روز جهاني منع خشونت عليه زنان در سراسر جهان، فرصتي است براي آگاهيبخشي به پيامدهاي اجتماعي خشونت عليه زنان و تقويت اقدامات جمعي که شايد بشود گفت فقط با همکاري، همفکري و همقدمي است که ميتوان خشونت عليه زنان و دختران را از بين برد.
شفاآنلاین>اجتماعی>خشونت عليه زنان در همه طبقات اجتماعي، اقتصادي، نژادي، سني و جغرافيايي يافت ميشود، اما در برخي از گروهها شايعتر است، خشونت بازتابي از حس پرخاشگري است. خشونت خانگي نوع خاصي از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسيب يا رنج جسمي و رواني ميشود. امروز زنان فرهنگي که از يکطرف در فضاي مجازي بار آموزش را بهدوش ميکشند و از طرف ديگر در خانه بخش ديگري از وظايف همسر و مادر بودن را بهجا ميآورند. اين استرس و فشار مضاعفي که بر زنان معلم در اين دوران از طرف مدرسه، دانشآموز، خانواده، فرزند و نظام آموزشي نوعي خشونت است. زناني که در معرض انواع خشونتهاي کلامي، اقتصادي، جسمي و رواني قرار گرفتند. با توجه به آنچه که در مقدمه قانون اساسي تحت عنوان زن در قانون اساسي آمده، ميتوان نتيجه گرفت که اين قانون در پي برقراري ارزش و کرامتي بالاتر و والاتر براي زنان است و مفاد دو اصل 20 و 21 قانون اساسي از يک سو تساوي حقوق زن و مرد و از سوي ديگر وظيفه دولت را درخصوص تضمين حقوق زنان اعلام کرده است. به اين ترتيب اين مساله که زنان بايد از هر نوع تعرض جسمي، رواني و اخلاقي مصون باشند امري کاملا بديهي است و ظاهرا نبايد نياز به تصريح باشد اما در عمل ميبينيم که چنين نيست و زنان چه در محيط خانواده، چه در محيط کار و چه در کوچه و خيابان در معرض تعرضها و خشونتهاي گوناگوني قرار دارند. در دنياي امروز که زنان دوشادوش مردان و حتي گاهي فراتر از مردان بار اقتصادي خانه را بر دوش دارند و بسياري از مشکلات اقتصادي توسط آنان حل مي شود. سوءاستفادههاي متعدد مالي از زن، خود نوعي خشونت است. براي جلوگيري و پاسخ به خشونت عليه زنان نياز به رويکردهاي مختلفي داريم. روز جهاني منع خشونت عليه زنان در سراسر جهان، فرصتي است براي آگاهيبخشي به پيامدهاي اجتماعي خشونت عليه زنان و تقويت اقدامات جمعي که شايد بشود گفت فقط با همکاري، همفکري و همقدمي است که ميتوان خشونت عليه زنان و دختران را از بين برد. نقطه شروع براي اين تغيير «پيشگيري» است. بايد برنامههاي جامع، سيستمي و پيشگيرانه در سطح ملي اجرا شود اما هر کدام از ما به عنوان شهروند براي کاهش خشونت عليه زنان چه کارهايي ميتوانيم انجام دهيم؟ اول و مهمتر از همه، نبايد خشونت را تحمل کنيم. بايد از هرگونه خشونت در خانوادهها، در ميان دوستان و در جامعه خود جلوگيري کنيم. خشونت عليه زنان قابل تحمل نيست و بايد تغيير کند، بنابراين لازم است آگاهي بيشتري در جامعه ايجاد شود. زنان را بپذيريم و مهمتر اينکه آنها را باور کنيم و کليشههاي اشتباه فرهنگي و سنتي را به چالش بکشيم، از آموزش کودکان و نوجوانان از سنين کودکي شروع کنيم و ابعاد آن را در خانواده، مدرسه و جامعه رواج دهيم؛ و در اين بين از افراد ديگر کمک بگيريم. سياستگذاران ميتوانند نقش بزرگي در زمينه پيشگيري از خشونت عليه زنان ايفا کنند. سياستگذاران و تصميمگيرندگان در سطوح کلان ميتوانند استراتژيهايي براي پيشگيري و تغيير ساختار و سيستمها در نظر بگيرند. طيف گستردهاي از استراتژيها وجود دارد که ميتواند موجب کاهش مؤثر انواع مختلف خشونت شود. افتتاح يک خط تلفن ثابت خشونت خانگي در تمامي ساعات شبانه روز، استخدام مددکاران تخصصي اجتماعي در کلانتريها، افزايش اختيارات اورژانس اجتماعي، برگزاري جلسات مشاوره براي مردان مرتکب رفتارهاي خشونتآميز در خانواده به منظور جلوگيري از تکرار تخلفات، تشديد مجازات براي کساني که مرتکب خشونتهايي مانند اسيدپاشي و يا موارد ديگر ميشوند، بخشي از استراتژيهايي هستند که ميتوان براي جلوگيري از اعمال خشونت بهکار برد. اکنون زمان پايان دادن به خشونت عليه زنان در جامعه ايران است و بايد در اين مورد بيش از پيش همت کرد، تا شايد بتوان گفت روزي را داشته باشيم که زناني که فرياد دادخواهي سر ميدهند جايي براي حمايت همه جانبه شان وجود داشته باشد.
فروغ تیموریان استادجامعه شناسی
آرمان ملی