شفاآنلاین>سلامت>دکتر مصطفی جلالی فخر در نشست آنلاین «کرونا ویروس؛ رسانه و آگاهی بخشی» درباره نحوهی مواجهه اخبار جعلی با کرونا که این بیماری را دروغ مینامند، توضیح داد: این مسئله سوءاستفاده از روانشناسی اضطراب است.
به گزارش شفاآنلاین:واقعیت این است که کرونا تمام جوامع بشری را گرفتار کرده است و به طرز ناباورانهای کشندگی چشمگیری داشته و آدمها غافلگیر شدهاند. اولین واکنش درباره این بیماری انکار است؛ مثل کسی که میفهمد سرطان دارد و نمیپذیرد و یا کسی که خبر فوت یکی از عزیزانش را میشوند. آدمها دوست ندارند که بپذیرند توسط این فاجعه محاصره شدهاند. عدهای از این اضطراب استفاده میکنند و برای شهرت طلبی یا دلایل اقتصادی و یا حتی به خاطر بیماری روانی میگویند کرونا صحت ندارد. این چیزی است که آدمهایی که دچار واکنش انکار شدند دوست دارند بشنوند. حالا اگر این شخص عنوان و مدرکی هم داشته باشد باعث میشود مردم فکر کنند روزنه علمی هم برای حرفش دارد و عدهای بپذیرند که کرونا دروغ است.
دکتر جلالی فخر افزود: در مرحله بعد میگویند پس این آدمهایی که می میرند چه؟! بعد به خودشان پاسخ می دهند اینها از چیز دیگری میمیرند. بعد سیتی اسکنها را هم دروغ میپندارند و همه چیز را انکار میکنند.
این فعال رسانه در پاسخ به این پرسش که چرا در اوایل آمدن کرونا، رسانهها دچار سردرگمی بودند؟ پاسخ داد: زیرا کرونا یک ویروس و اتفاق جدید بود. علم پزشکی هم از قبل اطلاعات کافی نداشت و الان هم بعد از ۹ ماه نمیتوانیم بگوییم کاملا کرونا را میشناسیم. در ابتدا تصور نمیکردند کرونا تا این حد گستردگی و کشندگی داشته باشد و از طرفی میترسیدند جامعه دچار وحشت شود. برای همین رسانهها به سمت کوچکپنداری کرونا رفتند، حتی صداوسیما هم همین کار را کرد. برخی کشورهای دیگر هم که به اقتصاد بازار آزاد وابستگی دارند سعی میکردند کرونا را بزرگ نکنند و در آمریکا هم رییس جمهورش کرونا را جدی نمیگرفت. این سردرگمی رسانهای به دلیل عدم شناخت کافی بود اما به تدریج این نگاه عوض شد.
او افزود: گاهی رسانهها در حد شوخی کرونا را پایین میآورند. در صداوسیما کارشناسان طب سنتی را میآورند که درمانهای غیرعلمی را پیشنهاد میدهند زیرا اتاق فکر ثابتی نیست. مدیریت متمرکزی برای کرونا نیست و اگر هست قدرت کافی ندارد که سایر مراکز از آن تبعیت کنند.
جلالی فخر با بیان اینکه مهمترین ویژگی برای یک خبرنگار شرافت است، عنوان کرد که یکی از آسیبها این است که خبرنگاران شیفته تعداد بازدید خبر میشوند و میخواهند خبر پربازدیدتری داشته باشند و برای همین ممکن است تیتری بزنند که واقعیت ندارد.
او در همین زمینه به کارشناسان صداوسیما اشاره کرد و گفت: یک نفر در صداوسیما گفته من واکسن گیاهی کرونا را کشف کردم و رسانه ها هم خبرش را کار کردند. خیلی ها نمیگوید واکسن شما کجاست و چرا این همه تلافات داریم؟!
او با انتقاد از کسانی که به اسم طب سنتی درمانهای غیرعلمی به مردم پیشنهاد میدهند، گفت: یک بیمار دیابتی تزریق انسولین را به خاطر یک داروی سنتی قطع کرده بود و با قند ۶۰۰ و رو به مرگ به بیمارستان آمد. گفتیم جلوی دوربین بگو چه شده است، گفت میترسم بلایی سرم بیاورند؛ یعنی اینها یک شبکه برای خود تشکیل دادهاند که گردش مالی چشمگیری ایجاد کرده و به کسانی که باید جلوی این فرآیند غیراخلاقی را بگیرند نفع میرساند. در بیمارستان به خاطر این درمانها تلافاتی هم داشته ایم؛ مثل بخور جوش شیرین و دود عنبر نسا. بعضی از همکاران پزشک عمومی ما متاسفانه به خاطر اینکه شرایط شغلی خوبی وجود ندارد روی ناآگاهی مردم موج سواری میکنند و وارد این بازی میشوند که عنوان دکتر هم دارند و این قصه را پیچیدهتر میکند، مردم هم فکر میکنند چون دکتر است حتما درست می گوید. کسی که هفت سال درس خوانده به خاطر مسایل معیشتی وارد این کارها میشود.
این پزشک در پاسخ به این سوال که چقدر بازتاب کرونا در رسانهها واقعگرایانه است؟ گفت: در حقیقت این تطابق وجود ندارد و ما هم به عنوان کادر درمان میخواهیم نگرانی فقط به حدی به جامعه وارد شود که تاثیری در پیشگیری داشته باشد زیرا نگرانی خودش باعث کاهش ایمنی میشود. ما برخی از ویژگیها و اعجاب ترسآور کرونا را منتقل نمیکنیم زیرا ترس را بیشتر میکند. ما بیشتر از بقیه میترسیم؛ چراکه میبینیم این ویروس چه کار میکند. اینکه سرمان را در برف فرو کنیم خیانت به جامعه است. باید مقداری ترس مبتنی بر واقعیت را به جامعه منتقل کنیم تا مردم رعایت کنند. با این همه توصیه اوضاع این است و هنوز به جایی نرسیده که بگوییم جامعه کارش را درست انجام میدهد. شرایط بیمارستانها و سردخانههایی که جا برای کروناییها ندارند منتقل نمیشود. ایسنا یک گزارش از بهشت زهرا(س) و اجساد کروناییها داشت که افکار عمومی را منقلب کرد. بهتر از این ها هم میشود اطلاعرسانی کرد و نیاز به شفافیت بیشتری داریم البته نه اینکه همه چیز هم منتقل شود.
جلالی فخر درباره وظیفه و نقش صداوسیما در شرایط حساس کنونی عنوان کرد: صداوسیما باید شبکههای مختلف خودش را از نظر فکری سامان دهی کند و بی برنامه نباشد. باید ارجاعات علمی و پزشکی داشته باشد و از کسانی که جایگاه علمی دارند و در این زمینه فعال هستند مشاوره بگیرد. همچنین به ستاد مقابله با کرونا به عنوان یک مرجع نگاه کند و درباره کسانی که مردم را اغفال کرده و به مهلکه میفرستند، روشنگری کند. کسانی هستند که مردم را فریب میدهند که کرونا خیلی جدی نیست و زیادی بزرگ شده یا دستورات غیرعلمی میدهند؛ اینها باید توسط رسانه آگاهیبخشی شود تا مردم آگاه باشند. بخشی از تلفات ما به این خاطر است که مردم نمیدانند و فریب میخورند.
این متخصص داخلی درباره اینکه آمار قربانیان کرونا چقدر با واقعیت تطابق دارد؟ اظهار کرد: اعداد اعلام شده کمتر از میزان واقعی است اما این یک رفتار تعمدی نیست بلکه ملاک آماری بر اساس پروتکل جهانی مبناهایی دارد. باید پی سی آر بیمار مثبت بوده و در بیمارستان بستری بوده باشد تا فوت به علت کرونا ثبت شود. بخش مهم ماجرا این است که ما بر اساس تست پی سی آر عمل نمیکنیم، خیلیها سیتی اسکنشان کرونا را نشان میدهد و درمان را شروع میکنیم. قضاوت بالینی پزشک مهمترین مبنای تشخیص ماست. خیلیها در خانه درمان میشوند چون تخت خالی نیست. برای همین بسیاری از فوتیها به عنوان بیماران کرونایی ثبت نمیشوند.
او افزود: علاوه بر این، کرونا عوارضی مثل سکته قلبی دارد که آن هم جزو کرونا محسوب نمیشود. یعنی شخص کرونا گرفته درمان شده و تستش منفی شده است اما پس از رفتن به خانه سکته کرده است. اینها هم کرونا است اما به عنوان مرگ ناشی از کرونا قلمداد نمیشود.
جلالی فخر یکی از دلایلی که مردم برای کسب اطلاعات و اخبار به منابع غیررسمی روی آوردهاند را اینگونه شرح داد: بخشی از آن به خاطر هم زمانی سوء مدیریت اقتصادی و فشار اقتصادی بر مردم است که آنها را عصبی و کلافه کرده است. این نارضایتی تعمیم پیدا کرده و مردم به اخبار رسمی هم بی اعتماد شدهاند. مردم به اشتباه فکر میکنند هر چه صداوسیما میگوید خلافش درست است؛ در صورتی که درباره کرونا اینطور نیست. برخی حتی پزشکان را هم در ردیف جناح های سیاسی قلمداد میکنند و به ما هم اعتراض میکنند که چون وابسته به فلان مرکز هستیم کرونا را جدی نشان میدهیم.
او با بیان اینکه اعتماد نداشتن به رسانه های رسمی باعث اقبال نسبت به مراکز اطلاعرسانی جعلی شده است که کرونا را شوخی قلمداد میکنند، افزود: اوایل رسانههای رسمی را متهم میکردند که کشتههای کرونا را کمتر اعلام میکنند و الان میگویند بیشتر از واقعیت اعلام میکنند تا مردم بترسند و به مشکلات اقتصادی فکر نکنند. اما اگر همین روزی چهارصد نفر را هم باور کنیم با یک فاجعه انسانی روبه رو هستیم، یعنی در ۱۰ روز ۴ هزار نفر از بین میروند.
دکتر جلالی فخر در پایان درباره از بین رفتن کرونا و جهش این ویروس توضیح داد: مهمترین و واقع بینانهترین امکان، پایان پاندمی با واکسن است که فعلا در حدی نیست که به آن امیدوار باشیم. واکسنهایی که در روسیه و چین تولید شدند خیلی جدی نشدند. بهترین واکسن، متعلق به آکسفورد است که آن هم هنوز کارآزمایی مرحله سومش تمام نشده است. جهش ویروس هم میتواند خوب یا بد باشد. ما زمانی ویروس سارس را داشتیم که به صورت ناگهانی با خودش نابود شد. میتواند برعکس هم بشود؛ یعنی ویروس جهشهایی کند که کشندگیاش بیشتر شود یا تبدیل به ویروس جدیدی شود که واکسن ساخته شده برای آن بی اثر باشد. اما آن چیزی که بیشتر محتمل است رسیدن به واکسن و پایان پاندمی است.