دکتر محمود علیگو گفت: اغلب در برهههای مختلف، آسیبهای اجتماعی نادیده گرفته میشوند و این امر مختص بیماری کرونا نیست تا جایی که میتوان گفت شاید امروز کرونا کمک کرده تا آسیب اجتماعی نیز با دقت عمل بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.
شفاآنلاین>اجتماعی>ظهور کرونا در کشور و ورود آن به حیات بشر با تبعات و آسیبهای اجتماعی منفی زیادی همراه بوده است. بر همین اساس همه ما در معرض تبعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن قرار گرفتهایم. از سوی دیگر این بیماری با توجه به موقعیت، نوع و شدت، تاثیرات متفاوتی هم بر افراد گذاشته است. این بیماری با تغییر در سبک زندگی، نگرش و آگاهی و هنجارهای انسانی، تعاملات بینفردی و چگونگی ازسرگیری و تعطیلی زندگی حرفهای و کاری افراد، اختلال در روند امور آموزشی و بهداشت عمومی همراه بوده است. نتیجه ساختار معیوب و سازوکارهای نارسای اجتماعی، جامعه شاهد آسیبهای اجتماعی همچون افزایش زبالهگردی، حاشیهنشینی و بیخانمانها، معتادان خیابانی و حضور گسترده تکدیگری و دستفروشی، کارگران فصلی و روزمرد و کودکان کار و… بوده است. در شرایط پساکرونایی چه بسا که افراد در حلقههای آسیبهای متعددی درگیر معضلات جدیدی شدهاند و در آینده با چالشهای جدیتری مواجه شوند.
حال در این رابطه نشست تخصصی برای بررسی کرونا و آسیبهای اجتماعی آن با حضور دکتر محمود علیگو و ستار پروین به عنوان سخنران و جمعی از کارشناسان به صورت غیرحضوری (آنلاین) برگزار شد. متن کامل این نشست را درادامه بخوانید:
تاثیر کرونا بر سلامت عمومی
دکتر علی متوسلی به عنوان اولین سخنران در این نشست اظهار کرد: کرونا با آسیبهایی که به سلامت عمومی جامعه وارد کرده و تاثیراتش بر محیط اقتصادی، باعث فزونی نابرابری و افزایش فقر در شرایط پس از این بیماری نیز شده است. دو بعد بهداشت عمومی و اثرات اقتصادی دو قطب غالب بحثهای پیرامون این بیماری و پیامدهای آن بوده است در حالی که از بین ابعاد مغفول میتوان به آسیبهای اجتماعی ناشی از آن نیز اشاره داشت. با توجه به سیاستهای عمومی با هدف کنترل و پیشگیری از گسترده شدن بیماری، تشویق به قرنطینه خانگی افراد و تعطیلی مدارس و مکانهای عمومی شده که این امر خود ممکن است تبدیل به معضلی تهدیدکننده برای سلامت روان و همچنین بیکاری و فشارهای اقتصادی نیز با واسطه تبدیل به آسیبی در کانون خانواده یا سطح جامعه شود. سوالی که در این قسمت مطرح میشود این است که سیاستگذار با توجه به زوایای مختلف و پنهان این رویداد در جهت بهبود شرایط چه تمهیداتی را میتواند بیندیشد.
کمبینی آسیبهای اجتماعی
دکتر محمود علیگو در ادامه این نشست افزود: اغلب در برهههای مختلف، آسیبهای اجتماعی نادیده گرفته میشوند و این امر مختص بیماری کرونا نیست تا جایی که میتوان گفت شاید امروز کرونا کمک کرده تا آسیب اجتماعی نیز با دقت عمل بیشتری مورد بررسی قرار گیرد. کرونا را فارغ از یک فاجعه پزشکی و یا یک اتفاق همهگیر جهانی میتوان به صورت رویدادی غیرقابل تصور و غیرقابل پیشبینی در نظر گرفت. جو روانی نامطمئنی که به واسطه این بیماری و نامساعدی فضای اجتماعی ایجاد شده تبدیل به عاملی فرسایشی در عمق هر چه بیشتر بخشیدن به این بحران کرده است. در چنین فضای آکنده از یأس و ناامیدی که ترس و سرخوردگی به همراه بحرانهای اقتصادی و بهداشتی بر افراد تحمیل میشوند و ثمره چنین شرایطی چیزی جز افسردگی و اضطراب نمیتواند باشد که از ابتدای شکلگیری تا به امروز هر روز در حال پیچیدگی و گرفتن ابعاد مختلف انسانی و اجتماعی به خود بوده است.
علیگو گفت: همانطور که انتظار داریم ادامه این همهگیری همراه با نمود و بروز آسیبهای اجتماعی همچون افزایش میزان خشونت خانگی و کودکآزاری است اما با توجه به آمار، هنوز تغییر محسوسی ثبت نشده است. هر چند میتوان ثبت نشدن آمارها را به عنوان علت عنوان کرد اما از نقطه نظر کارشناسی شاید بهتر باشد اینچنین عنوان شود که آثار آسیبهای اصلی وارده بر پیکره جامعه هنوز به خوبی نمایان نشده است. میتوان اینچنین استدلال کرد که هنوز جامعه با فشار پس از اتمام منابع ذخیره اقتصادی خود روبهرو نشده است و افراد در چنین شرایطی هنوز فرصتی برای سوگواری و بروز تبعات از دست دادن عزیزان را نداشتهاند، محدودیتهای عمومی و کمبود خوراک مصرفی جامعه هنوز تاثیر خود را نشان نداده و به همین دلیل انتظار میرود پس از گذشت شش ماه جامعه با موج گستردهتری از فشار روانی روبهرو شود.
وی افزود: مذهب میتواند یکی از زمینههای بروز و وقوع ناشی از این اتفاق باشد با توجه به اینکه طی چند ماه گذشته با محدودیتهای فراوان اعمال شده در حوزه مدیریت اماکن و اعمال مذهبی این جریان با اختلال روبهرو شده است. همچنین میتوان به سالمندآزاری و طرد شدن از جامعه به دلیل شرایط خاص بیماری اشاره داشت. تغییر ساختار کار نیز میتواند سازوکار اجتماعی را با تبعات مختلفی روبهرو کند ازجمله مشاغلی که در چنین روزگاری با بیکاری موقت روبهرو شده و در نهایت ماهیت شغل زیر سوال رفته و حتی ممکن است در شرایط پساکرونایی چنین شغلی دیگر وجود نداشته باشد. با توجه به اینکه بیکاری میتواند موقت باشد به صورتی که فرد توانایی اتخاذ شغل دیگری را داشته باشد اما در صورتی که تنها تخصص فرد شغلی باشد که دیگر تعریف مشخص و نیازی به آن وجود ندارد تبدیل به بیکاری دائمی میشود و فرد به نوعی برای همیشه از صحنه بازار کنار گذاشته میشود. بحران اول را با اشاره به عدم تربیت صحیح برای زیست میتوان بیان کرد. در چنین تربیتی افراد با توجه به شغلی که داشتهاند نوع زیست خود را انتخاب میکردند نه اینکه بر اساس نوع زندگی مورد علاقه شغل انتخاب شود. این مورد به تنهایی آسیبزا بوده، حتی در بعد نظری نیز عنوان شده که چگونه در دهههای گذشته با گذر از سنت به مدرنیته جامعه با مشکلات متعددی از جمله افزایش میزان خودکشی و آزار زنان روبهرو شده بود، چنین مرحلهای در شرایط پساکرونا نیز پیشبینی میشود که با توجه به عدم آشنایی مردم و دولتمردان، آسیب اجتماعی مدخلی برای بروز و ظهور یافته باشد. بحران دوم را میتوان در هر چه گسترده شدن فقر و افزایش فاصله طبقاتی دید. با توجه به بحران بیکاری و فشارهای روزافزون اقتصادی دور از انتظار نیست که پیشبینی کنیم با تغییر موقعیت شغلی، افرادی به ثروت بیشتر و افرادی که بهتر از سابق شوند و این، بستری برای افزایش ظرفیت خشونت عمومی شود.
علیگو با اشاره به بحران سوم بیان کرد: این بحران به طور عمده مربوط به ضعف فرهنگی و زوال سرمایه اجتماعی است. با توجه به کاهش ارتباطات خانوادگی، آشنایان و دوستان تعطیلی مکانهای فرهنگی و گردهماییهای انسانی چندان دور از انتظار نیست که تصور کنیم افراد کمکم ارتباطات خود را با مجامع فرهنگی از دست خواهند داد و با از بین رفتن سرمایه اجتماعی شاهد افزایش بحرانهای هویتی و حتی میزان خودکشی و افسردگیهای حاد باشیم. چنین چیزی در روزگار پساکرونا چندان دور به نظر نمیرسد هر چند گفته شود در ایام کرونا اعمال منجر به خودکشی کاهش یافته است.
جامعه نیازمند توجه است
دکتر ستار پروین در این نشست بر تجربه جدید کرونا در سطوح بینالملل و کشوری و حتی ارتباطات فردی و بینفردی تاکید و در ادامه بیان کرد: میتوان جامعه را در دو بازه زمانی قبل و بعد از کرونا مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در روزگار پیش از کرونا جامعه ایران عاری از آسیبهای اجتماعی نبوده و متاسفانه با انبوهی از آسیبها مواجه بوده است. جامعهای که به اندازه خود و حتی بیش از آن مردمانش احتیاج به توجه و حمایت دارند و میتوان آنان را به حاشیهراندهشدگان توصیف کرد. در پشت پرده چنین ابعاد گستردهای از آسیب اجتماعی مطمئنا ساختار مریض و ناسالم اجتماعی وجود دارد همچنان که ساختار سیاستگذاری آن نیز معیوب و مسالهدار است. در چنین جامعهای ما مشکل حل مساله داشتهایم که هرگز نتوانسته به خوبی پاسخگوی معضلات اجتماع باشد. بهزیستی به عنوان یکی از متولیان اصلی کاهش آسیبهای اجتماعی نیز به عنوان مرجع رسیدگی قدرت و توان حل تمامی این مسائل را نداشته و ندارد.
وی افزود: با توجه به توصیهای که مبنی بر فاصلهگذاری اجتماعی در پی شرایط کرونایی فراگیر شده است باید آرزو کنیم اجتماع ایران بیش از این با فزونی نابرابری اقتصادی و اجتماعی از هم فاصله نگیرد و فاصله طبقاتی موجود وخامت بیشتری به خود نگیرد. جامعهای که درگیر تورمی مزمن است و همواره فاصله فقیر و غنی شدت بیشتری مییابد در حال نمود و بروز انواع مشکلات و آسیبهای اجتماعی است. با توجه به این وضعیت، شکاف اجتماعی پیامدهای اجتماعی غیرقابل انکاری بر پیکره جامعه دارد.
پروین اظهار کرد: هنگام بررسی جامعه پس از کرونا این سوال عنوان میشود که آیا کرونا به عنوان یک بیماری خطری یکسان است و تاثیر مشابهی برای تمام اعضای جامعه دارد؟ این سوال را به دو طریق میتوان پاسخ داد؛ اول آنکه بله، کرونا بیماری دموکراتیک بوده، وارد حیات بشر شده و تکتک ابنای بشر را تحتتاثیر قرار داده است و همه ما در معرض تبعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن بودهایم. از سوی دیگر این بیماری با توجه به موقعیت، نوع و شدت، تاثیرات کاملا متفاوتی داشته است و افراد و گروهها تاثیرات منفی بیشتری از این بیماری لمس کردهاند بنابراین در این معنا بیماری کرونا به هیچ وجه دموکراتیک عمل نکرده است. در جامعهای که درگیر نابرابریهای شدید است بیماری روی افراد تاثیرات کاملا نابرابر و ناهمگونی دارد. در اینجا منظور تنها خود بیماری نیست بلکه تکتک تبعاتی است که از عوارض و تاثیرات بیماری میتوان برشمرد. این بیماری با تغییر در سبک زندگی، نگرش و آگاهی و هنجارهای انسانی، تعاملات بینفردی و چگونگی ازسرگیری و تعطیلی زندگی حرفهای و کاری افراد، اختلال در روند امور آموزشی و بهداشت عمومی همراه بوده است. در نتیجه ساختار معیوب و سازوکارهای نارسای اجتماعی، جامعه ایرانی شاهد آسیبهای اجتماعی همچون زبالهگردی، حاشیهنشینی و بیخانمانها، معتادان خیابانی و حضور گسترده متکدیان و دستفروشان، کارگران فصلی و روزمرد و کودکان کار و… بوده است. در شرایط پساکرونایی چه بسا که افراد در حلقههای آسیبهای متعددی درگیر معضلات جدیدی شدهاند و در آینده با چالشهای جدیتری مواجه شوند.
وی افزود: پس از بررسی موقعیت ایران در شرایط قبل و پساکرونایی میتوان از زاویه دیگری نیز به مساله آسیبهای اجتماعی در معنای عام آن و به صورت کلی در بررسی و تحلیل جرائم، مجرمان و مقوله بزهکاری پرداخت. در نگاه نخست مسلما کرونا میتواند موجب افزایش معضلات بشود. در چنین موقعیتی که در آمارها به کرات ادعا میشود میزان خشونت خانگی افزایش یافته است باید توجه داشت آمارهای قابل استنادی سابقا در این حوزه وجود نداشته بنابراین چنین افزایشی را در صورت صحت ادعا میتوان معلول چند عامل دانست. البته در این میان میتوان به رهاشدگی و طرد انسانها از جامعه اشاره کرد. در چنین حالتی که افراد با هجمه تنهایی و افسردگی مواجه شده؛ خانه و خانواده مامن و منطقه امن افراد شناخته میشود و انتظار میرود شاهد مشاجرات کمتری باشیم. البته باید در نظر داشته باشیم که برای افراد بهرهمندتر به دلیل منابع مالی و حاشیه امنی که دارند احتمال بحران عاطفی به نسبت افراد در معرض فشارهای اقتصادی و روانی کمتر است. به همین صورت میتوان استدلال کرد که افزایش خشونت خانگی متعلق به همه اعضای جامعه نیست و این ما را راهنمایی میکند تا با داشتن ریسک فاکتورهای دیگری که خود منجر به ایجاد جوی متشنج در خانواده میشود رهنمون شویم و جامعه هدف و مورد هجمه این مشکل را شناسایی و عوامل حمایتی را اعمال کنیم.
پروین در آخر بیان کرد: در ارتباط با رفتارهای مجرمانه میتوان گفت کرونا میتواند در افزایش و کاهش آنها نقشآفرین باشد. در بحث آسیبهای اجتماعی ما اصطلاحی با عنوان قربانیان یا بزهدیدهگان داریم. در برخی مطالعات قربانیشناسی، اثر تغییرات سبک زندگی بر میزان رخداد بزه اشاره شده است و با استناد به آمارها میتوان گفت همانطور که حضور افراد در ایام کرونایی در جامعه کمرنگتر شده است جرائم خیابانی از جمله دزدی، زورگیری و ضرب و شتم خیابانی نیز کاهش یافته است. همچنین با حضور بیشتر مردم در خانهها گفته میشود میزان سرقت از منازل کاهش یافته است. البته از این جهت میتوان گفت که کرونا آثار مثبتی نیز در سایر زمینهها مانند کاهش میزان مرگومیر جادههای داشته است. ناگفته نماند با توجه به اینکه افراد زمان بیشتری از روز خود را اختصاص به فعالیت در فضای مجازی و استفاده از راههای جایگزین برای فعالیتهای روزمره خود دارند احتمال اینکه جرائم رایانهای و کلاهبرداری در فضای مجازی افزایش یابد بیشتر است. کرونا و شرایط قرنطینه خانگی را میتوان تیغ دولبهای دید که در صورت کمتوجهی ممکن است موجب مسائل زیادی و یا فرصتهای تازهای شود.جهان صنعت