد نیست.
کمبود منابع علمی و برداشتهای شخصی
پزشک روانشناس و مسئول برنامههای سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی مازندران معتقد است که کمبود منابع علمی و آگاه سازی نامناسب مردم باعث ایجاد خلاء برداشتی شده که در همنوایی با دیگر مشکلات باعث شد تا نگاه مردم به ویروس کرونا همانند دیگر مسائل اجتماعی ، سیاسی و حاکمیتی باشد.
دکتر محمدرضا هاشم ورزی افزود : وقتی یک بیماری یا پاندمی به صورت گسترده وارد جامعه انسانی می شود ، فقدان توضیحات علمی باعث می شود برداشت ها نسبت به آن سلیقه ای و بر اساس مطالبات روز باشد. برای مثال در گذشته مردم جامعه متناسب با نگاه مذهبی یا قومی در مواقع شیوع آن را عذاب الهی یا دشمنی قبیله ای می دانستند.
وی ادامه داد: این نوع نگرش نشان می دهد که هرجایی منابع و اطلاعات علمی در مورد پدیده ای ناکافی بود ، برداشت و رفتار مردم نسبت به آن شخصی و سلیقه ای میشود. در ماه های نخست شیوع کرونا در مازندران و حتی کشور اطلاعات کافی درباره این ویروس وجود نداشت که زمینه برای تئوری های مختلف و برداشت های متفاوت ایجاد کرد. اما با گذشت زمان و روشن شدن ابعاد مختلف این ویروس و تبعات و اثرات آن آگاهی مردم بیشتر شد.
هاشم ورزی اظهار داشت: پدیده های جدید متناسب با دغدغه های روز تصویر سازی می شوند و در مورد کرونا با توجه به مشکلات اقتصادی و همچنین سیاسی برداشت مردم نیز به سمت اینگونه برداشت ها رفت . پس باید تازگی ویروس کرونا و کمبود اطلاعات را دلیل عمده تصویر سازی سیاسی از این ویروس دانست.
خستگی و یکنواختی
این روانشناس عامل دیگری را نیز در برداشت سیاسی از ویروس کرونا موثر دانست و گفت : خستگی و یکنواختی زندگی در شرایط کرونا و همچنین طولانی شدن دوران شیوع در کنار دغدغه های اقتصادی باعث نوعی تشویش فکری در سطح جامعه شده است.
هاشم ورزی نیز عصبانیت را دلیل نگاه سیاسی مردم به ویروس کرونا دانست و افزود : خستگی ناشی از شرایط یکنواخت و نبود برنامه های مفرح و سرگرم کننده به نوعی باعث تشدید عصبانیت در مردم شده است و جامعه سعی می کند این عصبانیت را با فریاد زدن برسر مسئولان و مقصر دانستن آنها خالی کند.
وی ادامه داد: البته جهانی بودن کرونا برکسی پوشیده نیست و این ویروس به مرز جغرافیایی و نواحی سیاسی خاصی محدود نشده است اما همواره شرایط کسل کننده و جو غم انگیز این بیماری منجر به رفتارها و تصمیمات ناهنجار می شود.
خطر سیاسیسازی
این روانشناس درباره تبعات و اثرات سیاسی سازی ویروس کرونا گفت: این مساله در بلند مدت می تواند بسیار خطرناک باشد. باید توجه داشت که ویروس کرونا شاید تا چندین سال با ما باشد و رفتار و برداشت سیاسی که معمولا با لجبازی نیز همراه است نه تنها همخوانی با رفتارهای بهداشتی ندارد ، بلکه جامعه را نیز تشویق به سرپیچی از توصیه های بهداشتی می کند.
هاشم ورزی تاکیدکرد: در چنین شرایطی باید منتظر طولانی تر شدن زمان شیوع و حضور ویروس کرونا در میان مردم باشیم که نه تنها آسیب های جانی و اجتماعی عمیقی به همراه خواهد داشت، بلکه بر تشدید آسیب های اقتصادی نیز موثر است.
وی اظهار داشت: من نقش رسانه را در این فضا بسیار مهم و حساس می دانم زیرا رسانه ها تنها مرجعی هستند که می توانند رفتارهای اجتماعی را تغییر دهند. علاوه بر این نهاد خانواده نیز باید در هوشیار سازی اعضای خود نقش آفرینی کند تا تصویر سازی نسبت به ویروس کرونا بر اساس واقعیت های پزشکی ، بهداشتی و درمانی باشد.
ایرنا